استراحت موقت بازار یا بازگشت قیمتی؟

استراحت موقت بازار یا بازگشت قیمتی؟

دنیای معدن - بازارهای کالایی روزهای پیچیده‌ای را سپری می‌کنند، آن هم در شرایطی که آرامشی کم نظیر در این بازارها خودنمایی می‌کند. پس از ماه‌ها جریان غالبا افزایشی در بازارهای کالایی داخلی این روزها نه‌تنها هجمه خریداران و رشد قیمت‌ها و برتری تقاضا بر عرضه‌ها مشاهده نمی‌شود، بلکه نگرانی از کاهش نرخ به‌قدری قدرتمند است که در ماه‌های اخیر دیده نشده بود و همچنین داده‌های افزایشی در این بازار چندان هم مورد توجه قرار نمی‌گیرد. این مطلب به معنی آن است که آرامشی شکننده در بازارها حکمفرما شده و این روند نه چندان جذاب را پدید آورده است. کسی مخالف کاهش نرخ نیست ولی همیشه دادههای بنیادین در بازار و روال عرضه و تقاضاست که قیمت را تعیین میکند و هر زمان و به هر دلیل که این مکانیزم کارآیی خود را از دست بدهد به معنی متضرر شدن جدی یکی از بخشهای مهم در بازار است. از سوی دیگر تجربه نشان داده که بازارهای کالایی حتی در داخل کشور اغلب با یکدیگر و در یک شرایط مشابه نوسان میکنند، هرچند تفاوت فنی و تولیدی مهمی بین اغلب آنها مشترک نیست، ولی در نهایت یک جریان مشترک است که برای بازارها تجربه میشود. بهعنوان نمونه بازارهای فولاد و پتروشیمی و مواد غذایی یا املاک و بازار مواد غذایی هیچکدام قرابت فنی مهمی با یکدیگر ندارند ولی توجه به نوسان قیمتها در بازههای زمانی مختلف نشان میدهد در نهایت با یک روند عمومی مشترک نوسان میکنند. بهعنوان نمونه مشابهتهای بازار محصولات پتروشیمی و پلیمرها بیش از سایر بازارهاست و میتوان گفت که مثلا بازار فولاد، لیدر بازار پلیمرها در نوسان قیمتها به شمار میرود و با نوسان نرخ فولاد، پلیمرها نیز ناخودآگاه با تغییر نرخ روبهرو میشوند. برای بررسی دورنمای قیمتها در بازارهای کالایی نمیتوان کلی صحبت کرد، یعنی باید زمان را به ۳ دوره مشخص کوتاهمدت (۳ روز تا یک هفته آینده) میانمدت (یک تا ۳ ماه) و درازمدت تقسیمبندی کرد. اهمیت این روند عمومی به این دلیل است که در تحلیلها بتوان اطلاعات بهتری را به مخاطب ارائه کرد و البته رخدادهای پیشرو میتواند بازههای زمانی را تغییر دهد یعنی هر اتفاقی میتواند دوره زمانی میانمدت را کم و زیاد کند. بهعنوان یک مثال مشخص برای بازارهای کالایی، زمان ۱۳ آبان پیشرو بهعنوان زمان آغاز دومین دور تحریمهای آمریکا به تنهایی یک خط قرمز زمانی برای تحلیل بازارهاست که از کنار آن نمیتوان به سادگی عبور کرد. بهصورت دقیقتر دورنمای بازارهای کالایی را میتوان به دو زمان مشخص تقسیمبندی کرد یکی قبل از ۱۳ آبان و دیگری بعد از آن. اگرچه همین زمان هم به دو بازه زمانی کوتاهمدت و میانمدت تقسیم میشود. کوتاهمدت یعنی ۳ تا ۷ روز آینده، میانمدت تا روز ۱۳ آبان و درازمدت بعد از آن. حال و روز بازارهای کالایی بهصورت کلی هماکنون مبهم است و البته ضعف معاملات را میتوان به وضوح مشاهده کرد. این در حالی است که در دو روز ابتدایی هفته جاری شاهد بودیم که تقریبا همه بازارها کاهشی بودند. سکه و دلار و پلیمرها و فولاد و حتی شاخص بورس همگی نزولی بودند و این داده مهمی برای بازار بود، زیرا نشان میداد که ذهنیت غالب در کلیت بازارها ابهامی همراه با عقبنشینی بوده یعنی کمتر کسی میل به خرید گسترده داشته و همچنین تمایل به عقبگرد از بازارها در اذهان متبادر شده بود. این نکته به معنی آغاز روانی یک دوره منتسب به رکود است یعنی اگر اتفاقات سال ۸۹ را به یاد داشته باشید در آن دوران که البته آغاز رکود گسترده جهانی بود همه چیز در بازارها با کاهش نرخ همراه شده بود حتی سکه هم بهصورت قسطی معامله میشد. این مطلب ساده را نباید دست کم گرفت آنهم در شرایطی که گمانهزنیهای مهمی از آغاز یک دوره بحرانی و ترس از رکود فراگیر در بازارهای کالایی در جهان به وفور به چشم میخورد. از سوی دیگر همیشه بعد از بحرانهای ارزی انتظار آغاز یک دوره رکود در بازارها وجود دارد و هماکنون نیز چنین شرایطی دور از ذهن نیست. بهتر است فکر کنیم که قیمتها در سال گذشته چه