مهم‌ترين مشكلات صنعت فولاد بعد از ركود بازار چه هستند؟

چالش‌هاي صنعت فولاد در آستانه فصلی نو

چالش‌هاي صنعت فولاد در آستانه فصلی نو

توافق جامع هسته‌اي ايران و پنج قدرت جهاني در حالي خوش‌بيني‌هاي فراواني را در بخش‌هاي مختلف اقتصادي به همراه آورده است كه به نظر مي‌رسد اين خوش‌بيني در بخش فولاد با چالش‌هايي همراه باشد. اگرچه كارشناسان عقيده دارند با توافق جامع هسته‌اي و رفع تحريم‌ها فرصت‌هاي جديدي پيش روي صنعت فولاد كشور قرار خواهد گرفت، اما با دقيق شدن بر شرايطي كه پس از ركودي نزديك به دو ساله بر صنعت فولاد كشور حاكم است، مي‌توان به اين نتيجه رسيد كه ممكن است چالش‌هاي پيش روي اين صنعت، بهره‌برداري از امكاني مانند توافق هسته‌اي يا رفع تحريم‌ها را با زمان بيشتري همراه كند.

 

بررسي چالش‌هاي صنعت فولاد در شرايط فعلي و در حالي كه اين صنعت و بازار آن ركودي نزديك به دو سال را پشت سر مي‌گذارد از آنجا اهميت دارد كه به نظر مي‌رسد اين چالش‌ها به واسطه مشكلاتي كه از قبل وجود داشته‌اند، در زمان ركود سرباز كرده‌ و بيش از پيش خودنمايي كرده‌اند. بر اين اساس به نظر مي‌رسد بررسي چالش‌هاي صنعت فولاد از نگاه كارشناسان در شرايطي كه اين صنعت به واسطه بهبود فضاي بين‌المللي در آستانه تحول قرار دارد، به شفافيت فضا كمك كند. حال اما سوال اصلي اين است كه پس از گذشت نزديك به دو سال از ركود، چالش‌هاي پيش روي صنعت فولاد كشور كدام‌ها هستند؟

 

جاي خالي استراتژي بازاريابي

 

به عقيده كارشناسان يكي از مشكلاتي كه نه فقط طي دو سال گذشته بلكه از سال‌هاي قبل نيز واحدهاي توليدكننده فولاد را تحت تاثير خود قرار داده، نبود استراتژي بازاريابي است. يك كارشناس حوزه فولاد در اين زمينه عقيده دارد كه واحدهاي توليدكننده فولاد كمتر بر اساس يك بازاريابي حساب شده در بازار عمل كرده‌اند.

 
كيوان پورشب مي‌گويد: در واقع واحدهاي توليدي هيچ‌گاه به سوي بازاريابي و نيازسنجي بازار گام برنداشته‌اند، به همين علت هم از زماني كه مسكن مهر با مشكلاتي همراه شد اين صنعت نيز تحت تاثير قرار گرفت و فروش توليداتش با افت چشمگيري همراه شد. اظهارات وی در رابطه با نبود استراتژي بازاريابي در صنعت فولاد و توليد بر اساس تقاضا در حالي است كه به گفته كارشناسان نياز به بازاريابي در بازارهاي خارجي نيز احساس مي‌شود.

 

بر اين اساس كارشناسان عقيده دارند با لغو تحريم‌هاي بين‌المللي عليه ايران، يكي از نيازهاي اساسي صنعت فولاد كشور، بازاريابي بين‌المللي براي توليدات فولادي است. كارشناسان مي‌گويند براي بازاريابي در مقاصد بين‌المللي مي‌توان از كشورهاي همسايه یا كشورهايي شروع كرد كه ارتباط سياسي خوبي با آنها وجود دارد، به اين ترتيب محصولات فولادي ايران مي‌توانند در سايه يك بازاريابي مناسب جايگاه خود را در بازارهاي بين‌المللي پيدا كنند.

