آيا بومي سازي صنعت كاتاليست به صرفه است؟

آيا بومي سازي صنعت كاتاليست به صرفه است؟

گروه صنایع معدنی >فولاد - در بحث بومي سازي تعاريف متعددي مطرح است اما به طور کلي به فرآيندي که طي آن در يک تکنولوژي وارداتي به نحوي تغييرات ايجاد مي کنند که قابل استفاده و کاربرد با توجه به فرهنگ و شرايط محيطي و محلي باشد، بومي سازي گفته مي شود. البته به تعبيري ديگر بومي سازي را تکميل تکنولوژي توليدشده نيز در نظر مي گيرند.

به گزارش ماین نیوز، اما بحث بومي سازي در صنعت کاتاليست مقوله اي است که کشور ما در آن داراي تجربه اي نو است. اين امر به واسطه وجود صنايع بزرگي نظير صنعت فولاد در کشور که همچنان در حال توسعه است، نياز تلقي مي شود. اما چالش هاي بزرگي نظير رقابت با محصولات خارجي، عدم اطمينان به کيفيت محصول ايراني و... سبب شده است تا رونق در اين صنعت اندکي با کندي شکل گيرد. در ادامه نظر توليدکنندگان و مصرف کنندگان کاتاليست بومي سازي شده در کشور منعکس شده است.

صنعت کاتاليست کشور، در آستانه هدررفت سرمايه گذاري ملي
اميرهومن کريمي وثيق
مديرعامل شرکت نفت و گاز سرو

توسعه فرآيندهايي با محوريت استفاده از ذخاير عظيم گاز طبيعي در کشور ايران براي توليد محصولاتي با ارزش افزوده بالا، در چشم انداز توسعه 20 ساله کشور به شدت مورد توجه قرار گرفته است. از اين رو افزايش ظرفيت توليد فولاد در کشور، به عنوان قلب تپنده توسعه و پيشرفت، با استفاده از فرآيند احياي مستقيم آهن در اولويت برنامه ريزي هاي کلان اقتصادي کشور عزيزمان ايران قرار دارد. صنعت فولاد کشور به عنوان دومين صنعت بزرگ ايران شناخته مي شود که صنايع بسياري دنباله رو اين صنعت هستند. يکي از اين صنايع، صنعت کاتاليست است. محصولاتي استراتژيک، که فعاليت هر واحد فولاد سازي (به روش احياي مستقيم آهن) در ايران، بدون اين محصول امکان پذير نيست. لازم است بدانيم که کشور ايران داراي رتبه دوم جهان به لحاظ توليد فولاد به روش احياي مستقيم آهن (فرآيندي بر پايه مصرف گاز طبيعي) است. بنابراين در اين فرآيند، کاتاليست به عنوان کالايي دانش بنيان و استراتژيک براي تبديل گاز طبيعي به گازي با پتانسيل احياي گندله سنگ آهن، نقشي کليدي ايفا مي کند. توليدات صنعت دانش بنيان کاتاليست کشور از حدود يک دهه پيش در ايران آغاز شده است. اين کاتاليست ها محصولاتي استراتژيک هستند که از ميزان مصرف بالايي در صنايع مختلف فولاد، پتروشيمي و پالايش برخوردارند، به طوري که سهم مصرف آن در کشور، در صنعت فولاد چشمگير و قابل توجه است. به گونه اي که در حال حاضر سالانه به طور متوسط حدود 500 تن از اين محصول استفاده مي شود و تا سال 97 اين مقدار به 900 تن در سال خواهد رسيد. واردات اين محصولات طي سه دهه گذشته باعث خروج ميليون ها دلار ارز از کشور شد.

