چند روایت از وضعیت فقر و رفاه در ایران/آمارهای متناقض بانک مرکزی و مرکز آمار
یارانه 3 میلیون خانوار پردرآمد تا کنون قطع شده و 3 میلیون دیگر نیز به زودی قطع خواهد شد.
در یکی از ادارههای دولتی منصب ریاستی دارد، ماهانه حدود 5 میلیون تومان درآمدش است و خانواده 4 نفرهاش در شرق تهران زندگی میکند. مرد 44 سالهای که پراید سوار است و از قسطهای زیاد زندگی کارمندی شکایت دارد، میگوید:«این ماه یارانه ما را قطع کردند. 182 هزار تومان هم با زندگی امروز خرج زیادی است. پول یارانه را مستقیم به حساب همسرم میریختم و خرج کلاسهای بچهها میشد. بیشتر حقوقم برای قسط مسکن و ... میرود و دریافت نکردن یارانه مهرماه ناراحت کننده بود.» بر اساس جدیدترین آمار او سرپرست یکی از سه میلیون خانواری است که تا امروز یارانه آنها قطع شده است، سه میلیون نفر دیگر نیز باقی مانده است. روند حذف پردرآمدها از مهرماه سرعت گرفته است. علی ربیعی، وزیر کار تعاون و رفاه اجتماعی نیز ماه گذشته گفته بود:«بیش از 2.1 میلیون نفر را حذف قطعی کردیم که 80 درصد شکایت نکردند. در ارتباط با آن 20 درصد هم زمانی که نشانشان دادیم چه اموالی در اختیار دارند، 10 درصدشان قبول کردند و رفتند اما آن 10 درصد هم میگفتند که بله شاید این اموال را داشته باشیم اما در خانه بیمار سرطانی یا دانشجو و یا تحصیلکرده بیکار داریم.» با وجود حذف این تعداد، دولت همچنان هر ماه بیش از 3 هزار و 300 میلیارد تومان یارانه نقدی پرداخت میکند. رقمی که با توجه به قیمت 3400 تومانی هر دلار در بازار آزاد، در ماه حدود یک میلیارد دلار هزینه روی دست دولت میگذارد. این میزان یارانه نقدی در حالی پرداخت میشود که درآمد نفتی ایران در سال جاری به حدود 25 میلیارد دلار میرسد. بعضی از مسئولان میگویند واریز یارانه نقدی هر سه ماه یک درصد به تورم اضافه میکند.
غلامرضا مصباحی مقدم، عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس نیز میگوید:«پرداخت یارانه سبب افزایش مداوم بدهی دولت به بانک مرکزی شده و از ابتدای اجرای قانون هدفمندی یارانهها به ۵۰ هزار میلیارد تومان رسیده است که اثر پنج برابری بر حجم کل نقدینگی دارد. خانوادههای فقیر جامعه بحث دیگری است و بنده موافق نیستم یارانه آنها قطع شود بلکه باید یارانه آنها افزایش هم پیدا کند.برای بخش زیادی از جامعه ما این یارانهها پول خرد بچههایشان است، این پول را ندهید و دولت خودش را به بانک مرکزی بدهکار نکند، در همین دولت، بدهی دولت به بانک مرکزی رشد کرده است باید جلوی این رشد بیشتر بدهی را بگیریم.»
میدان امام خمینی، ناصرخسرو، شوش و خیابانهای سمت بازار تهران اگرچه به شلوغی چرخهای حمل بار، فروشگاهها و اصناف مختلف شناخته میشود، اما داخل کوچههای دراز و باریک آن محلهها چهره دیگری نیز جریان دارد. در یکی از این کوچهها، خانوادهای زندگی میکنند که به جز فرشهای ساده و لاکی، چیزی زینت چهاردیواری کوچک و اجارهایشان نیست. دختر 19 ساله خانواده با کار در یک دارالترجمه و 700 هزار تومان حقوق ماهانه، خرج مادر و خواهر کوچکتر و پدر از کار افتادهاش را میدهد. مادر آنها میگوید با یارانه 45 هزار تومانی، خوراک چند هفتهشان را تأمین میکنند. مریم، دختر دبیرستانی این خانواده میان حرف مادرش میپرد و میگوید:«اصلاً قبل از اینکه این یارانهها را بدهند، وضع زندگی ما بهتر بود. آن موقع انقدر همه چیز گران نبود. من میدانم اگر قیمتها مثل قبل شود و یارانه را بردارند، زندگی ما کمی بهتر میگذرد.»
