فرستادن اقتصادیها به مجلس، شرایط را عوض نمیکند
چرا کاندیداهای مجلس، مانیفست اقتصادی ندارد؟
به گزارش نرخ باکس و به نقل از مجله صدا، عناوین متفاوت نحلههای سیاسی شرکتکننده در انتخابات مجلس شورای اسلامی، بههیچروی نشاندهنده تفاوت در برنامههای اقتصادی یا رویکرد متفاوت مجلسیان آینده به مسائل اقتصاد ایران نیست. از نظر سعید لیلاز، اقتصاددان، تمام گروههای سیاسی ایران زیرچتر سه دیدگاه اقتصادی جمع میشوند که همان اقتصاد آزاد، اقتصاد دولتی و نهادگرایی است و تنوع و تکثر آن ها، لزوما به معنی وجود برنامههای اختصاصیشان برای اقتصاد ایران نیست. ضعف علمی و نظری حاکم بر این گروهها باعث شده، هیچگاه شاهد ارائه برنامه اقتصادی مدونی برای حل و فصل مشکلات اقتصادی ایران از سوی آنها نباشیم. به این مسئله باید پیچیدگی تحولات اقتصادی در ایران و حل و فصل برخی از مسائل اقتصادی از کانال سیاسی را هم اضافه کرد. باتوجه به اینکه مسائل اقتصاد چه در سطح کلان و در چه سطح مردم، بیش از گذشته موردتوجه قرار گرفته، انتخابات آینده مجلس شورای اسلامی، بیش از دورههای قبل، اقتصادی است اما لیلاز معتقد است لزوما حضور نمایندگان اقتصادی، تضمینکننده تغییر رویکرد نمایندگان نسبت به این حوزه نیست. آنچه میتواند بر مسائل اقتصاد ایران از ناحیه مجلس شورای اسلامی اثر بگذارد، راهیافتن اقتصادیها و اقتصاد محورها به مجلس نیست بلکه، تغییر شرایط اقتصادی میتواند در تغییر رویکرد مجلس در مواجهه با مسائل اقتصادی اثرگذار باشد.
*چرا نامزدهای نمایندگی مجلسشورایاسلامی، هیچ برنامه اقتصادی ارائه نمیکنند؟
دلیل عدمارائه برنامه اقتصادی از سوی نامزدهای نمایندگی مجلس این است که در وهله اول، گروههای سیاسی هیچ برنامه اقتصادی ندارند که ارائه بکنند یا نکنند. بیشتر گروهها و احزاب سیاسی ایران، فاقد راهبرد و برنامه عملی برای حلوفصل مسائلاقتصادی ایرانند. یک بخش از دلایل این مسئله، به دلیل ضعف علمی و نظری حاکم بر این گروههاست. در واقع احزاب سیاسی ایران از نظر قدرت برنامهریزی و علمی بسیار ضعیفند و امکان اینکه راهبرد اقتصادی تدوین کنند را ندارند. نکته دوم اینکه اقتصاد ایران یک اقتصاد پیچیده است و راهحلهای آن هم پیچیده است. روزبهروز هم به این پیچیدگی اضافه میشود. نکته سوم اینکه بسیاری از مسائل اقتصادی ایران، از کانال تحولات سیاسی میگذرد، به این معنی که راهحلهای سیاسی دارد نه اقتصادی. بههرحال واقعیت قضیه این است که بنیه گروههای سیاسی در ایران، از نظر مالی و علمی آن چنان قوی نیست که این گروهها بتوانند برنامه جامعاقتصادی ارائه دهند. ضمن اینکه تمایز و تفاوت این گروهها با هم اینقدر زیاد نیست که برنامه آنها در صورت وجود بنیه لازم و کافی برای برنامهریزی اقتصادی از نظر مالی و علمی، تفاوت چندانی با هم داشتهباشد.
*نحلههای سیاسی متعددی در انتخابات مجلس شرکت میکنند اما عدمارائه برنامه اقتصادی از سوی هیچیک از آنها با تعدد و تکثری که دارند، همخوانی ندارد.
من فکر میکنم درحالحاضر، سه جریان اصلی در راهبردها و برنامههای اقتصادی جریانات سیاسی در ایران قابل تشخیص است. یکی راهبرد اقتصاد آزاد است که در قالب آزادگرایی و اقتصاد لیبرالی عرضه میشود. دیگری راهبرد اقتصاد دولتمحور و کنترلشده از سوی دولت است که از طرف حاکمیت و با سلطه نهادهای شبهدولتی، از سوی جناح راست و رادیکالها مدیریت میشود. جریان سوم، جریانی است که به آنها نهادگراها میگوییم و آنها بیشتر با نظر به طبقات متوسط و محروم، رویکرد عدالتاجتماعی و توزیع منابع را به جای تولید منابع دنبال میکنند. این سه جریان در رویکردهای اقتصادی احزاب و گروههای سیاسی قابلتشخیص است و اگر تعداد این گروهها زیاد است، این به معنی داشتن برنامه مستقل و مختص به هرکدام از آنها نیست. همه نحلههای سیاسی ایران زیرچتر یکی از این سه جریان فکری خودشان را سازماندهی میکنند.
