«تئاتر شهر» با پیشانی به خاک افتاد!
پیمانکار از طرف میراث فرهنگی معرفی نشده و توسط همان مجموعه انتخاب شده است و به علت مسائل بودجه ای، میراث هم نمیتواند در مورد آن حرفی بزند ما در میراث فرهنگی به لحاظ فنی هنوز نتوانستهایم خودمان را با شرایط بناهای فرهنگی و تاریخیکشور هماهنگ کنیم.
عدهای مدعی که معتقدند همه چیز را می دانند مسئولیت امور را در دست گرفته اند و کارشناسان خبره که دانش فنی دارند از تصمیمگیریها کنار هستند. هر ساختمانی باید به صورت منظم رسیدگی و بازسازی شود اما سه،چهار سال است که این اتفاق به علت مسائل بودجهای برای تئاتر شهر اتفاق نمیافتد
میراث بودجه ندارد و نمی تواند در مورد تصمیمگیریها اعمال سلیقه کند.اثری که ثبت ملی میشود باید دارای ردیف بودجه مشخص باشد و آن مبلغ به حساب میراث واریز شود اما وقتی بودجه ندارد نقشش تبدیل به یک نقش ظاهری میشود
ساخت مسجد همجوار تئاتر شهر در دولت قبل با یک دلیل سیاسی اتفاق افتاد که خب دولت قبل برای آن هم مانند تمام عملکرهای دیگرش به هیچکس پاسخگو نیست و اما انتظار میراث ازدولت جدید این است که نسبت به میراث فرهنگی مسئول تر از دولت قبل باشد و به آن توجه بیشتری نشان دهد
سقف سن تالار اصلی مجموعه «تئاتر شهر» فرو ریخت.این خبری بود که شنبه روی خبرگزاریها و سایتهای خبری قرار گرفت. «تئاتر شهر» بنایی که پیشانی تئاتر این کشور است روز به روز حالش وخیمتر میشود و هیچ فریادرس و طبیبی هم برای مرهم زخمهایش نیست.اتفاقی که برای این بنای تاریخی افتاده شبیه فاجعهای است که روز به روز ابعاد وسیعتری به خود میگیرد و با این حجم کارشکنی و حال بد باز هم مورد بی مهری قرار میگیرد. وضعیت امروز تئاتر شهر نمونه کوچکی نه تنها از وضعیت خیلی از پروژههای عمرانی و فرهنگی کشور بلکه نمونه مشتی از خروار شرایط کشور و نحوه برخورد با سرمایههای ملی است.انگار عادت کردهایم به فرصت سوزی به قدرندانستن داشتههایمان که اگر در هر کشور دیگری بود نحوه برخورد با آن ها با آنچه امروز در ایران بر آنها میگذرد زمین تا آسمان متفاوت بود. تئاتر شهر هم یکی از آن عزیزدردانه هایی است که رفتار با آن را بلد نیستیم . بنایی که بر اثر بی توجهی و بی مسئولیتی متولیانش در حال از بین رفتن است در حالیکه کیلومترها آن طرفتر بنایی با ظاهری کاملا مشابه به نام «تالار بکمن» در انستیتو تکنولوژی کالیفرنیا در بهترین وضعیت رسیدگی و شرایط خوب محیطی و بازسازی نگهداری میشود.
بازسازی ای که تبدیل به تراژدی شده است
حکایت پایان بازسازی و تعمیر سالنهای «تئاترشهر»،دیگر تبدیل به تراژدی ای شده که ماحصل آن تنها لینکهای خبری و مصاحبههای مختلف مسئولانی است که از روی فشار رسانه ها یا برای «مسئول» نشان دادن خودشان هرازگاهی مصاحبه یا اظهار نظری می کنند بی آنکه در عمل هم این مسئول بودنشان نمودی داشته باشد.
