بررسی مشابهتهای احمدینژاد و پایاندرائو نشان میدهد؛
ایران در مسیر بحران از جنس یونان
جرج پاپاندرائو برای رسیدن به منصب نخستوزیری یونان هر وعدهای داد و هر توصیهای را برای جلب آرای یونانیان انجام میداد.
مشهور است که او در جریان انتخابات به مردم وعده داد اگر دولت را به دست گیرد به جای پرداخت ۱۲ ماه مزد و حقوق به کارکنان دولت، ۱۴ ماه حقوق و مزد پرداخت میکند و این کار را نیز انجام داد. دولت یونان اما برای پرداخت مزد و حقوق بالاتر به جای اینکه به رشد تولید ناخالص داخلی چشم داشته باشد به استقراض از کشورهای عضو اتحادیه اروپا روی آورد.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از ساعت 24، استقراض از طریق انتشار اوراق قرضه و فروش آن انجام شد و پاپاندرائو اما در ۲۰۰۹ یک سخنرانی مشهور کرد و گفت: «ما اینک با کسری بودجه مواجه هستیم که میزان آن بیش از ۱۲.۷ درصد تولید ناخالص داخلی است و نیز یک بدهی بزرگ به ارزش ۳۰۰ میلیارد یورو. نتیجه این است که یونان در حال غرق شدن زیر بار سنگین بدهیهایش قرار گرفته است...». جرج پاپاندرائو زیر بار سنگین بدهیهایی که یونان پیدا کرده بود جای خود را به نخستوزیر بعدی داد و این تحولات ادامه داشت. بحران بدهی یونان مردم این سرزمین باستانی را در شرایط دشواری قرار داده است. درآمد سرانه یونانیها در یک دوره ۷ ساله از ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۵، کاهشی حدود ۳۰ درصدی را تجربه و از ۳۱ هزار یورو به ۲۱ هزار یورو سقوط کرد. رفتارهای پوپولیستی نخستوزیر جدید یونان که یک وزیر اقتصاد رادیکال را همراه خود میدید در سال ۲۰۱۵ بینتیحه مانده است و یونانیها از خواب و توهم کشوری ثروتمند بیرون آمدهاند. رهبران پوپولیست یونان تصور میکردند میتوانند تا ابد به جیب اروپاییها به ویژه آلمان و فرانسه وصل شوند و هر چه میخواهند برای مردم کشورشان پول بیاورند و آنها را غرق در نعمت و خوشی سازند و رای خریداری کنند، اما اینگونه نشد.
۲- در حالی که رهبران پوپولیست یونان برای پول خرج کردن به جیب و بانک اروپاییها وصل بودند در ایران اما محمود احمدینژاد و همراهان پیدا و پنهانش این خوشبختی را داشتند که قیمت نفت در بازارهای جهانی روندی فزاینده حیرتانگیز را تجربه میکرد و قیمت هر بشکه نفت حتی به ۱۱۰ دلار نیز رسید. محمود احمدینژاد رییسجمهوری که با دانش اقتصاد دشمن بود و مدعی شد که این دانش به درد ایران و ایرانی نمیخورد جاهای خاصی برای خرج پولهای کلان نفت پیدا کرده بود. توزیع رقمی معادل ۳ میلیارد دلار در ماه میان ۷۵ میلیون ایرانی که میخواستند سهمی از درآمد نفت را داشته باشند (محاسبه دلار ۱۰۰۰ تومانی و پرداخت حدود ۳ هزار میلیارد ریال در ماه به یارانه نقدی) در یک سال منتهی به پایان سال ۱۳۹۰ رقمی معادل ۳۶ میلیارد دلار از فروش نفت را به خود اختصاص داد. محمود احمدینژاد بدون توجه به آینده ایران درآمد حاصل از صادرات نفت را به طرحهای بیثمری مثل طرح بنگاههای زودبازده و طرح مسکن مهر اختصاص داد و آتش بر منابع ارزی ایران زد. همه کارهای پوپولیستی محمود احمدینژاد برای رای آوردن در انتخابات سال ۱۳۸۸ و ادامه زمامداری دوستانش برای سالهای پس از پایان فعالیت ۸ ساله او در منصب ریاست جمهوری منابع ارزی ایران را بر باد داد. برآیند ۸ سال فعالیت پوپولیستی محمود احمدینژاد و حامیان پنهان و پیدای او دادن زمین سوخته به دولت یازدهم در حوزه اقتصاد بود.
۳- در حال حاضر و با همه تلاش دولت آقای روحانی اما در حال حاضر دولت ایران رقمی معادل ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار میلیارد تومان به مراکز و نهادها و محلهای گوناگون بدهکار است. این بدهی اگرچه به خارجیها نیست، اما ماهیت آن با بدهیهای یونان شاید تفاوت چشمگیری نداشته باشد. دولت به بانکها بدهکار است و آنها را در موقعیت ورشکستگی قرار داده است، دولت به سازمان تامین اجتماعی بدهکار است و صندوقهای بازنشستگی به خاک سیاه نشستهاند، دولت به پیمانکاران بدهکار است و آنها را از دور فعالیت خارج کرده است و... دولت ایران و مردم ایران در شرایط یونانی شدن قرار دارند و منتقدان دولت فعلی با هدف ایجاد بحران برای دولت به یونانیزه شدن اقتصاد ایران کمک میکنند. یونانیها دیر فهمیدند که کشور ثروتمندی نیستند و از توهم ثروت و درآمد و خرجهای شاهانه باید بیرون آیند و ایرانیها این روزها سختی بدهیهای دولتی را با پوست و گوشت و استخوان لمس میکنند.