افغانستان، شیر خفته بر گنج
گروه معادن - شب، دره «پنج شیر» افغانستان را فرا میگیرد. در زیر نور ضعیف اتاق پذیرایی خانه ییلاقی بزرگی واقع در دهکده «بوزاراک» گروهی از مردان دور یک میز کوچک جمع شدهاند.
به گزارش ماین نیوز، میزبان افغانی آنها درحالیکه کیفی پلاستیکی را حمل میکند وارد اتاق میشود. او محتویات کیف را خالی میکند و چند کاسه بلورین را با قطعاتی که بهنظر «کریپ تونیت» میآیند پر میکند و میگوید «شما باید آنها را در طی روز و زیر نور خورشید بررسی کنید. سپس قطعهای از سنگ را به اندازه یک کشمش در دست نگاه داشته و آن را به چراغ گازی نزدیک میکند. » یکی از مهمانان به لهجه غلیظ روسی میگوید: «خانمها بهطور معمول شبها از زمرد استفاده میکنند. برای همین بسیار مهم است که ببینیم زیر نور مصنوعی چگونه بهنظر میرسند. »هماکنون نظر گوهرشناسان و تاجران سراسر جهان معطوف به معادن فراوان و طبیعی شمال افغانستان شده است. سالهاست که زمرد این کشور منبع درآمدی برای جنگ متحدین شمالی علیه طالبان به شمار میآید. در حالی که طالبان هزینه جنگ خود را از طریق تجارت چند میلیون دلاری تریاک تامین میکرد، درآمد حاصل از فروش گوهرهای شفاف و درخشانی که در کوهستانهای «پنج شیر» استخراج میشدند از سوی احمدشاه مسعود برای جنگ مورد استفاده قرار گرفتند. برای مثال در یکی از سالهای پر درآمد حکومت مسعود، ۶۰میلیون دلار از فروش جواهرات صدها معدن واقع در شمال این کشور بهدست آمد.
به گزارش نشریه تخصصی «طلا و جواهر»، جواهرات از افغانستان به پاکستان و تاجیکستان فرستاده میشدند، سپس تبدیل به پول نقد شده و صرف خرید اسلحه، مهمات، پرتاب کنندههای موشک و هلیکوپترهای دست دوم میشدند. از نظر تکنیکی معاملات مزبور قانونی به شمار میآمدند. پس از وقوع برخی حوادث در «سیرالئون» سازمان ملل مانع قاچاق الماس از سوی این کشور شد اما هرگز محدودیتی برای فروش سنگهای قیمتی افغانستان اعمال نکرد.
هنوز زمردهای افغان مورد بیتوجهی قرار دارند زیرا بسیاری از تاجران زمردهای کلمبیایی را ترجیح میدهند. گاهی اوقات برخی از سنگهای قیمتی افغانستان به عنوان زمرد کلمبیا مبادله میشد که دستیابی به آن آسانتر است، ضمن آنکه شفاف بوده و رنگ سبز تیرهای را جلوهگر میکردند. زمردهای کلمبیایی به علت آنکه پررنگ بوده و ناخالصی کمتری داشتند بخش عمدهای از بازار را در سلطه خود گرفته بودند. درهرحال بهعلت شرایط دشوار حاکم بر افغانستان مدتهای مدیدی است که دستیابی به معادن زمرد «پنج شیر» را سخت و خطرناک کرده است.
ثروتی که جویندگان جواهر را به افغانستان میکشاند
امروزه تاجران افغانستان معتقدند که زمردهایشان از قابلیت رقابت با بهترین زمردهای کلمبیایی برخوردارند و در مقایسه با نمونههایی که از زامبیا، برزیل و دیگر مناطق استخراج میشوند نیز برتری دارند. سرمایهگذاران خارجی هماکنون جویای یافتن موقعیتهای مناسب برای سرمایهگذاری هستند و بهتدریج با این هدف عازم این کشور میشوند.
سرانجام در دهکده «بوزاراک» روسها به بررسی دقیق صخرهها و سنگهای قیمتی تراشنخورده اقدام کردند. آنها با چشمان مسلح به دقت به شکافها و ناخالصیهای موجود در سنگهایی که تولید و ساخت جواهر را با دشواری روبهرو میکرد، پرداختند. با وجود چنین ویژگیهایی در سنگها روسها خشنود و راضی بهنظر میرسیدند. «الکس روگایتنسکی» یکی از تاجران روسی با همکارانش از سوی «رشیددیمحمدی» مسئول تجارت زمرد «پنج شیر» به این منطقه دعوت شدند. این نخستین سفر «روگایتنسکی» به افغانستان بود. او قصد داشت تا منابع بالقوه زمرد در این کشور را مورد بررسی قراردهد.