دخل و خرج خانوادهها با هم میخواند یا نمیخواند؟
بانک مرکزی در ابتدای مرداد ماه آمار هزینه و درآمد خانوار را در سال 93 منتشر کرده بود. بر اساس این آمار سال گذشته خانوارهای ایرانی با بعد 2/3 نفر به طور متوسط حدود 32 میلیون و 870 هزار تومان هزینه کردند و درآمدشان 31 میلیون و 380 هزار تومان بود. هفته گذشته، مرکز آمار ایران نیز هفته گذشته آمار جدیدی منتشر کرد. آماری که اگرچه با برآوردهای بانک مرکزی تفاوت چند میلیونی داشت و داستان دیگری را حکایت میکرد. بر اساس آمار این سازمان، خانوارهای ایرانی در سال گذشته به طور متوسط 24 میلیون و 131 هزار تومان دخل و 23 میلیون و 486 هزار تومان خرجشان بود. در حالی که آمار بانک مرکزی حکایت از کسری بودجه خانوار داشت، گزارش مرکز آمار نشان میدهد هزینه خانوارها به طور متوسط 645 هزار تومان کمتر از درآمدشان بوده است.
همچنین این گزارش نشان میدهد که از کل هزینه سالانه خانوارهای شهری پنج میلیون و 800 هزار تومان آن با سهم 24.7 درصدی مربوط به هزینه خوراکی و دخانی و 17 میلیون و 673 هزار تومان آن با سهم 75.3 درصدی مربوط به هزینههای غیرخوراکی بوده است.
در بین هزینههای خوراکی و دخانی بیشترین سهم با 21.6 درصد مربوط به هزینه گوشت و در بین هزینههای غیرخوراکی بیشترین سهم را 44.4 درصد مربوط به مسکن بوده است.
در حالی که رشد متوسط درآمد سالانه خانوارهای شهری چهار درصد بیشتر از رشد هزینه کل سالانه آنها است، این یافتهها نشان میدهد که منبع تامین درآمد خانوارهای شهری بیشتر از محل درآمدهای متفرقهای تامین میشود که سهم آن به 51 درصد میرسد. مشاغل مزد و حقوقبگیری سهمی 32 درصدی و مشاغل آزاد و کشاورزی و غیرکشاورزی نیز سهمی حدود 16 درصدی در تامین درآمد خانوارهای شهری دارد.
البته این روایت مرکز آمار است. بر اساس آمار بانک مرکزی، خرج خانوارها در سال گذشته حدود یک میلیون و 500 هزار تومان بیشتر از درآمدشان بوده است.
یک ماه پیش رسانه بیزینس اینسایدر، گزارشی را بر اساس آمار موجود در «دفتر حقایق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا» منتشر کرد که نشان میداد ایران جایگاه دهم را بین 18 کشور فلاکت زده دنیا دارد.
هفته گذشته نیز بنا به رسم هر ساله موسسه پژوهشی لگاتوم گزارش سال 2015 خود را درباره شاخص رفاه کشورهای جهان منتشر کرد. بر اساس این گزارش، وضعیت رفاهی ایران یک پله ارتقا پیدا کرده است. ایران در میان 142 کشور جهان، در سال 2009 رتبه 93 را دارا بود، این رتبه در سال 2014 به 107 رسید و امسال 106ام شد.