بازسازی سالنهای مجموعه تئاتر شهر که از مهرماه سال ۹۳ آغاز و زمانهای مختلفی هم برای پایان بازسازی و راهاندازی آنها اعلام شده ولی تا امروز نه تنها به اتمام نرسیده بلکه هیچوقت هم دلیل اصلی این تاخیرها از سوی مدیران این مجموعه بهطور شفاف اعلام نمیشود. مهر ۹۳ فاز جدیدی از بازسازی مجموعه تئاتر شهر بدون اطلاع رسمی به اهالی تئاتر آغاز و سالنهای قشقایی، سایه و کارگاه نمایش مجموعه تخریب شدند. قرار شد تا همزمان با فعالیت سالن اصلی و سالن چهارسوی تئاتر شهر، سالنهای بلکباکسِ تخریب شده و نیز بازسازی و استاندارد شوند. در آن مقطع اولین موردی که در بازسازی مجموعه تئاتر شهر مطرح شد، بودن یا نبودن کارگاه نمایش بود زیرا طبق گفته دستاندرکاران بازسازی و مدیران تئاتری مهمترین هدف از بازسازی نزدیک کردن مجموعه به استانداردهای فنی و ایمنی سالنهای تئاتری بود ، بحثی که امروز و با گذشت حدود یکسال از مطرح شدن آن با ریختن سقف تالار این مجموعه ثابت میشود که چقدر آن ادعای مسئولان مبنی بر «ایمن سازی مجموعه» صحت داشته است.در این قضیه که تئاتر شهر نیاز به بازسازی دارد هیچ شکی نیست اما نکتهای که مطرح است این است که این بازسازی باید توسط پیمانکار اصلحی انجام بگیرد که حداقل سابقه روشنی در بازسازی و مرمت پروژه های فرهنگی داشته باشد یا در بدنه تیم خود برای مرمت چنین بنایی ،آنقدر از وجود کارشناسان و خبرگان بهره برده باشد که متوجه باشد مرمت چنین بنایی باید با استانداردهای بالا انجام شود و اگرچه که کیفیت نباید فدای زمان شود اما به هرحال تا این حد طولانی شدن بازسازی چنین بنایی هم اصلا به نفعش نیست وباعث آسیب و خسارت هرچه بیشتر به آن میشود.شاید یکی از بزرگترین نقطه ضعفهای تیم جدید مسئولان تئاتر شهر همین باشد، همینکه انگار در انتخاب پیمانکار دقت کافی نکردهاند و متوجه نیستند که چه بنایی را دارند به دست ترمیم میسپارند.مهدی معمارزاده، کارشناس ارشد میراث فرهنگی استان تهران و ناظر این بنای تاریخی در اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران، در گفتوگویی در خصوص انتخاب پیمانکار بازسازی تئاتر شهر گفت:پیمانکار از طرف میراث فرهنگی معرفی نشده و توسط همان مجموعه انتخاب شده است و به علت مسائل بودجه ای، میراث هم نمیتواند در مورد آن حرفی بزند.
مترو نمکی به زخمهای تئاتر شهر
اینکه خود تئاتر شهر بنا قدیمی است که بخشی از آسیبهای آن به علت کهولت سن است مورد قبول است اما نکته ای که در مورد آسیبهای وارده به این مجموعه فرهنگی-تاریخی مطرح است و به هیچ عنوان قابل توجیه نیست بحث آسیبهای محیطی است که به این ساختمان ملی تحمیل میشود. ساخت و احداث دو پروژه عمرانی در جوار تئاتر شهرکه در دولت قبل اتفاق افتاد موجب آسیبپذیری هرچه بیشتر این بنا شد.«ایستگاه متروی چهارراه ولیعصر» و پروژه احداث مسجد در فضای پشت ساختمان تئاتر شهر ، هردو مانند نمکی به زخم کهنه تئاتر شهر پاشیده و به آن بیشتر از پیش آسیب وارد کرد.دو پروژهای که به نظر میرسد قدرت پول و رابطه برای احداث آنها به اهمیت تاریخی یک مجموعه که به عنوان بخشی از حافظه فرهنگی این کشور است، چربیده شده است. معمارزاده در این خصوص میگوید: «احداث مترو و گودبرداری ای که برای ساخت مسجد همجوار تئاتر شهر انجام شده است بیشترین ضربه را به این بنای تاریخی زده است». به نظر میرسد ساخت ایستگاه مترو بزرگترین جفایی بود که مسئولان دولت قبل در قبال این اثر ملی انجام دادند. تصمیمی که ضربههای زیادی مانند ترک خوردن دیوارههای زیرزمین این بنا را به همراه داشت. کارشناس ارشد ناظر میراث فرهنگی در مجموعه تئاتر شهر ساخت مترو را لطمهای جبران ناپذیر برای این بنای فرهنگی میداند و در این خصوص میگوید: «بحث مترو مربوط به سالها قبل است که افرادی از طرف میراث برای جانمایی مترو رفتند و مجوز آن را صادر کردند.
