استراتژي ادغام در صنعت فولاد

استراتژي ادغام در صنعت فولاد

گروه صنایع معدنی >فولاد - صنعت فولاد کشور در حال پوست انداختن است. اين را مي توان از تصميمات و استراتژي هايي که اخيرا در جلسات فولادسازان مطرح مي شود دريافت. ادغام 6 شرکت فولادسازي در منطقه ويژه خليج فارس طرحي است که از نگاه کارشناسان مي تواند تحولات فراواني براي صنعت فولاد کشور به همراه داشته باشد.

به گزارش ماین نیوز،  به اين ترتيب چنانچه شرکت هاي فعال در زنجيره فولاد در منطقه ويژه اقتصادي خليج فارس شامل فولاد هرمزگان، مادکوش، مادشيمي، صبا فولاد خليج فارس، کاوه جنوب کيش و هلدينگ کاوه پارس با يکديگر ادغام شده و يک شرکت مشترک را تشکيل دهند، اين اقدام نخستين گام صنعت فولاد در جهت يکپارچه سازي فعاليت ها در زنجيره فولاد خواهد بود. زمزمه ترکيب اين شرکت ها در منطقه ويژه خليج فارس در حالي به گوش مي رسد که کارشناسان عقيده دارند با توجه به پراکندگي طرح هاي فولادي در سراسر کشور؛ همکاري مشترک، تاسيس تعاوني يا تشکيل کنسرسيوم ها از جمله اقداماتي هستند که دير يا زود بايد حرکت به سمت آنها آغاز مي َشد.

در حال حاضر حدود250 واحد فولادي فعال و يا در حال احداث با ظرفيت هاي مختلف (از 30 هزار تن گرفته تا 6 ميليون تن) در سراسر کشور وجود دارد که به نظر مي رسد دير يا زود براي به دست آوردن قدرت رقابت بايد به سمت ادغام يا همکاري مشترک پيش بروند. اما در حالي که شرکت هاي فولادسازي فعال در منطقه ويژه خليج فارس در حال اجماع براي ادغام و آغاز فعاليت مشترک خود هستند، اين سوال مطرح مي شود که تشکيل نخستين کنسرسيوم فولاد در جنوب کشور، چه مزايايي براي صنعت فولاد کشور خواهد داشت؟ آيا اين طرح عيب هايي احتمالي نيز خواهد داشت؟ در گفت وگو با کارشناسان درباره سوالات ياد شده مي توان به اين نتيجه رسيد که به طور کلي حرکت به سمت ادغام شرکت هاي فولادي با توجه به تجربه هاي جهاني آن، اقدامي منطقي است، اما کارشناسان در کنار اشاره به محاسني مانند کاهش هزينه هاي توليد، افزايش قدرت رقابت، بهره برداري بيشتر از زنجيره توليد و مانند اينها به سختي هاي ادغام شرکت ها و چالش هايي که بر سر اين راه وجود دارد نيز اشاره مي کنند.

تحولي که 20 سال قبل آغاز شده بود

يک کارشناس صنعت فولاد در رابطه با ايده ادغام شرکت هاي فولادي در منطقه ويژه خليج فارس مي گويد: در علم اقتصاد اصلي وجود دارد که بر اساس آن هر اقدامي که در ابعادي بزرگ انجام شود ارزان تر تمام مي شود. بر اين اساس چنانچه واحدهاي فولادسازي بعد از ادغام با يکديگر تبديل به يک واحد توليدي بزرگ شوند، هزينه توليد آنها کاهش پيدا کرده و رقابتي تر مي شوند.

رضا زائرحيدري در ادامه مي گويد: ادغام و همکاري مشترک اتفاقي است که از حدود 20 سال قبل در بسياري از کشورهاي صنعتي آغاز شده است، اگرچه ما با تاخير به اين سمت حرکت کرده ايم اما چنانچه اين اتفاق در صنعت فولاد کشور رخ دهد، الگويي مثبت در جهت کاهش هزينه ها، فروش و خريد يکپارچه و مواردي از اين دست در صنعت فولاد خواهد بود. به عقيده زائرحيدري اگرچه حرکت به سمت ادغام و همکاري مشترک در شرکت هاي فولادي خوب به نظر مي رسد، از سويي انجام آن کاري بسيار دشوار و تخصصي خواهد بود. او در اين زمينه مي گويد: ادغام شرکت ها کار ساده اي نيست تا آنجا که ما شاهد ورود رشته هاي تخصصي در حوزه مديريت ادغام هستيم، به هر صورت به نظر مي رسد شرکت هايي که نتوانند هزينه هاي خود را کاهش دهند سرنوشتي جز حذف نخواهند داشت، بنابراين بعيد نيست که در آينده اي نه چندان دور استراتژي ادغام طرفداران خاص خود را پيدا کند.