همچنين سازندگان خارجي به هيچ عنوان تمايلي براي انتقال دانش کاتاليست به ايران نداشته اند. اما با تلاش دانشمندان ايراني و حمايت هاي مقام عالي وزارت صنايع وقت، آقاي مهندس نعمت زاده و همچنين مديران شرکت هاي فولاد مبارکه اصفهان و شرکت فولاد خوزستان بومي سازي اين محصولات، مسير خوبي را تا چندي پيش طي کرده است. در واقع شرکت فولاد مبارکه اصفهان و شرکت فولاد خوزستان با اقدامي که مصداق دقيقي از اقتصاد مقاومتي است، خود را در مسير تقويت ساختار تامين قطعات و برطرف سازي نياز استراتژيک به کاتاليست قرار دادند. به طوري که تا امروز 14درصد از آهن اسفنجي صنايع فولاد کشور با کاتاليست هاي ايراني توليد مي شود. جذابيت بازار کاتاليست ما براي شرکت هاي سازنده خارجي بسيار بالابوده و به هيچ قيمتي حاضر به از دست دادن سهم بازار خود نيستند، به طوري که بخش اعظمي از بازار صادراتي تامين کننده اصلي اين محصولات کشور ايران است. از طرفي کيفيت محصولات ايراني طبق نتايج عملياتي به دست آمده رقابتي و حتي در برخي پارامترها برتر از کيفيت محصولات خارجي است و به لحاظ قيمت نيز صرفه چشمگيري را براي مصرف کنندگان به همراه دارد، که اين نشان دهنده آن است که کاتاليست ايراني هم ارزان تر و هم با کيفيت تر نسبت به نمونه خارجي است و مي تواند در صورت اقدامات حمايتي مسوولان، طي 5 سال آينده نياز کشور ايران را از واردات آن برطرف سازد و موجبات فراواني را شامل اشتغال زايي، صرفه جويي در خروج ارز، رونق اقتصاد کشور و... فراهم کند. طي دو سال آتي که تکميل پروژه هاي فولادي کشور با سرعت بيشتري انجام مي شود نبايد از يک قانون مصوب مجلس به سادگي گذشت. قانوني مبني بر استفاده حداکثري از توان توليد داخل براي خريد تجهيزات و اقلام مورد نياز طرح هاي ملي يا طرح هايي که از منابع مالي دولتي براي تکميل آنها استفاده شده است.

اما گلايه اي که هست؛ برخي از مديران فولادي و پيمانکاران طرح هاي فولادي، بدون توجه به اين موضوع و عدم بهره مندي از تجربيات موفق دو شرکت فولاد مبارکه اصفهان و فولاد خوزستان در امر استفاده از کاتاليست ايراني، عزم راسخي بر خريد از توليدکنندگان داخلي ندارند، که اين امر تبعاتي سنگين براي صنعت کشور با توجه به استراتژيک بودن محصول کاتاليست مي تواند داشته باشد. هدررفت سرمايه ملي و سرمايه گذاري صورت گرفته از طرف بخش خصوصي، محروم ساختن يک صنعت دانش بنيان توانمند، سلب فرصت هاي رشد بخش خصوصي که از پيش طبق يک برنامه ريزي دقيق از سوي مديران وزارت صنايع صورت پذيرفته است را مي توان از مواردي برشمرد که در پسا اقدام اين تصميمات مديران، متوجه صنعت کاتاليست خواهد بود.

در واقع ضربه اصلي از عدم تقويت توليد داخل به واحدهاي مصرف کننده محصولات وارد مي آيد، که اين موضوع در تعاريف اقتصاد مقاومتي نيز آمده است. اگر بخواهيم جهت گيري تصميمات برخي از مديران فولادي را که صنعت کاتاليست در نگاه آنها مغضوب شده است از منظر ريسک مصرف کاتاليست ايراني بررسي کنيم، بايد اذعان کرد، همان طور که مي دانيم فولاد مبارکه اصفهان بزرگ ترين مجتمع فولادسازي جهان است که به روش احياي مستقيم آهن محصولات خود را توليد مي کند و بيش از نيمي از فولاد ايران توسط اين مجتمع توليد مي شود و شرکت فولاد خوزستان به عنوان دومين شرکت بزرگ فولادسازي کشور است که حداقل 24 درصد از فولاد کشور نيز در اين مجتمع توليد مي شود و طبق سياست هاي کلان دو شرکت، توليد در اين دو مجتمع با حداکثر ظرفيت که در مواردي اين ظرفيت فراتر از ظرفيت اسمي و طراحي مجتمع است، صورت مي پذيرد. از اين رو ثبت و تکرار رکوردهاي توليد، از اهداف تعالي اين دو شرکت است.

