تخفیفهای گران در حراجیهای شب عید
هجوم تماشایی مشتریان و رغبت آنها به خرید. از یک حبه قند گرفته تا یک کله قند. البته گاهی نیز فرقی نمیکند که نیاز به خرید وجود دارد یا ...
هجوم تماشایی مشتریان و رغبت آنها به خرید. از یک حبه قند گرفته تا یک کله قند. البته گاهی نیز فرقی نمیکند که نیاز به خرید وجود دارد یا نه. مغناطیس قوی حراجی و میل به خرید ارزان؛ آنقدر توان دارد که پاهای مشتریان را به سمت حجرههای حراجی سوق دهد. این روزها و در آستانه فرا رسیدن بهار؛ جشنوارهای از قیمتهای عجیب و غریب و گاهی باورنکردنی؛ در گستره بازار و جلوی چشم مشتریان؛ رژه میرود. ما نیز بر آن شدیم که گزارشی درباره چند و چون حراجیهای شهرمان تهیه کنیم. بد نیست که این چند خط را نیز بخوانید.
گذشتن از سود؛ آری، گذشتن از سرمایه؛ هرگز
مجتبی زمردیان؛ بازاریاب و فروشنده نمایشگاه مبل در خیابان ولیعصر تهران است که روی شیشه این فروشگاه؛ تخفیف 20 درصدی خودنمایی میکند. این فروشنده؛ با صراحت به خبرنگار صمت میگوید: برخی از فروشندگان برای به فروش رفتن اجناسشان ناچار به فروش اجناس با قیمت پایین هستند. چه بخواهند و چه نخواهند. درحالحاضر؛ خود ما به خاطر افتتاحیه مغازه؛ مجبور به حراج مبلهایمان شدهایم و قیمتهایمان را 2 تا 3 میلیون تومان ارزان کردهایم!
وی در پاسخ به این پرسش خبرنگار صمت که آیا این 2 یا 3 میلیون تومان تخفیف، از مبلغ سود شما کسر میشود یا از سرمایه و قیمت تمام شده برای خودتان؛ میگوید: من صادقانه میگویم که این کسر قیمت؛ از روی سود است و ما از قیمت خرید و سرمایه خودمان به هیچ وجه، کم نمیکنیم. میزان تخفیف، از روی رقم سودی است که برای فروش اجناسمان در نظر گرفتهایم. ما در فرآیند فروش باتخفیفمان؛ در نهایت به یک میلیون تومان یا حتی 500 هزار تومان سود قناعت میکنیم و بیشتر اجناسمان را با سود کمتر به فروش میرسانیم. برای جلب مشتری؛ به این نتیجه رسیدهایم که مبلهای این فروشگاه را؛ با 3 تا 6 درصد سود بفروشیم.
حراجیهایی از سر ناچاری
آزادی؛ فروشنده و تولیدکننده قدیمی کیف و کفش نیز در پاسخ به این پرسش که چطور میتوانیم بین تخفیفدهندههای واقعی و غیرواقعی تفاوت قائل شویم؛ به خبرنگار صمت میگوید: باید ببینیم که مردم؛ کجا و در چه شرایطی میتوانند خرید کنند. بودجه مردم را نیز باید در نظر گرفت و اینکه آیا توان خرید دارند یا ندارند؟ اما تفاوت قائل شدن بین حراجی و تخفیفهای واقعی و غیرواقعی که به طور معمول؛ اجناس خود را با ۵۰ درصد پایینتر از رقم فروش نخست خود به مشتری عرضه میکنند؛ کار دشواری نیست. برای اینکه همین رفتار آنها؛ نشاندهنده غیرواقعی بودن میزان تخفیف آنها است. البته در این میان؛ نباید چشم را روی واقعیت کاسبی برخی از کسبه ببندیم و اینگونه قضاوت کنیم که همه تخفیفدهندگان؛ به قصد سرکیسه کردن مردم؛ به حراجی روی آوردهاند. مغازهدار یا تولیدکننده، گاهی مجبور میشود به خاطر جبر بازار؛ تن به تخفیفهای باورنکردنی بدهد تا بتواند از خواب پول و سرمایهاش جلوگیری؛ و دست خود را از نقدینگی پر کند.
