ساختار ذهنی و رفتار یک معامله‌گر موفق در بورس

ساختار ذهنی و رفتار یک معامله‌گر موفق در بورس

معامله‌گران موفق ساختار ذهنی و طرز تفکری دارند که با معامله ‌گران ناموفق بسیار متفاوت است. یک مفهوم جدانشدنی در نحوه کارکرد ذهن ما وجود دارد که با ویژگی ‌های بازار همخوانی ندارد. معامله ‌گران موفق کسانی هستند که به شیوه انجام معاملات خودشان اعتماد دارند و آنچه را که به نظرشان باید انجام شود بدون هیچ‌گونه شک و تردید انجام می ‌دهند.

افراد زیادی معامله در بورس را آغاز می ‌کنند به امید اینکه در مدت کوتاهی به سرمایه قابل توجهی دست یابند. افراد امروزی به دلیل سرعت و شتابی که در زندگی وجود دارد، تصور می‌ کنند همه چیز باید به همان سرعت و شتاب پیش برود و تصور می ‌کنند یک معامله‌ گر موفق شدن در بازار بورس مانند روش کار کردن با یک اپلیکیشن موبایل است که سریعا آنرا فرابگیرند و خواسته آنها را برآورده کند.

به گزارش پایگاه خبری بازار سرمایه(سنا)، این تصور به صورت خودآگاه نیست و بیشتر از ناخود آگاه ما سرچشمه می ‌گیرد و دلیل این است که ساختار ذهن به طور طبیعی همه چیز را به هم ارتباط می ‌دهد، بنابراین ذهنی که امروز در گردباد انتقال سریع اطلاعات گرفتار شده، طبیعتا این تغییر و انتقال سریع را به همه چیز ربط می ‌دهد. وقتی یک گوشی موبایل جدید خریداری می ‌کنید، خیلی بعید است که پس از یک هفته یا حداکثر دو هفته کارکردن با آن، امکانات و قابلیت‌ های آن را شناسایی نکنید.

سپس شما این سرعت در یادگیری و انتقال اطلاعات را به همه چیزهای دیگر مانند مهارت خرید و فروش سهام در بورس یا پول درآوردن هم ربط می ‌دهید و می‌ خواهید یک شبه پولدار شوید! اما غافل از اینکه مهارت ‌هایی مانند معامله ‌گری در بازار سهام مهارتی نیست که با یک هفته یا دو هفته یا حتی چند ماه بدست آید.

اساسا رفتار بازار سهام با رفتار جامعه‌ ای که در آن هستیم بسیار متفاوت است. خیلی جالب است بدانید بیشتر کسانی که در این بازار شکست می ‌خورند، در سایر فعالیت‌ های اجتماعی افرادی موفق به شما می ‌آیند.

شاید فکر کنید معامله ‌گری امری ذاتی است و معامله ‌گران موفق ذاتا معامله ‌گر بوده‌اند، ولی اینطور نیست. معامله ‌گری یک مهارت کاملا اکتسابی و قابل یادگیری است که یک ساختار ذهنی ویژه را می ‌طلبد. این ساختار ذهنی ویژه در مقایسه با آنچه ما در جهان بیرون از معامله ‌گری و در زندگی روزمره تجربه می‌ کنیم بسیار عجیب و متفاوت است.

وقتی معامله ‌گری را با تجربیات زندگی روزمره مانند رفتن به دانشگاه و گرفتن نمره‌ های خوب مقایسه می ‌کنیم، نمی ‌توانیم بپذیریم که حتی درصد خیلی زیادی از افراد تحصیل ‌کرده که از لحاظ علمی پیشرفت قابل توجهی داشته ‌اند در بازار شکست می ‌خورند.

گویا تمام مهارت‌ هایی که برای گرفتن نمرات بهتر در مدرسه و دانشگاه اموخته ایم، یا مهارت های لازم برای پیشرفت در کار یا ارتباط با دیگران و خلاصه تمام مهارت‌ هایی که ما در طول زندگی با آنها سروکار داریم برای معامله‌ کردن نامناسب است.

در این زمان است که متوجه می ‌شویم معامله ‌گران باید از دیدگاه احتمالات به معاملات خودشان بیندیشند و بیشتر مهارت‌‌ هایی که در طول زندگی به دست آورده‌اند، تقریبا در تمام جنبه ‌های زندگی، تسلیم کنند و با دیدی جدید و خیلی بازتر به معامله ‌گری بنگرند.

هدف هر معامله‌گر سهام در بورس یا معاملات فیوچرز یا هر بازار مالی دیگر، کسب سود دائمی و مستمر است. با این وجود، فقط تعداد کمی از معامله ‌گران هستند که به این مهم دست می ‌یابند. دلیل موفقیت این تعداد کم از معامله ‌گران چیست؟ در واقع تفاوت بین معامله‌گران موفق و معامله‌گران ناموفق در شیوه تفکر آنهاست.

 

ساختار ذهنی معامله گر موفق

معامله‌گران موفق ساختار ذهنی و طرز تفکری دارند که با معامله ‌گران ناموفق بسیار متفاوت است. یک مفهوم جدانشدنی در نحوه کارکرد ذهن ما وجود دارد که با ویژگی ‌های بازار همخوانی ندارد. معامله ‌گران موفق کسانی هستند که به شیوه انجام معاملات خودشان اعتماد دارند و آنچه را که به نظرشان باید انجام شود بدون هیچ‌گونه شک و تردید انجام می ‌دهند.