در اين جهت ريسک مصرف استفاده از کالاي استراتژيک کاتاليست که نقش موثري در نرخ توليد محصولات فولادي دارد براي اين دو مجتمع به مراتب بالاتر از ساير شرکت ها خواهد بود، چرا که معمولاطرح هاي فولادي و ساير شرکت هاي فولادي فعال کشور به اقتضاي شرايط، خيلي پايين تر از ظرفيت اسمي خود، توليد مي کنند. بنابراين استفاده از کاتاليست داخلي نه تنها موجب کاهش توليد نشده که براساس نتايج حاصله در فولاد مبارکه اصفهان و فولاد خوزستان افزايش توليد را به همراه داشته است. به گواه نتايج عملياتي، در حال حاضر کاتاليست ايراني در اين دو مجتمع در وضعيت کيفي بسيار بالايي قرار دارد به طوري که شرايط گارانتي را فراتر از شرايط قرارداد پاس کرده است.از طرف ديگر بايد توجه داشت که تا کالايي به لحاظ کيفيت، زمان تحويل و قيمت، شرايط مساعدتري را نسبت به کالاي فعلي نداشته باشد نمي تواند از سوي مديران تصميم گير جايگزين مناسبي براي آن باشد، که اين موضوع به قطع مورد توجه مديران فولاد مبارکه اصفهان و فولاد خوزستان قرار داشته است و کاتاليست ايراني علاوه بر کيفيت از نظر ساير شرايط از قبيل قيمت و خدمات قبل و بعد از فروش برتري هاي قابل توجهي نسبت به کاتاليست خارجي دارد.

از اين رو استفاده از کاتاليست ايراني براي ساير مديران فولادي توجيه پذير خواهد بود؛ آن هم در شرايطي که حرکت در مسير اقتصاد مقاومتي همواره از سوي مقام معظم رهبري سفارش شده است. از نگاهي ديگر، کاتاليست محصولي با دانش فني بالابه حساب مي آيد به طوري که تمام توليدکنندگان اين محصول در سراسر دنيا به بيش از 10 شرکت نمي رسد و اين نشان از بسته بودن فضاي نشر اطلاعاتي و هاي تک (تکنولوژي پيشرفته) بودن صنعت کاتاليست دارد، به گونه اي که پس از 30 سال، اخيرا شرکت دانش بنيان ايراني توانسته است به رغم عدم وجود منابع کاربردي، به اطلاعات اين جعبه سياه و به دانش فني توليد کاتاليستي تماما ايراني دست پيدا کند.

اخذ نتايج عملياتي موفق نشان از توان بالاي متخصصان ايراني دارد که پيش بيني هر پارامتر غيرمترقبه اي را در اين صنعت ممکن کرده است؛ چرا که در اين حوزه کوچک ترين نقصي از سوي سازندگان کاتاليست هزينه بسيار بالايي براي شرکت هاي فولادي به همراه خواهد داشت، اما زماني که اقدامات دو شرکت فولاد مبارکه اصفهان و فولاد خوزستان را رصد مي کنيم به اعلام رضايت آنها در خصوص مصرف کاتاليست داخل و تجديد سفارش هاي خريد آنها مي رسيم، که نشان از اعتماد کامل به کيفيت و ساير پارامترهاي مربوطه دارد. از اين رو آيا دليل ديگري براي خريد کاتاليست خارجي وجود دارد؟

شرط اول اثبات کيفيت
محمود مصري نژاد
مدير امور مجتمع گندله سازي اردکان

شرکت معدني و صنعتي چادرملو از جمله شرکت هايي است که با قرارگيري در زنجيره فولاد کشور، از همان ابتداي امر بحث بهره گيري از توليد داخل را در برنامه کاري خود داشته است. در بخش فولادسازي، چادرملو نيز در ابتداي مسير قرار دارد. اگرچه زيرمجموعه هاي آن در حال فعاليت هستند، اما در مجتمع فولاد چادرملو زيرساخت هايي وجود دارد که در آينده نزديک اين شرکت را به قطب سوم فولاد کشور تبديل مي کند.اين شرکت سرلوحه خود را حمايت از توليد داخل قرار داده؛ به طوري که از بدو راه اندازي تاکنون صرفه جويي هاي ارزي بسياري را انجام داده و مانع از خروج ارز به طور بي رويه از کشور بوده است. در حوزه حمايت از صنعت کاتاليست که در مسير بومي سازي قرار گرفته است نيز اين امر را ناديده نگرفته است؛ اما به دليل عدم خروجي هاي کافي و استناد اندک به مواردي نظير کيفيت و طول عمر کاتاليست ها هنوز اقدام به استفاده از کاتاليست هاي داخلي نکرده است.