نرخی بود و هماکنون در چه قیمتهایی قرار دارد و البته این روزها همین کالاها چقدر خریدار دارد تا متوجه شویم که در روزهای نگرانکنندهای قرار داریم و قیمتهای بالا و ضعف تقاضا چه بر سر بسیاری از بازارها خواهد آورد. تقاضای محصولات نهایی مردم هم به شدت کاهش یافته و خبرهای خوبی از صادرات به گوش نمیرسد، بنابراین قیمتهای موجود توجیه چندانی ندارد اگرچه قیمت بالای دلار هنوز هم بسیاری از رخدادها را توجیه میکند. حال در شرایطی که دلار هم کاهشی است و کمتر فعالی در بازار احتمال بازگشت قیمتها به سطوح بالای پیشین را میدهد، دیگر جو روانی رشد قیمتها هم نمیتواند کمک چندانی به بازارها کند و حتی تیغ بازارسازی هم کند شده است. این شرایط را به وضوح در بازار فولاد روزهای گذشته میتوان مشاهده کرد و حتی بهرغم رشد قیمتهای پایه در بورس کالا، تکانه مهمی از افزایش بهای پلیمرها در بازار آزاد دیده نمیشود، ولی این موارد را بهتر است برای کوتاهمدت به شمار آوریم. بنابراین دو سیگنال کلی برای این بازار پیشروی ماست، یکی رکودی نسبتا عمیق در بازارها و دیگری ضعف جدی تقاضا برای کوتاهمدت. البته تداوم این وضعیت به معنی نیاز به رونق یک بازار مشخص برای مهاجرت سرمایهها خواهد بود مثلا بازار سهام جذاب که بتواند نقدینگی را جذب کرده و مانع مهاجرت به بازارهایی همچون ارز و سکه شود. البته نزدیک شدن به زمان اجرای تحریمها در ۱۳ آبان به معنی آن است که یک فاز التهاب روانی به بازار تزریق خواهد شد یعنی برای هفتههای آینده و برای آینده میانمدت انتظار یک جرقه مهم رشد قیمتی در بازارهای کالایی و سکه و ارز وجود دارد، ولی در مورد قدرتنمایی این داده نمیتوان به وضوح اظهار نظر کرد. اولا بحرانهای ارزی و نوسان قیمت کالاها بسیار سریعتر از آغاز تحریمها و نقشآفرینی آن آغاز شده بود، بنابراین میتوان انتظار داشت که تاثیرات اصلی آن هم تاکنون پیشخور شده و هم پتانسیل تاثیرگذاری اصلی آن مستهلک شده باشد. از سوی دیگر ریزش بازار سهام نیز ۵ هفته زودتر از موعد آغاز دور نهایی تحریمها آغاز شد و به احتمال قوی برای فاصلهگرفتن از این ریزش نرخ و حتی رسیدن به تعادل بازارها همین ۵ هفته کافی خواهد بود، یعنی با آغاز تحریمها رشد قدرتمند بازار سرمایه نیز فرا میرسد. این نکته به معنی آن است که حتی اگر جرقههای رشد قیمتی دلار در دو هفته آینده نیز تجربه شود جذابیت بازارهای کالایی برای رشد قیمتها و جذب سرمایههای سرگردان چندان هم گسترده نیست. این سیگنالها به معنی آن است که شاید چند جرقه رشد نرخ در میانمدت را تجربه کنیم ولی چندان قدرتمند نخواهد بود و بازارها با همین شرایط ادامه مسیر میدهند ولی این تمام ماجرا نیست. یکی از دلایل عدم رشد قیمتها در بازار داخلی محدودیتهای جدی صادراتی است یعنی گزینه جایگزین مهمی برای مصرف در بازارهای داخلی مخصوصا برای کالاهای صنعتی وجود ندارد ولی اگر محدودیتهای صادراتی فعلی مرتفع شده و امکان استفاده از قیمت دلار مثلا نزدیک به ۱۰ هزار تومان ایجاد شود شاهد تزریق یک جریان افزایشی مهم از تقاضا خواهیم بود که قیمتها را با خود افزایش میدهد. این مطلب به معنی آن است که باز هم بازارهای کالایی ناخودآگاه به سمت نوسان قیمت دلار متمایل میشوند و از آن جهت میگیرند و اگر قیمت ارز کاهش پیدا نکند باز هم در ماههای آینده جریانهای افزایشی نرخ خودنمایی میکند، ولی چندان عمیق نیست. انتظار داریم نوسان قیمتهای جهانی به سمت کاهش نرخ حرکت کند و البته جذابیتهای دلار بالاتر از ارز بازار ثانویه برای بازارهای کالایی چشمگیر نباشد یعنی افت نرخ بهصورت بنیادین محقق شده و آرامش بیشتری در اقتصاد خودنمایی کند.در نهایت میتوان گفت که اتفاقات مهم در بازارهای کالایی تاکنون محقق شده و اخبار مهم پیشخور شده است، بنابراین التهاب بزرگی در بازارها ایجاد نمیشود، ولی چند تکانه رشد نرخ برای روزهای آینده چندان هم دور از ذهن نیست. به نظر میرسد بیش از سایر بازارها، پلیمرها مستعد رشد نرخ باشند، مگر آنکه شرایط معاملات در بورس کالا با فرض قیمتهای پایه تغییر کند.محمدحسین بابالو

