بازار سرمایه در پسا انتخابات
رویدادهای سیاسی همواره از عوامل سیستماتیک تاثیر¬گذار در بازار سرمایه هستند. مهمترین رویداد سیاسی هر کشور انتخابات در آن کشور است که حوزه¬های متفاوتی از جمله نظام پولی و مسائل بانکی، بازار مسکن، رشد و رکود اقتصادی و بیکاری را تحت تاثیر قرار می¬دهد. از طرف دیگر بازار سرمایه سریعترین واکنشها را نسبت به انتخاب سیاست¬مداران و تصمیمگیریهای آنها در میان بازارهای مالی و غیرمالی دارد. بنابراین در ابتدای هر سال فعالان بازار سرمایه از خود می¬پرسند که آیا امسال سال انتخابات است؟
شراره علیپور- کارشناس مسئول پذیرش اوراق بهادار- بورس اوراق بهادار تهران
رویدادهای سیاسی همواره از عوامل سیستماتیک تاثیرگذار در بازار سرمایه هستند. مهمترین رویداد سیاسی هر کشور انتخابات در آن کشور است که حوزه های متفاوتی از جمله نظام پولی و مسائل بانکی، بازار مسکن، رشد و رکود اقتصادی و بیکاری را تحت تاثیر قرار می دهد. از طرف دیگر بازار سرمایه سریعترین واکنشها را نسبت به انتخاب سیاستمداران و تصمیمگیریهای آنها در میان بازارهای مالی و غیرمالی دارد. بنابراین در ابتدای هر سال فعالان بازار سرمایه از خود می پرسند که آیا امسال سال انتخابات است؟
از گذشته همواره تلاطم دنیای سیاست در سالهای انتخابات بیش از هر زمانی اثرات خود را بر دنیای مالی تحمیل می کند. در این زمان سهامداران با خود فکر میکنند که آیا لازم است رویه خود را در سرمایهگذاری برای سال انتخابات عوض کنند؟ مشارکت مردم در انتخابات ریاست جمهوری در چه سطحی خواهد بود؟ احتمال پیروزی هر کاندیدا چه میزان است؟ اینکه واکنش بازار سرمایه به انتخاب هر کاندید ریاست جمهوری چه خواهد بود؟ پاسخ این سوالات بستگی به پیش بینی سرمایه گذاران از نتیجه انتخابات دارد یعنی بازار پیش بینی خود را از فرآیند و نتیجه انتخابات ماهها قبل از تاریخ انتخابات آغاز می کند و به تبع آن روند حرکتی خود را انتخاب می کند. این روند با توجه به پیش بینی اثرات اقتصادی رییس جمهور منتخب، شکل می گیرد. چرا که همواره همبستگی قابل توجه ای بین رشد اقتصادی یک کشور و رشد بازار سرمایه آن وجود دارد.
تحقیقات در دنیا نشان داده است که به طور میانگین، 86 درصد از مواقع بازار سهام در پیش بینی نتیجه ریاست جمهوری موفق بوده است. اما عدم موفقیت در پیش بینی، واکنش هیجانی سهامداران را به همراه داشته است. برای مثال با انتخاب رئیس جمهور آمریکا در سال 2016، که بر خلاف تمام پیشبینیها و نظرسنجیهای قبل از انتخابات بود، بازار بورس آمریکا و حتی بازارهای بورس دنیا کاهش چشمگیری را تجربه نمودند که به اثر ترامپ در همان زمان معروف شد. ایران نیز در زمان انتخابات از این روال مستثنی نیست.
در سال های 1384 و 1388 بعد از انتخابات ریاست جمهوری، بازار سرمایه که انتظار نتایج حاصل شده را نداشت، واکنش هیجانی شدیدی را تجربه کرد. در اینجا میتوان این سوال را مطرح نمود که چرا انتخابات دور دوازدهم ریاست جمهوری اثرات هیجانی را بر بازار سرمایه به دنبال نداشت؟ برای پاسخ به این پرسش روند شاخص بورس تهران را از ابتدای سال 96 مورد بررسی قرار دادیم. این روند در شکل زیر قابل مشاهده است.