البته از دلايل عمده آن مي توان به قراردادهاي چادرملو با شرکت هاي سازنده کارخانه هاي فولادي اشاره کرد که مطابق آنها، خريد محصولاتي نظير کاتاليست، الکترود و ... بايد از منابعي باشد که مورد تاييد سازنده کارخانه (براي ارائه گارانتي هاي لازم) باشد. به هر ترتيب اقدامي که در راستاي بومي سازي در اين صنعت صورت گرفته، بزرگ تصور مي شود و در اين مسير نياز به عبور از 4 تا 5 سال زمان است تا اعتماد کامل به کاتاليست هاي داخلي و به کارگيري آنها در مدول هاي شرکت هاي فولادساز محقق شود.

عملکرد مناسب کاتاليست هاي بومي سازي شده
اسدالله فرشاد
مديرعامل فولاد غدير ايرانيان

شرکت هاي دانش بنيان توليدکننده کاتاليست و نانوکاتاليست ها از جمله شرکت هايي اند که نيازمند حمايت و پشتيباني بخش صنعت هستند.البته کاتاليست هاي به کار رفته در صنعت فولاد به طور کلي با کاتاليست هاي مصرفي در صنايع نفت و گاز و پتروشيمي تفاوت هاي بسياري دارد. حدود 15 سال پيش ريفرمرها در مقياس صنعتي در پالايشگاه ها تست شد و از کاتاليست هاي محصول داخلي در اين صنعت توانستند جواب گيرند. به طوري که چند سال پيش مطرح شد که در اين صنعت نيازي به کاتاليست خارجي نيست.اما در صنعت فولاد واقعيت اين است که تا در مقياس کامل کاتاليست در يک مدول احياي مستقيم امتحان خود را پس ندهد، نمي توان در مورد عدم نياز به نمونه مشابه خارجي نظر قطعي داد. به طور کلي مدول هاي ميدرکس بعد از سال 68 در مدار قرار گرفتند و تا قبل از يک دهه گذشته نياز کاتاليست فولادسازان از خارج از کشور تامين مي شد. اين به آن معنا است که حدود 25 سال است که در ايران مصرف کاتاليست در روش احياي مستقيم مورد استفاده قرار گرفته است و از 10 سال قبل تاکنون دو شرکت توليدکننده کاتاليست آغاز به کار کرده اند و کاتاليست موردنياز براي فولادسازان ايراني را به مرحله توليد رسانده اند. اين دو شرکت در عرصه رقابت با شرکت هاي خارجي وارد شده اند و در نهايت کيفيت کاتاليست و هزينه تمام شده اين محصول است که نظر مشتريان را به خود جلب مي کند. اين امر را نبايد ناديده گرفت که شرکت هاي توليدکننده کاتاليست دست به اقدامي زده اند که شرکت هاي بزرگ احياي مستقيم در اين سال ها چنين ريسکي را نپذيرفتند. هزينه هاي سنگيني که شرکت هاي توليدکننده کاتاليست براي ساخت آزمايشگاه، R&D، تست فرآيندهاي شيميايي و فيزيکي متحمل شده اند، خود گام بزرگي در عرصه توسعه و رشد اين صنعت دانش بنيان به شمار مي رود.