وی ادامه میدهد: در بازار؛ عرف بر این است که هر چقدر اجناس تولیدی در مغازه و فروشگاه بماند؛ نشاندهنده ورود ضرر و زیان به اصل سرمایه است. در این حالت؛ برخی از فروشندگان که با چنین وضعیتی روبهرو شدهاند؛ سعی در ارائه اجناس خود با سود بسیار پایین و یا حتی با قیمت خرید خودشان به مشتری دارند. برای اینکه بتوانند نسبت به خرید اجناس جدید برای مغازه خود اقدام کنند.
خوب؛ بد؛ حراجی!
شاید باورتان نشود، اما به گفته خود اهالی بازار؛ این روزها، بیشترین حراجیها در صنف پوشاک زنانه و مردانه و به ویژه در واحدهای صنفی مانتوفروشی رواج پیدا کرده است. ما نیز بر اساس مشاهدات؛ روی این گفته «بازاروندان»، مهر تایید میزنیم و برای گفتوگو؛ سراغ سعید حسنی؛ مالک و فروشنده یک مانتوفروشی در بورس این کالا؛ یعنی میدان هفتتیر میرویم. مانتوفروشی که اتفاقا؛ بنر فروش فوقالعاده نیز؛ بر سردر آن نصب شده است.
حسنی؛ درباره زیر و بم حراجی در مانتوفروشیها؛ نظرات قابل تاملی دارد. او به خبرنگار صمت میگوید: در صنف مانتو؛ آنچه باید مورد بررسی قرار داد؛ این است که متاسفانه بسیاری از همکاران ما؛ در مواقع ویژه مانند همین شب عید؛ با نصب بنرهایی با مضمون فروش فوقالعاده یا حراج ویژه؛ اقدام به جذب مشتریان زیادی میکنند. بنده به عنوان یک همصنفی با این آقایان؛ عرض میکنم که این اقدام؛ یک اقدام فریبکارانه است. برای اینکه مردم ما؛ خواسته یا نخواسته؛ نسبت به این نوع تبلیغات؛ پاسخ مثبت میدهند و به طور گروهی یا فرد فرد؛ وارد اینگونه از فروشگاهها میشوند.
وی ادامه میدهد: با کمال تاسف باید بگویم که اینگونه از همکاران؛ از اعتماد مردم به صنف فروشنده مانتو و هر صنف دیگری در بازار؛ بهرهبرداری منفی؛ و نگاه مشتریان را در دراز مدت؛ نسبت به مجموعه بازار؛ لکهدار میکنند. این اقدام حراجکنندههای غیرواقعی؛ به زیان تمامی پیکره بازار است.
این تولیدکننده و فروشنده مانتو، در پاسخ به این پرسش که میزان و معیار تشخیص یک حراجی واقعی از غیرواقعی چیست و مشتریان بازار؛ با چه نشانه یا نشانههایی میتوانند پی به درستی یا نادرستی تخفیفها و حراجیهای بازار ببرند؛ اینطور میگوید: یکی از معیارهای اصلی؛ توجه به زمان برگزاری حراج است. به این معنی که در طول سال؛ ۲ نوبت حراجی از سوی اتحادیهها، به صنفها و کسبه مختلف ابلاغ میشود. برگزاری حراجی در پایان تابستان (شهریور) و پایان سال (از بهمن تا اسفند)؛ نشاندهنده برگزاری یک حراجی چارچوبدار و بااصالت است. برای اینکه پشت این حراجیها؛ دستورالعمل اتحادیه وجود دارد. برپایی حراجی بیرون از این زمان؛ خودسرانه است و اصالت صنفی ندارد.
حسنی میگوید: راه دیگر تشخیص درست یا نادرست بودن حراجیها و تخفیفهای عجیب و غریب؛ همین عجیب و غریب بودن آنها است! برای اینکه هیچ کاسبی در هیچ صنفی؛ حتی در مواقع تنگناهای مالی و فرارسیدن سررسید چکها و... ؛ راضی به آتش زدن مال خود نمیشود و اگر هم قرار بر تخفیف دادن و کم کردن قیمت اجناس باشد؛ مطمئن باشید که باز هم یک میزان سود؛ برای فروشنده باقی میماند و باید بماند.