کسی مخالف کاهش نرخ نیست ولی همیشه داده‌های بنیادین در بازار و روال عرضه و تقاضاست که قیمت را تعیین می‌کند و هر زمان و به هر دلیل که این مکانیزم کارآیی خود را از دست بدهد به معنی متضرر شدن جدی یکی از بخش‌های مهم در بازار است.

از سوی دیگر تجربه نشان داده که بازارهای کالایی حتی در داخل کشور اغلب با یکدیگر و در یک شرایط مشابه نوسان می‌کنند، هرچند تفاوت فنی و تولیدی مهمی بین اغلب آنها مشترک نیست، ولی در نهایت یک جریان مشترک است که برای بازارها تجربه می‌شود. به‌عنوان نمونه بازارهای فولاد و پتروشیمی و مواد غذایی یا املاک و بازار مواد غذایی هیچ‌کدام قرابت فنی مهمی با یکدیگر ندارند ولی توجه به نوسان قیمت‌ها در بازه‌های زمانی مختلف نشان می‌دهد در نهایت با یک روند عمومی مشترک نوسان می‌کنند. به‌عنوان نمونه مشابهت‌های بازار محصولات پتروشیمی و پلیمرها بیش از سایر بازارهاست و می‌توان گفت که مثلا بازار فولاد، لیدر بازار پلیمرها در نوسان قیمت‌ها به شمار می‌رود و با نوسان نرخ فولاد، پلیمرها نیز ناخودآگاه با تغییر نرخ روبه‌رو می‌شوند.