البته در اين بين فولادسازاني نظير فولاد مبارکه و خوزستان و متعاقبا توسعه آهن و فولاد غدير، ارفع و توسعه آهن و فولاد گل گهر با وارد مدار شدن مدول هاي جديد به طور جدي موافقت کردند تا جايي که يک بخش از کاتاليست هاي توليد داخل را مصرف کرده اند و يکي، دو سال است که مورد مراقبت قرار داده اند و خوشبختانه گواهينامه هاي قبولي براي توليدکنندگان کاتاليست داخلي صادر کرده اند. در اين مدت و به مرور توليدکنندگان فولاد متوجه عملکرد مناسب کاتاليست هاي بومي سازي شده، شده اند به طوري که مبارکه اقدام به پرکردن کامل دو مدول خودکرده است. به طور مداول کاتاليست ها بين 7-5 سال اگر خوب کار کنند، طول عمر دارند. به نظر مي رسد با گذشت از اين مدت عملکرد واقعي و کيفيت آنها به اثبات خواهد رسيد. نکته جالب اينجا است که در مگامدول ها اين کاتاليست هاي داخلي هنوز مورد آزمايش قرار نگرفته است و اگر چنين اتفاقي صورت پذيرد حتما فولادسازان به يک اعتماد نسبي در زمينه مصرف کاتاليست بومي سازي شده با دانش فني ايراني خواهند رسيد. البته رويدادهايي که تاکنون از اين دانش ايراني به ثبت رسيده است نيز سبب شده که مديران عالي شرکت هاي مختلف نسبت به مصرف کاتاليست داخلي و جايگزيني آن با نمونه مشابه خارجي حساس تر شوند اما در حال حاضر هيچ مديري حاضر نيست که ريفرمر هاي فعلي را تخليه کند و کاتاليست ايراني را جايگزين آن سازد. البته اين امر منجر به تحمل ضرر براي شرکت هاي فولادي است و اقتصادي هم به نظر نمي رسد اما اگر مدول ها نياز به اورهال شدن داشته باشند به طور حتم از نمونه ايراني که موفق بوده بهره خواهند برد. لازمه ايجاد بازار قوي در صنعت کاتاليست تلاش مستمر براي بهبود کيفيت و همچنين توجيه اقتصادي در مصرف آن است.

شرکت هاي مصرف کننده کاتاليست در صورتي که خريد داخل را به صرفه تر بدانند به طور حتم با وجود کيفيت مشابه خريد داخلي انجام خواهند داد. در اين بين با توجه به توانمندسازي صنعت کاتاليست در داخل کشور، شرکت هاي خارجي زمينه کاهش قيمت را فراهم کرده اند و عرصه رقابت را ميان خود و شرکت هاي ايراني تنگ تر کرده اند. اما با اين حال فضا براي شرکت هاي دانش بنيان ايراني بسيار مهيا است. اين شرکت ها مسير قابل توسعه و رشدي را در پيش دارند و در سال هاي اخير نيز شرکت هاي فولادسازي ايراني محصول داخلي را غالباً به خارجي ترجيح داده اند اما شرط بهره گيري از کاتاليست هاي ايراني در ميان فولادسازان اين است که قيمت تمام شده پايين تري را با شرط حفظ منفعت اقتصادي خود، براي عرضه در بازار داشته باشند. در دنيا بحث استفاده نانو مواد در حال توسعه است به طوري که اکنون حدود 500 ميليون خودرو براي بهبود کارآيي سوخت، از سرعت احتراق کاتاليستي استفاده مي کنند که خود منافع زيست محيطي را نيز به همراه دارد.بنابراين کاربرد کاتاليست در صنعت تنها به صنايع فولاد و نفت و گاز پتروشيمي محدود نيست. اميد است که در کشور ما نيز در ساير زمينه ها به ويژه در صنعت خودرو پيشرفت هايي حاصل شود.

توليد داخل به صرفه تر است
احمد حزبايي زاده
معاونت بهره برداري شرکت فولاد کاوه جنوب کيش