تعديل ظرفيت ها، مهم ترين چالش ادغام

ادغام شرکت هاي توليدکننده فولاد در منطقه ويژه خليج فارس طرحي است که يک کارشناس ديگر در حوزه صنعت فولاد نيز آن را به طور کلي اقدامي مفيد ارزيابي مي کند. محمدرضا دانشگر عقيده دارد طرح ادغام از دو جهت براي حاضران در اين طرح سود به همراه دارد. نخست اينکه هرکدام از اين شرکت ها به عنوان يک حلقه از زنجيره فولاد مي توانند از مزيت هاي يکديگر استفاده کنند و فرآيندهاي توليدي يکديگر را پوشش دهند و تکميل کنند. از نگاه دانشگر ديگر مزيت ادغام فولادسازان خليج فارس کاهش هزينه هاي حمل و نقل آنان است. او در توضيح بيشتر مي گويد: صنعت فولاد دنيا در حال حرکت به سمت توليد يکپارچه و گروهي است زيرا اين سبک از توليد بسياري از هزينه ها را سرشکن مي کند.

براي مثال کاهش هزينه هاي حمل و نقل، عرضه قدرتمندتر محصولات در بازارهاي خارجي (با توجه به دسترسي به آب هاي آزاد) و مواردي از اين دست از جمله مزيت هايي هستند که نمي توان آنها را ناديده گرفت. دانشگر اما در کنار اشاره به اين مزيت ها و تاکيد بر اين نکته که طرح ادغام به صورت بالقوه مثبت است، مي گويد: با اين وجود با توجه به دشواري هاي خاصي که ادغام شرکت ها با يکديگر دارد ممکن است در عمل چالش هايي برسر راه اجراي اين طرح وجود داشته باشد بنابراين ضروري است که ريسک ها و هزينه هاي اين کار هم ديده شود. او در ادامه مي گويد: در چنين تصميمي بحث هاي مربوط به مالکيت، سرمايه گذاري، توجه به ساختار سازماني جديد، نحوه اداره و... بايد مورد بازنگري و بسيار شفاف مورد بررسي و توافق قرار گيرد. ديگر چالشي که اين کارشناس صنعت فولاد به آن اشاره مي کند بحث ايجاد تعادل در ظرفيت هاي هرکدام از شرکت هايي است که قرار است با يکديگر ادغام شوند. دانشگر در توضيح بيشتر مي گويد: بازنگري در ظرفيت ها و ايجاد بالانس در آنها به اين معني است که اگر يک شرکت گندله سازي توان توليدي برابر با 2 ميليون تن دارد، زنجيره هاي بعدي توليد بايد توان پذيرش اين ميزان از ماده اوليه براي ذوب يا مراحل بعدي را داشته باشد. در واقع ضروري است که ورودي ها و خروجي هاي تک تک واحدهاي فعال در اين طرح ادغام با يکديگر در هماهنگي کامل قرار گيرد.

دانشگر نيز در نهايت با اشاره به تعداد زياد طرح هاي توليدي و در دست اجراي فولادي در کشور عقيده دارد بسياري از اين طرح ها به خصوص طرح هاي کوچک دير يا زود مجبور به حرکت به سمت ادغام يا همکاري مشترک هستند زيرا در غير اين صورت امکان حذف آنها در فضاي رقابتي توليد و فروش فولاد وجود دارد. اين کارشناس لزوما ادغام را راهکار نهايي براي واحدهاي فولادي مختلف نمي داند و مي گويد: تشکيل تعاوني يا کنسرسيوم هايي براي تامين مواد اوليه، فروش محصولات، تکميل يا راه اندازي طرح هاي بزرگ فولادي از جمله استراتژي هايي هستند که مي توانند به ايجاد رقابت پذيري بيشتر در صنعت فولاد کشور کمک کنند، شايد در اين صورت ما نيز بتوانيم در جايگاهي مانند کشور کره جنوبي قرار بگيريم.

در حال حاضر توليد سالانه فولاد خام کره جنوبي به حدود 70 ميليون تن در سال مي رسد که 90 درصد از اين ميزان از سوي سه شرکت پوسکو، هيوندايي و دانگ کوک توليد مي َشود. اما در نهايت اگرچه کارشناسان عقيده دارند طرح ادغام شرکت هاي فولادسازي در منطقه ويژه خليج فارس چالش هاي خاص خود را به همراه خواهد داشت، اما با توجه به ابعاد مثبتي که دارد مي توان آن را به فال نيک گرفت.
بازگشت به شاخه اخبار فولاد بازگشت به صفحه نخست

نظرات کاربران

دسته بندی های "بازتاب رسانه ها" استیل پدیا