برای بررسی دورنمای قیمت‌ها در بازارهای کالایی نمی‌توان کلی صحبت کرد، یعنی باید زمان را به ۳ دوره مشخص کوتاه‌مدت (۳ روز تا یک هفته آینده) میان‌مدت (یک تا ۳ ماه) و درازمدت تقسیم‌بندی کرد. اهمیت این روند عمومی به این دلیل است که در تحلیل‌ها بتوان اطلاعات بهتری را به مخاطب ارائه کرد و البته رخدادهای پیش‌رو می‌تواند بازه‌های زمانی را تغییر دهد یعنی هر اتفاقی می‌تواند دوره زمانی میان‌مدت را کم و زیاد کند. به‌عنوان یک مثال مشخص برای بازارهای کالایی، زمان ۱۳ آبان پیش‌رو به‌عنوان زمان آغاز دومین دور تحریم‌های آمریکا به تنهایی یک خط قرمز زمانی برای تحلیل بازارهاست که از کنار آن نمی‌توان به سادگی عبور کرد. به‌صورت دقیق‌تر دورنمای بازارهای کالایی را می‌توان به دو زمان مشخص تقسیم‌بندی کرد یکی قبل از ۱۳ آبان و دیگری بعد از آن. اگرچه همین زمان هم به دو بازه زمانی کوتاه‌مدت و میان‌مدت تقسیم می‌شود. کوتاه‌مدت یعنی ۳ تا ۷ روز آینده، میان‌مدت تا روز ۱۳ آبان و درازمدت بعد از آن.

حال و روز بازارهای کالایی به‌صورت کلی هم‌اکنون مبهم است و البته ضعف معاملات را می‌توان به وضوح مشاهده کرد. این در حالی است که در دو روز ابتدایی هفته جاری شاهد بودیم که تقریبا همه بازارها کاهشی بودند. سکه و دلار و پلیمرها و فولاد و حتی شاخص بورس همگی نزولی بودند و این داده مهمی برای بازار بود، زیرا نشان می‌داد که ذهنیت غالب در کلیت بازارها ابهامی همراه با عقب‌نشینی بوده یعنی کمتر کسی میل به خرید گسترده داشته و همچنین تمایل به عقب‌گرد از بازارها در اذهان متبادر شده بود. این نکته به معنی آغاز روانی یک دوره منتسب به رکود است یعنی اگر اتفاقات سال ۸۹ را به یاد داشته باشید در آن دوران که البته آغاز رکود گسترده جهانی بود همه چیز در بازارها با کاهش نرخ همراه شده بود حتی سکه هم به‌صورت قسطی معامله می‌شد.

 این مطلب ساده را نباید دست کم گرفت آن‌هم در شرایطی که گمانه‌زنی‌های مهمی از آغاز یک دوره بحرانی و ترس از رکود فراگیر در بازارهای کالایی در جهان به وفور به چشم می‌خورد. از سوی دیگر همیشه بعد از بحران‌های ارزی انتظار آغاز یک دوره رکود در بازارها وجود دارد و هم‌اکنون نیز چنین شرایطی دور از ذهن نیست. بهتر است فکر کنیم که قیمت‌ها در سال گذشته چه نرخی بود و هم‌اکنون در چه قیمت‌هایی قرار دارد و البته این روزها همین کالاها چقدر خریدار دارد تا متوجه شویم که در روزهای نگران‌کننده‌ای قرار داریم و قیمت‌های بالا و ضعف تقاضا چه بر سر بسیاری از بازارها خواهد آورد.

 تقاضای محصولات نهایی مردم هم به شدت کاهش یافته و خبرهای خوبی از صادرات به گوش نمی‌رسد، بنابراین قیمت‌های موجود توجیه چندانی ندارد اگرچه قیمت بالای دلار هنوز هم بسیاری از رخدادها را توجیه می‌کند. حال در شرایطی که دلار هم کاهشی است و کمتر فعالی در بازار احتمال بازگشت قیمت‌ها به سطوح بالای پیشین را می‌دهد، دیگر جو روانی رشد قیمت‌ها هم نمی‌تواند کمک چندانی به بازارها کند و حتی تیغ بازارسازی هم کند شده است. این شرایط را به وضوح در بازار فولاد روزهای گذشته می‌توان مشاهده کرد و حتی به‌رغم رشد قیمت‌های پایه در بورس کالا، تکانه مهمی از افزایش بهای پلیمرها در بازار آزاد دیده نمی‌شود، ولی این موارد را بهتر است برای کوتاه‌مدت به شمار آوریم. بنابراین دو سیگنال کلی برای این بازار پیش‌روی ماست، یکی رکودی نسبتا عمیق در بازارها و دیگری ضعف جدی تقاضا برای کوتاه‌مدت. البته تداوم این وضعیت به معنی نیاز به رونق یک بازار مشخص برای مهاجرت سرمایه‌ها خواهد بود مثلا بازار سهام جذاب که بتواند نقدینگی را جذب کرده و مانع مهاجرت به بازارهایی همچون ارز و سکه شود.