«محمدی» برادر زن مسعود از سال ۱۹۹۴م یکی از اعضای صنف تجاری متحدین شمالی به شمار میآمد. او در طول جنگ داخلی با سفر به آسیای مرکزی و خاورمیانه و اروپا به کار تجارت زمرد که از کوهستانهای زادگاهش بهدست میآمد، اشتغال داشت. یکی از کارشناسان معتقد است که معادن ۲۸ سال پیش کشف شدهاند. گفته او موید نظر یکی از چوپانان محلی است، زیرا او روزی سنگ سبزی را پیدا کرد و آن را به دهکده برد و به دوستانش نشان داد.
یک سال بعد شایعاتی درباره آن پخش شد و آنها حفاری را آغاز کردند. او دراین باره میگوید: در زمان حکومت «دائودخان» فردی مسئولیت وزارت صنایع و معادن را برعهده گرفت. اما پس از سقوط رژیم حاکم، معادن در دسترس گروههای مختلف قرار گرفتند. با سلطه روسها، جهادگرایان و مجاهدین کنترل منابع و معادن را بر عهده داشتند. اما هماکنون معادن تحت نظر وزارت دفاع واقع شده است.
ناامنی و دانش فنی پایین، درخشش جواهرات را میگیرند
امروزه جواهرات مختلف مانند یاقوت، لعل و زمرد که در ادب فارسی آنها را با نام افغانستان و بدخشان میشناسند، توانسته ثروت قابلتوجهی برای این کشور به ارمغان بیاورد.
ناامنی و قاچاق یکی از مهمترین دلایل این موضوع است. بسیاری از زمردها و جواهرات افغانستان پس از استخراج غیرقانونی به هند و پاکستان حمل میشوند و برای دولت این کشور درآمدهای مالیاتی به همراه ندارند. از طرفی، تعدادی از این معادن در اختیار گروههای آشوبطلب مانند طالبان هستند و درآمدهایش صرف جنگافروزی میشود. در صورتی که وعده «اشرف غنی»، رییسجمهور این کشور، برای تامین امنیت این کشور قول مساعد داده است. در صورتی که چنین وعدهای عملی شود، ثروتهای طبیعی این کشور میتواند صرف آبادانی آن شود.
مشکل دیگری که افغانستان دارد، کمبود دانش فنی و خامفروشی جواهرات است. سنگهای خام قیمتی (که به اصطلاح «راف» نامیده میشوند)، با بهای ناچیز به کشورهای دیگر ارسال میشود و در آنجا تراشخورده و ارزشافزوده فراوانی بهدست میآورند. در این صورت، درآمدهایی که میتواند نصیب شهروندان افغان شده و حتی برای آنها ایجاد اشتغال کند، با قیمتی اندک به کشورهای دیگر انتقال مییابد. با توجه به افزایش مناسبات ایران و افغانستان، این مسئله هم میتواند با برنامهریزیهای صحیح و در آینده نزدیک برطرف شود.
فرصتی طلایی برای ایران
حمیدرضا عارفزاده، کارشناس و فعال بازار جواهرآلات از ذخایر قابل توجه زمرد افغانستان خبر داد. به گفته او، با آنکه بیشتر زمردهای افغانستان از نظر کیفیت و ارزش توان رقابت با نمونههای مشابه کلمبیایی یا زامبیایی را ندارند، در بین آنها میتوان سنگهای باکیفیتی هم مشاهده کرد. با این وجود، عارفزاده از ناتوانی افغانها در تراش جواهرات کشور خود صحبت میکند و میگوید: به دلیل کمبود دانش فنی و توانایی در فرآوری زمردها در افغانستان بسیاری از آنها به کشورهایی مانند هند و بلژیک منتقل میشوند تا فرآیندهای بعدی روی آنها انجام شود. این کارشناس جواهرآلات ادامه داد: ایران هم میتواند در تراش جواهرات کشور همسایه خود نقش داشته باشد. با آنکه بسیاری از زمردهای این کشور از کیفیت بالایی برخوردار نیستند و هر کسی از عهده تراش آنها برنمیآید، باز هم استادان و فعالان ماهری در کشور وجود دارند که چنین کاری در توانایی آنها قرار دارد. ضمن آنکه در تراش سایر جواهرآلات هم میتوانیم نقش پررنگی داشته باشیم. عارفزاده در پایان تاکید کرد: از این طریق میتوان ضمن تقویت روابط ۲ کشور، درآمدهای اقتصادی و اشتغالزایی خوبی هم برای دو طرف به ارمغان آورد.