معامله ‌گران موفق از رفتار بازار ترسی ندارند چون آموخته ‌اند که فقط برای اطلاعات خودشان تمرکز کنند، اطلاعاتی که به آنها کمک می ‌کند که موقعیت‌ های کسب سود را دریابند و نه اطلاعاتی که منجر به ترس آنها می ‌شود.

این موضوع با وجود ظاهر پیچیده ‌اش، فقط در این سه مورد خلاصه می‌شود که:

1 – اعتقاد داشته باشید لازم نیست برای کسب سود از بازار، بدانید که دقیقا چه اتفاقی خواهد افتاد و لازم نیست بتوانید بازار را دقیقا پیش‌بینی کنید.

2 – اعتقاد داشته باشید هر اتفاقی ممکن است رخ دهد.

3 – اعتقاد داشته باشید هر لحظه در بازار منحصر به فرد است و هر نتیجه‌ای یک تجربه منحصر به فرد است.

 

مورد اول – برای کسب سود از بازار، نیازی نیست دقیقا بدانید سهم موردنظر شما نزولی است یا صعودی و به چه سمتی حرکت می‌کند. متغیرهای موجود در بازار آنقدر زیاد است که امکان درنظر گرفتن کل آنها در تحلیل وجود ندارد. بازار از هزاران معامله‌گر تشکیل شده است که دارای رفتارهای انسانی و دائما در حال تغییر هستند. 

شما از بین هزاران معامله‌ گر موجود در بورس فقط یک معامله ‌گر را تصور کنید. این معامله ‌گر در ابتدای صبح با اعتماد به نفس وارد بازار می ‌شود و سهمی را خریداری می ‌کند، سپس اتفاقی می ‌افتد مثلا خبری منفی می ‌رسد و سهم شروع به ریزش می ‌کند معامله ‌گر با شتاب و عجله سهمی را که چند دقیقه پیش خریداری کرده می‌ فروشد‌. دو مرتبه خبری دیگر و بالطبع رفتار هیجانی دیگری از معامله ‌گر سر می ‌زند و رفتارهایی مانند خشم، ترس، طمع، خودشیفتگی، اعتماد به نفس و… مرتبا و بدون اینکه قابل پیش ‌بینی باشند تکرار می ‌شود.

این فقط رفتار یک معامله ‌گر از هزاران معامله‌ گر بود و همه ما می ‌دانیم که هیچ معامله‌ گری شبیه معامله ‌گر دیگر نیست. آیا شما تصور می‌ کنید می توانید کل این رفتارها را دقیقا پیش ‌بینی کنید؟ عملا پیش‌بینی دقیق این رفتار غیر ممکن است.

گرچه الگوهایی در تحلیل تکنیکال وجود دارد که می ‌توان از روی آنها، رفتار قیمت را تا حدودی پیش ‌بینی کرد اما هیچ ‌گاه این الگوها شبیه الگوهای قبلی نیست.

بنابراین باید به جای اینکه به دنبال راه حل جادویی پیش ‌بینی دقیق بازار باشید بهتر است به دنبال الگوهایی باشید که احتمال صحیح بودن آنها بیشتر از احتمال اشتباه بودن آنها باشد.

مورد دوم – اعتقادی قاطع به این داشته باشید که هرچیزی ممکن است در بازار رخ بدهد.

مورد سوم – اعتقاد داشته باشید هرلحظه در بازار منحصر به فرد و خاص است. البته ممکن است الگویی در نمودار قیمت وجود داشته باشد که مشابه الگوی قبل باشد و اندازه ‌گیری ‌های هندسی و تحلیلی که به کار می‌ رود یکسان باشد اما معامله ‌گران موفق آموخته‌ اند که در نهایت، نتیجه ‌ای که از این الگو حاصل می ‌شود از یک لحظه تا لحظه دیگر متفاوت است.

هر الگویی که الان وجود دارد، برای اینکه دقیقا نتیجه‌ ای مانند الگوی قبل داشته باشد نیاز به این دارد که همان معامله‌ گران قبلی با همان سطح اطلاعات و کلا همان وضعیت قبلی وارد بازار شده باشند. احتمال چنین اتفاقی غیرممکن است.

فرض کنید یک سهم در موج قبلی، در قیمت 896 تومان سطح حمایت خود را تشکیل داده است. آیا باید تصور کنیم این سهم در موج‌ فعلی یا موج‌های بعدی دقیقا در محدوده 896 تومان حمایت خواهد شد؟ مسلما خیر!

به دلیل خاص بودن هر لحظه از بازار است که به جای قیمت ‌های دقیق برای حمایت و مقاومت، باید سطوح حمایت و مقاومت را بصورت محدوده‌ها مشخص کنیم، نه قیمت خاص!

مانند برخی از افراد نباشید که محدوده حمایت را حتی تا ریال هم می ‌نویسند تا به شما بگویند بله ما چقدر دقیق هستیم ولی آنقدر کارشان ناشیانه است که نمی‌دانند هیچ لحظه‌ای در بازار تکرار نمی‌ شود.

خیلی مهم است که شما این مفاهیم را کاملا درک کنید زیرا مهم‌ترین عامل برای موفقیت شما در معامله ‌گری، عوامل روانشناختی هستند.

بازگشت به شاخه اخبار صنعت و اقتصاد بازگشت به صفحه نخست

نظرات کاربران

دسته بندی های "بازتاب رسانه ها" استیل پدیا