البته نزدیک شدن به زمان اجرای تحریم‌ها در ۱۳ آبان به معنی آن است که یک فاز التهاب روانی به بازار تزریق خواهد شد یعنی برای هفته‌های آینده و برای آینده میان‌مدت انتظار یک جرقه مهم رشد قیمتی در بازارهای کالایی و سکه و ارز وجود دارد، ولی در مورد قدرت‌نمایی این داده نمی‌توان به وضوح اظهار نظر کرد. اولا بحران‌های ارزی و نوسان قیمت کالاها بسیار سریع‌تر از آغاز تحریم‌ها و نقش‌آفرینی آن آغاز شده بود، بنابراین می‌توان انتظار داشت که تاثیرات اصلی آن هم تاکنون پیش‌خور شده و هم پتانسیل تاثیرگذاری اصلی آن مستهلک شده باشد. از سوی دیگر ریزش بازار سهام نیز ۵ هفته زودتر از موعد آغاز دور نهایی تحریم‌ها آغاز شد و به احتمال قوی برای فاصله‌گرفتن از این ریزش نرخ و حتی رسیدن به تعادل بازارها همین ۵ هفته کافی خواهد بود، یعنی با آغاز تحریم‌ها رشد قدرتمند بازار سرمایه نیز فرا می‌رسد. این نکته به معنی آن است که حتی اگر جرقه‌های رشد قیمتی دلار در دو هفته آینده نیز تجربه شود جذابیت بازارهای کالایی برای رشد قیمت‌ها و جذب سرمایه‌های سرگردان چندان هم گسترده نیست. این سیگنال‌ها به معنی آن است که شاید چند جرقه رشد نرخ در میان‌مدت را تجربه کنیم ولی چندان قدرتمند نخواهد بود و بازارها با همین شرایط ادامه مسیر می‌دهند ولی این تمام ماجرا نیست.

یکی از دلایل عدم رشد قیمت‌ها در بازار داخلی محدودیت‌های جدی صادراتی است یعنی گزینه جایگزین مهمی برای مصرف در بازارهای داخلی مخصوصا برای کالاهای صنعتی وجود ندارد ولی اگر محدودیت‌های صادراتی فعلی مرتفع شده و امکان استفاده از قیمت دلار مثلا نزدیک به ۱۰ هزار تومان ایجاد شود شاهد تزریق یک جریان افزایشی مهم از تقاضا خواهیم بود که قیمت‌ها را با خود افزایش می‌دهد. این مطلب به معنی آن است که باز هم بازارهای کالایی ناخودآگاه به سمت نوسان قیمت دلار متمایل می‌شوند و از آن جهت می‌گیرند و اگر قیمت ارز کاهش پیدا نکند باز هم در ماه‌های آینده جریان‌های افزایشی نرخ خودنمایی می‌کند، ولی چندان عمیق نیست. انتظار داریم نوسان قیمت‌های جهانی به سمت کاهش نرخ حرکت کند و البته جذابیت‌های دلار بالاتر از ارز بازار ثانویه برای بازارهای کالایی چشمگیر نباشد یعنی افت نرخ به‌صورت بنیادین محقق شده و آرامش بیشتری در اقتصاد خودنمایی کند.در نهایت می‌توان گفت که اتفاقات مهم در بازارهای کالایی تاکنون محقق شده و اخبار مهم پیش‌خور شده است، بنابراین التهاب بزرگی در بازارها ایجاد نمی‌شود، ولی چند تکانه رشد نرخ برای روزهای آینده چندان هم دور از ذهن نیست. به نظر می‌رسد بیش از سایر بازارها، پلیمرها مستعد رشد نرخ باشند، مگر آنکه شرایط معاملات در بورس کالا با فرض قیمت‌های پایه تغییر کند.محمدحسین بابالو

بازگشت به شاخه اخبار فولاد بازگشت به صفحه نخست

نظرات کاربران

دسته بندی های "بازتاب رسانه ها" استیل پدیا