کاتاليست هاي مورد استفاده در صنعت فولاد در حالت استاندارد از سه نوع مختلف تشکيل مي شود که طبق دستورالعمل خاصي به صورت همزمان مورد استفاده قرار مي گيرند. همچنين نسل جديد بهبود يافته اين نوع از کاتاليست ها اخيرا توسط شرکت توليدکننده ايراني آن به صنعت فولاد معرفي شده است که از کيفيت و شرايط عملياتي مطلوبي برخوردار است.لوله هاي ريفرمرهاي واحد احيا مستقيم آهن مجتمع هاي فولادسازي، کالاهايي با دانش فني بالابوده که اخيرا نيز شرکتي ايراني در جهت بومي سازي آن فعاليت خود را آغاز کرده است. اين محصول تاکنون از شرکت هايي چون اشميت کلمنتز اسپانيا وارد شده و از قيمتي حدود 150 ميليون تومان برخوردار است.مقدار مصرف کاتاليست براي هر طرح فولادي استاندارد حدود 120 هزار ليتر و تعداد لوله ريفرمرهاي مورد استفاده 432 تيوب ريفرمر است که برخي از شرکت هاي فولادي داراي واحدهاي بزرگ تري نيز هستند. تا پيش از اين تمامي کاتاليست هاي مورد نياز هم براي صنعت فولاد و هم پتروشيمي از شرکت سود کمي هند به ايران وارد مي شد که تقريبا از 2 سال و نيم گذشته اين وابستگي به شرکت خارجي کمتر شده است.به نحوي که با تکيه بر دانش ايراني و بومي سازي کاتاليست هاي مصرفي در صنايع يادشده، اين روزها شاهد به کارگيري کاتاليست هاي داخلي در صنعت هستيم.البته قيمت تمام شده محصول داخلي به دليل واردات مواد اوليه تفاوت چنداني با محصول مشابه خارجي ندارد و به نظر مي رسد که اين صنعت هنوز جاي کار داشته باشد، اما از حيث کيفيت با نمونه خارجي همسنگ است.درباره کيفيت و قضاوت آن به 7 تا 8 سال زمان نياز است به اين دليل که متقاضيان هر 4 سال يکبار نياز به خريد و تامين کاتاليست مورد نياز خود دارند و همين امر با توجه به نوپا بودن اين صنعت سبب مي شود که به سادگي بحث کيفيت و طول عمر محصول داخلي مورد قضاوت قرار نگيرد.

بايد تاکيد داشت اگرچه توسعه حجم توليد و ارتقاي سطح کيفيت کاتاليست نياز به فعاليت مستمر و بيشتري دارد، اما پيشرفت در اين صنعت تا مراحل کنوني کاري بس بزرگ و فوق العاده تصور مي شود. چرا که توليد داخل و حمايت مصرف کنندگان کاتاليست از اين صنعت سبب صرفه جويي ارزي و عدم خروج ارز از کشور و توسعه کسب و کار و اشتغال مي شود.مي توان بومي سازي را حتي با اين منظر که در تکميل تکنولوژي روز دنياست تقويت کرد و با اين ديدگاه محصولاتي که سازگار با تکنولوژي به کار رفته در صنايعي که مصرف کنندگان کاتاليست هستند توليد کرد و به کمک اين صنعت نوپا شتافت. به طوري که دو شرکت فولاد ساز مبارکه و خوزستان نيز در جرگه حمايت کنندگان از اين صنعت در داخل کشور بوده و از پيشگامان هستند.به نظر مي رسد با اثبات کيفيت از سوي توليدکنندگان کاتاليست در داخل کشور خيل حمايت کنندگان رو به فزوني يابد و در آينده اي نزديک به خودکفايي در صنعت نوپاي کاتاليست در کشور برسيم.

حفظ کيفيت مهم تر از بهاي تمام شده
ارباب زاده
معاونت بهره برداري شرکت فولاد مبارکه