با بررسی شاخص بورس اوراق بهادار تهران متوجه می شویم که شاخص بورس از ابتدای سال 1396، رشد آرام خود را آغاز کرده بود. در این بازه زمانی عملا تغییری در وضعیت بنیادی شرکتها ایجاد نشده بود و قیمت نفت دارای ثبات قیمتی بود پس دلیل دیگری برای این رشد لازم بود. بررسی این نمودار نشان می دهد که بازار انتظار داشته است که با توجه به خوشبینی نسبی به برجام و بهبود بیش از پیش روابط بین المللی، کنترل تورم و نماگرهای رو به رشد اقتصادی ایجاد شده در جامعه، دولت دوازدهم را نیز دولت مستقر آقای روحانی تشکیل دهد.
همچنین بازار انتظار داشته است که بعد از سیاست کنترل تورم در چهار سال اول دولت، چهار سال دوم به سمت کاهش رکود در بانک و مسکن به عنوان رهبرهای بازار در دستور کار قرار گیرد و به طور کلی رفع رکود اقتصادی، گشایش های بین المللی و در نتیجه افزایش سرمایه گذاری های بین المللی حرکت کند. که تمام اینها موجبات رشد اقتصادی و رشد بازار سرمایه را فراهم خواهد کرد.
در عین حال بازار آگاه بوده است که در صورت انتخاب مجدد این دولت، جامعه نباید منتظر تغییرات سریع و ضربتی باشد بلکه روال به همان شیوه آهسته وپیوسته، کمنوسان و باثبات اما به سمت خروج از رکود و افزایش رشد اقتصادی حرکت خواهد کرد. با برگزاری انتخابات در تاریخ بیست و نهم اردیبهشت ماه سال 1396و اعلام نتایج اولیه در روز شنبه سی ام اردیبهشت ماه 1396 مشخص شد که بازار پیش بینی صحیحی از نتیجه انتخابات انجام داده است. بنابراین هیچگونه هیجان اضافه ای به بازار وارد نشد، تعادل بازارها برهم نخورد و واکنشها در بازار سرمایه، منطقی دنبال شد.
شاخص کم نوسان بود و 733 واحد (حدود یک درصد) رشد کرد و بالاتر از سطح 81 هزار واحد قرار گرفت اما این رشد نیز خیلی هیجانی نبود، در بازار هم خریدار وجود داشت و هم فروشنده، سهامداران خرد با اطمینان خاطر بیشتری وارد بازار شدند و حجم معاملات در روز انتخابات به بالاترین سطح خود از ابتدای سال 96 رسید.
در واقع باید به این صورت جمع بندی کنیم که در این انتخابات سرمایه گذاران حقیق و حقوقی فعال در بازار سرمایه به دنبال رشد حبابی و هیجانی نبودند که انتظار آن را داشته باشند و واکنش نشان دهند. تجربه به سهامداران نشان داده است که محرکهای کوتاه مدت بازار و سودهای غیرواقعی و حبابی در یک دولت پر تلاطم در کنار تورم شدید، رشد ناگهانی قیمت دلار، التهابات ارزی و ریسک بالای سیاسی و اقتصادی، رضایتمندی آنان را افزایش نخواهد داد و وعده های دست نیافتنی و غیرکاربردی تنها فاصله انتظارات و واقعیت را افزایش خواهد داد. البته بازار سرمایه اصلاحات ساختاری اقتصادی وبه تبع آن رونق با ثبات اقتصادی را بسیار می پسندد و به آن واکنش مثبت نشان خواهد داد.
بنابراین میتوان انتظار داشت که با معرفی تیم اقتصادی دولت دوازدهم و مشخص شدن سیاستگذاری های اقتصادی، بانکی و نرخ سود در این دولت، بازار انتظارات خود را از آینده اقتصادی کشور تعدیل کند و به این نتیجه برسد که آهنگ رشد پیشبینی شده افزایش خواهد یافت، کاهش خواهد یافت یا همین روال را ادامه خواهد داد. در هر حال چشم بازار سرمایه به تشکیل و استراتژیهای دولت دوازدهم در عرصه داخلی و خارجی است، عملکرد واقعی دولت در کوتاه مدت و بلندمدت است، تا بتواند پیش بینی روند بازار خود را اصلاح نماید.