داشتن محصول نداشتن
جالب توجه است که در گیر و دار همان نبودنها و احساس محرومیت است که ذهن خلاق بشر به آفرینش و زایش ایدهها و پدیدههای نو میپردازد و نوآوری و فناوری را ایجاد میکند و موجود انسانی به تکاپو واداشته میشود.از نگاه و رویکرد معدنی هم بشر زمانی که احساس کرد ذخایر معدنی موجود در زمین رو به اتمام است، به دنبال موارد مشابه در نقاط دیگر جهان هستی گشت و پدیدهها مانند معدنکاری در اعماق اقیانوس و معدنکاری در سایر اجرام آسمانی را شکل داد. پدیدههایی که مانند بسیاری از فناوریها در همه عرصهها شاید روزی در تصور و خیال هم نمیگنجیدند، اما امروز میلیاردرهای کشورهای توسعهیافته خبر از عملیاتی شدن پروژههای مربوط به این رویدادها میدهند.اگر بر فرض محال مواد معدنی هیچگاه تمام نمیشد و پس از بهرهبرداری از ذخایر موجود، ذخایر جدید دوباره ایجاد میشدند، دیگر بشر هیچ گاه به معدنکاری در ماه و مریخ فکر نمیکرد و فناوریهای مربوط به اکتشاف و استخراج آنچه در اعماق اقیانوسهاست را ابداع نمیکرد.احساس محرومیت و به دنبال آن ترس از رکود و تمایل به رشد، انسان را به تکاپو انداخت تا دنیایی دیگر از مواد معدنی را شناسایی و برای دستیابی به آن طرحریزی کند. در معدنکاری نیز مانند سایر عرصهها خلاقیت، محصول محرومیت شد و موجود انسانی از درک واقعیتی به نام «نداشتن» دارایی آفرید.
ثمن رحیمی راد
روزنامهنگار