براساس رويداد تاريخي در صنعت کاتاليست حدود 3 سال پيش فولاد مبارکه در مدول هاي احياي مستقيم مقدار کمي از کاتاليست هاي توليد داخل را مورد استفاده قرار داد و به مرور مصرف کاتاليست هاي داخلي در کشور رو به افزايش گذاشت. تقويت بومي سازي کاتاليست ها سبب شد که يکي از مدول هاي مبارکه در اختيار توليدکنندگان کاتاليست داخلي قرار گيرد تا بتوانند با بررسي و رفع نقايص، محصول با کيفيت تري را به مرحله توليد برسانند.يکي از مزيت هاي استفاده از کاتاليست داخلي نيز همين امر است که کارشناسان مربوطه به طور مستمر در کنار خطوط توليد فولادسازان که با کاتاليست هاي داخلي سر و کار دارند، حضور داشته و نتايج را به طور دائم گزارش مي دهند. به مرور اين امر باعث شد تا مدول هاي ديگر در فولاد مبارکه از کاتاليست هاي بومي سازي شده داخلي شارژ شود. اين محصول سال ها بود که از خارج وارد مي شد و از آنجا که بيش از 85 درصد توليد فولاد کشور از روش هاي احياي مستقيم و قوس الکتريکي انجام مي شود، بنابراين در مصرف کاتاليست، به نوعي شرکت فولاد مبارکه به محصول خارجي وابسته شده بود. اکنون با به ميان آمدن بحث بومي سازي و صنعت کاتاليست در داخل کشور استفاده از محصول داخلي در فولادسازي ها تقويت خواهد شد. ساخت کاتاليست در داخل کشور از دو جنبه ايجاد اشتغال و جلوگيري از خروج ارز بسيار حائز اهميت است اين صنعت شرايطي را سپري مي کند که اگر حمايت لازم از آن صورت پذيرد، به زودي در سطح خاورميانه جايگاه ويژه اي را به خود اختصاص دهد. اما لازمه فراهم شدن زمينه ها براي صادرات اين محصول، حمايت و همکاري مستقيم شرکت هاي فولاد است. در همين ابتداي راه حدود 20 درصد خريد محصول داخلي، ارزان تر از نمونه کاتاليست مشابه خارجي است.

از اين رو با افزايش تعداد و توان توليد قيمت داخلي انواع کاتاليست قابليت کاهش را نيز پيدا خواهد کرد و از نرخ امروز نيز به صرفه تر خواهند بود. در اين ميان از حيث عمر، کاتاليست هاي داخلي با نمونه هندي قابل رقابت هستند و در زمينه کيفيت نيز با توجه به آخرين نمونه به کار رفته در مدول هاي شرکت فولاد مبارکه از کيفيت قابل قبولي برخوردار بوده اند. اما طبيعي است که مصرف کنندگان داخلي اين نگراني را داشته باشند که با قطع ارتباط با شرکت هاي خارجي و استفاده از محصولات داخلي، کيفيت در توليدکنندگان داخلي مديريت نشود و در آينده با وابستگي بيشتر به محصول داخلي، با کاهش کيفيت نيز مواجه شوند. بنابراين لازمه حفظ بازار داخل در صنعت کاتاليست حفظ کيفيت از سوي آنهاست. اين عقيده وجود دارد که با توجه به اينکه عمر مدول ها 5 سال است به همين دليل بايد کاتاليست ها بيش از 5 سال دوام داشته باشند.به اين صورت از موضوع هزينه تمام شده مهمتر، کيفيت کاتاليست هاي داخلي تلقي مي شود.

از ديگر نکات حائز اهميت در استفاده از محصول داخلي با توجه به اينکه توليد داخلي است هزينه حمل و نقل بسيار اندک است و هر زمان که مصرف کنندگان نياز به تامين داشته در مدت زمان کم مي توانند به محصولات موردنياز خود دسترسي پيدا کنند.اما اينکه چرا برخي از توليدکنندگان فولاد از محصول داخلي استفاده نمي کنند و در بيشتر مواقع گلايه هايي نيز در اين زمينه شده اين است که واحدهاي احياي مستقيم که به تازگي در حال بهره برداري هستند يا زمان کمي از راه اندازي آنها گذشته است، به طور معمول در زمان طراحي و ساخت قراردادهايي را با سازندگان منعقد کرده اند که آنها را ملزم به استفاده از منابع مورد اعتماد همان سازندگان مي کند. به اين معنا که فولادساز بايد از شرکت هايي خريد انجام دهد که طرف قرارداد يا مورد اعتماد سازندگان شرکت هاي فولادي هستند بنابراين تا پايان موعد قراردادها بايد تابع باشند و امکان تغيير در منابع مورد استفاده همانند کاتاليست هاي توليدشده داخلي را ندارند. صنعت کاتاليست کشور مسير طولاني را در پيش دارد، اما در همين زمان کوتاه موفق به ثبت موفقيت هايي نيز شده که در نهايت در راستاي اجراي اقتصاد مقاومتي نيازمند حمايت هرچه بيشتر مصرف کنندگان داخلي است تا به نقطه قوت و اوج خود دست يابد.
بازگشت به شاخه اخبار فولاد بازگشت به صفحه نخست

نظرات کاربران

دسته بندی های "بازتاب رسانه ها" استیل پدیا