ما در میراث فرهنگی به لحاظ فنی هنوز نتوانستهایم خودمان را با شرایط بناهای فرهنگی و تاریخی کشور هماهنگ کنیم. عدهای مدعی که معتقدند همه چیز را می دانند مسئولیت امور را در دست گرفته اند و کارشناسان خبره که دانش فنی دارند از تصمیمگیریها کنار هستند.» احداث مسجد پروژه دیگری بود که احداث آن به تئاتر شهر صدمه زد، معمارزاده میزان لطمهای که توسط این پروژه با تئاتر شهر زده شد را هم اینگونه توضیح داد:«تئاتر شهر به علت گود برداری مسجد ساخته شده در نزدیک آن و کاهش سطح آبها ی زیرزمینی در اطراف آن مجموعه بههرحال نشست خواهد داشت که البته در مورد تئاتر شهر به علت اینکه بدنه این ساختمان بتنی است این تغییر در ظاهر خیلی محسوس نبوده است .هر ساختمانی باید به صورت منظم رسیدگی و بازسازی شود اما سه،چهار سال است که این اتفاق به علت مسائل بودجهای برای تئاتر شهر اتفاق نمیافتد.تئاتر شهر با مشکل دست و پنجه نرم میکند یکی نبود بودجه و دیگری اعمال سلیقههای مختلف.اتفاقاتی که در گذشته برای تئاتر شهر افتاده است اصلا در شأن این مجموعه نیست و هیچوقت در حدو قواره این بنا با آن رفتار نشده است».
عملکرد ضعیف میراث فرهنگی
اینکه چرا سازمانی مثل میراث فرهنگی نباید نسبت به یکی از وظایف اصلی خود که همان حفاظت و حراست از یک اثر ملی است عمل کند نکتهای است که یک سر آن مانند تمام مشکلات جاری کشور به «پول» و گره های مالی مربوط است. قصه سازمان میراث فرهنگی هم مانند خیلی از افرادی شده است که چون توان مالی مناسبی ندارند قادر به اخذ تصمیم های بزرگ نیستند و به اصطلاح بازی داده نمیشوند.معمارزاده در این خصوص توضیح میدهد:ضعف از خود میراث فرهنگی است و این سازمان چه الان و چه در دولت قبل خوب ومناسب عمل نکرده است چرا که این سازمان متولی است و خود بودجهای برای تصمیمگیری ندارد وقتی هم که حرفی میزند کسی به حرفش گوش نمیدهد چرا که همیشه طرف مقابل میراث،شخص یا سازمانی است که پول دارد و بنابراین سلیقه او بر نظر میراث غالب میشود.به نظر میرسد دلیل اینکه چرا میراث فرهنگی در قبال تئاتر شهر نقش منفعلانه دارد و قوی عمل نمیکند آنطور که مهدی معمارزاده می گوید همان بحث مطرح شده مالی است. معمارزاده این قضیه را اینگونه مطرح میکند:« میراث بودجه ندارد و نمی تواند در مورد تصمیمگیریها اعمال سلیقه کند.اثری که ثبت ملی میشود باید دارای ردیف بودجه مشخص باشد و آن مبلغ به حساب میراث واریز شود اما وقتی بودجه ندارد نقش اش تبدیل به یک نقش ظاهری میشود. میراث فرهنگی یا باید هزینه یا نظارت کند.چون بودجه ندارد ، نظارت می کند و وقتی نقش شما نظارتی است نمیتوانید نظر نهایی را بدهید».
عاقبت چه میشود؟
اینکه وضعیت حال کنون تئاتر شهر چرا به اینجا رسیده است و چه کسانی در اتفاق افتادن آن مسئول هستند مسئله ای است که دانستن آن شاید دردی از این مجموعه دوا نکند اما مشخص شدنش سبب میشود تا مسئولان ومتولیان در ادامه اوضاع را به نحوی اداره کنند که حال این مجموعه از این خراب تر نشود. معمارزاده این قضیه را اینطور پاسخ داد:
« این بحث فرهنگی است که هر ایرانی در قبال ارزشهای فرهنگی و تاریخی مسئول است.هرشخص ایرانی با هر مقامی باید نسبت به وضعیت میراث فرهنگی و تاریخی کشورش مسئول باشد.ساخت مسجد همجوار تئاتر شهردر دولت قبل با یک دلیل سیاسی اتفاق افتاد که خب دولت قبل برای آن هم مانند تمام عملکرهای دیگرش به هیچکس پاسخگو نیست و اما انتظار میراث ازدولت جدید این است که نسبت به میراث فرهنگی مسئول تر از دولت قبل باشد و به آن توجه بیشتری نشان دهد ما به عملکرد این دولت برای رفع مشکلات میراث فرهنگی همچنان امیدواریم».