سیدروحالله حسینیمقدم، مدیر نظارت بر شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران
کمک شرکتها به رونق بازار سرمایه
به نظر میرسد شرکتها باید جلسات تخصصی با تحلیلگران و مخالفان بازار اوراق بهادار برگزار کنندتا دورنمای فعالیتها و کسبوکار خود را پس از تحریم، که آثار آن در سالهای آتی نمایان میشود، تشریح کنند و ریسکها و تهدیدات متصور را برای سرمایهگذاران شرح دهند و در کنار آن، به مزایای برطرفشدن چالشهای سخت و نفسگیر اشاره کنند.
بازار سرمایه کشور در دو سال گذشته، بهتبع آشفتگیهای موجود در بخش واقعی اقتصاد و نچرخیدن درست چرخ صنعت، در شرایط نامساعدی بهسر میبرد. حتی نهاییشدن مذاکرات در پرونده هستهای، نزدیکشدن به آغاز لغو تحریمها و همچنین، در چند وقت اخیر، بسته خروج از رکود دولت نتوانسته است به بازار کمک کند؛ اما آنچه مسلم است اینکه تا چشمانداز روشنی از اقتصادِ روبهرشد و پررونق در بخش کسبوکار بهوجود نیاید، نباید انتظار بازار سرمایه پررونق و روبهرشدی را داشته باشیم. با وجود گفته بسیاری از اندیشمندان، که بازار سرمایه ایران نمیتواند گویای اقتصاد کشور باشد، صاحبنظرانی وجود دارند که برخلاف این عقیده، بازار سرمایه را در جایگاهی میبینند که میتواند اقتصاد کشور را پیشگویی کند و چهبسا در دورههای مختلف، با اندکی خطا، توانسته برآورد مناسبی از اقتصاد ماهها یا سالهای آتی ارائه دهد. در بین راهکارهای مختلفی که برای رونق و ثبات بازار سرمایه ارائه میشود میتوان به کمک شرکتهای پذیرفتهشده در بورس، بهمنظور ثباتبخشی و ارائه تصویری روشن از آینده اقتصاد اشاره کرد. براساس نماگرهای فعلی اقتصاد کلان و همچنین پیشبینیای که از تغییرات آتی این متغیرها وجود دارد، میتوان به آینده بازار سرمایه خوشبین بود و این مسئله دور از ذهن نیست، اما چرا بازار سرمایه هنوز به دنبال این موضوع نرفته است؛ بازاری که اعتقاد داریم بهعنوان دیدهبان اقتصاد، این تحولات مثبت را از قبل رصد میکند. شاید پاسخی که میتوان به این مسئله داد به موضوع شناخت دقیق تحلیلگران و مخالفان بازار از آینده شرکتها در فضای کسبوکار جدید بازگردد. درهرصورت این شرکتها سالها شرایط تحریم را پشتسر گذاشتهاند و در آن شرایط، هم در فروش، مشکلاتی جدی داشتهاند و هم در تأمین مواد اولیه و انتقال نقدینگی دچار مشکلات فراوان بودهاند. در کنار اینها تأمین مالی گرانقیمت هم شرایط سختی را برای این شرکتها ایجاد کرده بود؛ اما بناست پس از رفع تحریم، شرایط فروش آسانتر و تأمین مواد اولیه سادهتر شود و مراودات بینالمللی شکل جدیدی به خود گیرد. گفتنی است کاهش قیمت کالاها در بازارهای بینالمللی و تأثیر آن بر سودآوری شرکتها را نباید نادیده گرفت. برای این موضوع به نظر میرسد شرکتها باید جلسات تخصصی با تحلیلگران و مخالفان بازار اوراق بهادار برگزار کنندتا دورنمای فعالیتها و کسبوکار خود را پس از تحریم، که آثار آن در سالهای آتی نمایان میشود، تشریح کنند و ریسکها و تهدیدات متصور را برای سرمایهگذاران شرح دهند و در کنار آن، به مزایای برطرفشدن چالشهای سخت و نفسگیر اشاره کنند.
بهنظر میرسد سرمایهگذاران در فضای ذهنی خود هنوز از آینده شرکتهای پذیرفتهشده، چشمانداز دقیقی ندارند تا بتوانند بهسادگی تصمیم بگیرند. در شرایطی که قیمت سهام اغلب شرکتها در سطحی است که انگیزههای فروش و کاهش بیشتر، در برخی از آنها وجود ندارد و حتی گزارشهای عملکرد ششماهه برخی از آنها نیز این امر را تأیید میکند، اما بخش قابلتوجهی از این شرکتها خود را حفظ کرده و همچنان در شرایط رکودی سرپا هستند.
بهنظر میرسد نشست منظم با تحلیلگران (Analyst day) از سوی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس در مقطع کنونی، که اطلاعرسانی درباره عملکرد ششماهه آنها صورت گرفته، باید در دستور کار قرار گیرد. این نشستها برای هر دو گروه منفعت دارد: به مدیران شرکتهای برگزارکننده این نشستها کمک میکند با دریافت نظرات سرمایهگذاران و تحلیلگران درباره شرکت موردنظر، صنعت و متغیرهای کلان اثرگذار ملی و بینالمللی استراتژیای تدوین کنند و برای سرمایهگذاران نیز مفید است، زیرا میتوانند درک بهتری از فرصتها و تهدیدهای آتی پیشروی شرکت پس از تحریمها داشته باشند.