*به نظر شما، حضور نمایندهای از بخش خصوصی در مجلسشورایاسلامی میتواند در تغییر رویکرد مجلس به مسائل اقتصادی موثر عمل کند؟
به نظر من حضور یک نماینده از بخش خصوصی در مجلسشورایاسلامی هیچ کمکی به حل مشکلات اقتصادی نمیکند. شما اگر همین الان با هر کدام از نمایندگان مجلسشورایاسلامی، یا نفرات موافق و مخالف دولت صحبت کنید، از همهشان این را میشنوید که گسترش بخش خصوصی موردنظر ماست اما مسئله این است که کدام بخشخصوصی؟ وقتی میگویید بخش خصوصی نمایندهای در مجلس داشتهباشد یعنی کدام بخش خصوصی؟ بخش خصوصی وفادار به حاکمیت؟ بخش خصوصی وفادار به اصلاحات، بخش خصوصی خارج از حکومت؟ ما در تعریف این مسئله اتفاق نظر نداریم. من درست برعکس شما این مسئله را میبینم. بهنظر من مسئله اقتصاد ایران درحالحال نقص قوانین یا ضعف بخش خصوصی نیست. در ضمن مجلس روی اقتصاد اثری ندارد و در این مورد کارهای نیست. مجلس واقعا نمیتواند اثر لازم را براقتصاد بگذارد. همانطور که ما در 50 سال گذشته، کشور را گورستان ماشینآلات کردیم، گورستانی هم برای قوانین ساختیم. مسئله ما اصل قوانین نیست. مسئله ما فضای عمومی کسبوکار است و اینکه گروهها و نهادهای قدرت همیشه تحولات اقتصادی را در راستای اهداف و منافع خودشان دنبال میکنند. فرض کنید یک برجامی تصویبشده، گذشته از منافع اقتصادی آن، هرجناح سیاسی به دنبال این است که ببیند خودش برنده شده یا بازنده. ببینید، درحالحاضر مجلس تبدیل به یک نهاد فرعی و حاشیهای در اقتصاد ایران شدهاست. مسائل اقتصاد ایران در جای دیگری حل میشود. من برای شما یک مثال میزنم. طبق قوانین و مقررات دولت، شرکتی به اسم آلومینیومالمهدی واگذار شدهاست. سوال این است که آیا این واگذاری طبق مقررات بوده یا نبوده؟ پاسخ دادن به این سوال باید یک هفته طول بکشد اما دو سال طول کشیده و این پرونده همینطور پا درهوا ماندهاست. دلیل هم این است که این موضوع، یک موضوع سیاسی است نه اقتصادی. این موضوع، موضوعی نیست که صرفا به فقدان قوانین و مقررات در حوزه واگذاریها مربوط باشد. همین چند شب پیش، معاون وزرات نیرو گفت دوسوم برق کشور توسط بخش خصوصی تولید میشود. ایشان از منظر مقررات رسمی کشور این حرف را زدند اما من میدانم که پنج درصد تولید برق هم دست بخش خصوصی نیست. اگر شما شستا و صندوق بازنشستگی کشوری و صندوقهای بیمهای نیروهای مسلح را بخش خصوصی میدانید، من نمیدانم. از نظر قوانین و مقررات، همهچیز مشخص است. این روح حاکم بر قوانین است که هرگز اجازه نمیدهد چیزی بهطور واقعی، به بخش خصوصی واقعی کشور منتقل شود. همه منابع بخش خصوصی یا رفته در جیب دولت یا جیب نیروهای مسلح یا وزرات کار که بزرگترین هولدینگ خاورمیانه را دارد و همه تلقیشان از این هولدینگ این است که خصوصی است، در صورتی که خصوصی نیست.
*فکر میکنید در انتخابات مجلسی که پیشرو داریم، اوضاع از نظر توجه به مسائل اقتصادی در مقایسه با دورههای گذشته متفاوت باشد؟
بله. از نظر من انتخابات مجلسی که در پیش داریم، از نظر نگاه نامزدها به مسائل اقتصادی و برنامههایشان با انتخابات گذشته متفاوت است. مسئله اصلی کشور، چه در سطح کلان و در چه در سطح مردم، درحالحاضر اقتصاد است ولی من رابطه را در این زمینه برعکس میبینم. از نظر من مجلس متوجه به اقتصاد مخلوق تغییر شرایط است نه خالق شرایط جدید. اگر شرایط تغییر کند، شما خواهید دید که رویه نمایندگان مجلس در مواجهه با مسائل اقتصادی متفاوت خواهدشد و اگر شرایط تغییر نکند، این تغییر رویکرد اتفاق نمیافتد. اینطوری نیست که با فرستادن آدمهای اقتصادی به مجلس بتوان مجلس را عوض کرد. مجلس تحتتاثیر شرایط است و اگر شرایط عوض شود، نمایندگان نسبت به مسائل اقتصادی واکنشهای دیگری نشان خواهندداد.