حسنی ادامه میدهد: اگر تخفیف دادنهای ۵۰ تا ۷۰ درصدی که این روزها در گستره بازار رواج پیدا کرده واقعی بود؛ تردید نکنید که سال دیگر در همین زمان؛ تعداد کسبه بازار نیز؛ ۵۰ تا ۷۰ درصد کاهش پیدا میکرد! البته نمیخواهم انکار کنم که گاهی برخی از کسبه؛ به دلایل شخصی و حتی صنفی؛ تن به فروش اجناس مغازه خود، پایینتر از رقم تمام شده برای خودشان نیز میدهند و با حراجیهای بیرون از چارچوب ترسیم شده در بازار؛ سعی در رسیدن به نقدینگی و بازگرداندن پایینترین میزان از سرمایه خود هستند. حساب این گروه؛ از شاکله کاسبهای بازار جداست و مشتری نباید این افراد را؛ معیار سنجش درست بودن یا نبودن تخفیفها و حراجیها قلمدادکنند. گاهی پیش میآید که در یک صنف، مانند مانتو فروشی؛ یک سری از مدلها و رنگها؛ مورد پسند مشتریان قرار نمیگیرند و به فروش نمیرسند و تولیدکنندگان و فروشندگان؛ تن به حراجیهای اجباری میدهند.
یک بسته تشویقی برای حراجیها!
علی مهری؛ تولیدکننده و فروشنده دیگری است که سالهاست در صنف پوشاک و به ویژه مانتو؛ فعالیت میکند. او نیز درباره تخفیفها و حراجیهای این روزها و شبهای بازار؛ اینگونه اظهار نظر میکند: در آخر فصل، به جای فروختن اجناس باقیمانده و به فروش نرفته خود به سلفخرها (با فتح سین و لام) یعنی کسانی که اجناس کسبه را یکجا و با قیمت بسیار پایین خریداری میکنند؛ تصمیم میگیریم که خودمان را در مسیر مشتریان شب عید و فروش بالای این روزها قرار دهیم، تا بتوانیم علاوهبر میزان سود واقعی که در روزهای پرفروش اجناسمان بهدست آوردیم؛ به یک فروش متعادل همراه با سود بسیار کم دست یابیم.
وی ادامه میدهد: اما باید در نظر داشته باشید که این سود کم؛ در فروش تک تک اجناس عاید ما میشود، نه در فروش یکجا و تمامی اجناس فروشگاهمان. کمبود نقدینگی در پایان سال؛ کسبه بازار را مجبور میکند تا تابلوی حراجی و فروش فوقالعاده را؛ جلوی مغازه و فروشگاه خود نصب کنند تا بتوانند حقوق و عیدی کارگر و همچنین هزینههای جاری را پرداخت کنند. در نتیجه؛ این فرآیند به سود مشتری تمام میشود.
مهری میافزاید: البته بنده به عنوان کسی که موهای خودم را در بازار سفید کردهام به شما میگویم که متاسفانه بسیاری از حراجیهایی که به ویژه در این روزها و شبها در شهر به راه افتاده؛ نه تنها واقعی و منصفانه نیست؛ بلکه بهانهای برای دریافت مبالغی گرانتر از قیمت واقعی اجناس هستند. برای تشخیص حراجیهای خوب از بد؛ باید به هزینههای خرید و تولید و عرضه هر جنسی توجه شود و آنگاه قضاوت کرد که شخص یا اشخاص تخفیفدهنده؛ به چه میزان از دریافت سود واقعی و منطبق با اصول کاسبی؛ چشمپوشی کرده و به نفع جیب مردم کار کردهاند.
این فروشنده قدیمی؛ درباره راهکار رواج حراجیهای واقعی در گستره بازار؛ پیشنهاد جالبی مطرح میکند و میگوید: دولت باید یک بسته حمایتی و تشویقی برای کسبهای که به طور واقعی نسبت به کسر سود خود و ارائه اجناس با تخفیف، در فروشهای فوقالعاده و حراجیها اقدام میکنند؛ در نظر بگیرد و به حراجیهای واقعی؛ یک وام مناسب بدهد تا بتوانند با بهدست آوردن پایینترین میزان سود؛ بالاترین خدمت را به مشتریان ارائه کنند!