 
اما نبود استراتژي بازاريابي مناسب براي صنعت فولاد كشور با توجه به نياز بازارهاي داخلي یا بين‌المللي در حالي وجود دارد كه ديگر چالش اين صنعت مادر به دولت مربوط مي‌شود. به گفته پورشب،‌ يكي از مسائلي كه از ناحيه دولت، صنعتي مانند فولاد را تحت تاثير قرار مي‌دهد، وجود نگاهي بخشي به جاي يك نگاه جامع به صنعت فولاد است. او در توضيح بيشتر مي‌گويد: ما بايد به اين نكته توجه داشته باشيم كه اگر براي مثال قانوني را در مجلس وضع مي‌كنيم كه از معدن‌كاران حقوق مالكانه دريافت شود، چه اثري بر قيمت محصولات فولادي خواهد گذاشت؟ يا اينكه اگر قرار است براي افزايش درآمد دولت عوارضي دريافت شود، سهم صنعت چه خواهد شد؟

 
چالش ديگري كه از جانب دولت بر سر راه صنعت فولاد قرار دارد مساله نرخ نهاده‌ها و ورودي‌هاي توليدي است كه توسط دولت تعيين مي‌شود. به عقيده پورشب تعيين قيمت مواد اولیه يا نهاده‌هاي توليد براي صنعتي مانند فولاد در حالي است كه بايد اين ملاحظه در نظر گرفته شود كه آيا توليدكننده از عهده پرداخت آن برمي‌آيد يا اينكه قيمت نهايي بر اثر قيمت نهاده‌ها چقدر رقابتي خواهد بود؟

 
به عقيده اين كارشناس بازار فولاد، اين موضوع از آنجا اهميت دارد كه توليدكنندگان فولاد پس از حاكم شدن ركود بر اين صنعت، ناچار قيمت‌ها را كاهش دادند؛ اين اتفاق در حالي رخ داده است كه با توجه به قيمت‌هاي فعلي در بازار و همچنين پايين بودن حاشيه سود در صنعت فولاد، تامين هزينه‌هاي جاري براي آنان كاري دشوار خواهد بود.

 
پورشب با بيان اين مساله مي‌گويد: من با پرداخت يارانه به واحدهاي توليدي موافق نيستم، اما از طرفي بهتر است دولت نيز در قيمت‌گذاري، تكليفي عمل نكند، مثلا از يك طرف قيمت تمام نهاده‌هاي انرژي را آزاد نگذارد و از طرفي ماليات سنگين هم وضع كند؛ به هر ترتيب اگر دولت يك سياست را به‌عنوان مهار يك وضعيت در پيش مي‌گيرد، نياز است سياستي هم براي موازنه آن برقرار كند.

 
خوشه‌هاي صنعتي به جاي خرده صنعت‌ها؟

 

وجود تعداد زيادي از واحدهاي توليدي كوچك و متوسط از ديگر چالش‌هايي است كه كارشناسان به آن اشاره مي‌كنند. بر اين اساس پيشنهاد كارشناسان اين است كه براي مشاهده عملكردي مطلوب‌تر، بهتر است خوشه‌هاي صنعتي جايگزين واحدهاي كوچك و متوسط توليدي شوند. به عقيده پورشب تشكيل خوشه‌هاي صنعتي مي‌تواند منجر به ايجاد زباني مشترك براي توليدكنندگان و صنعت‌كاران شود. چنين تشكلي امكان چانه‌زني با دولت براي حل مشكلات را زياد مي‌كند و از سويي آرمان‌ها و اهداف توليدكنندگان را نيز به يكديگر نزديك‌تر مي‌كند.

 
اما در شرايطي كه واحدهاي توليدي با مشكلات مالي بسياري همراه هستند، به نظر مي‌رسد تامين سرمايه در گردش اين واحدها براي رسيدن به شرايطي استاندارد از اولويت بيشتري برخوردار باشد. اما مشكل سرمايه در گردش واحدهاي توليدي به‌عنوان يكي از مهم‌ترين چالش‌ها در دوران ركود و نبود تقاضا چگونه حل خواهد شد؟

 
با توجه به نبود تقاضا در بازار براي توليدات فولادي، طراحي و تعريف ابزارهاي نوين مالي مي‌تواند تامين مالي واحدهاي توليدكننده فولاد را تا حدودي تضمين كند. براي مثال طي سال‌هاي گذشته انتشار اوراق سلف استاندارد موازي براي سنگ آهن كه هنوز هم جاري است اقدامي تاثيرگذار بود، همين‌طور انتشار انواع اوراق صكوك.

 
اقدام ديگري كه در شرايط فعلي مي‌تواند چالش كمبود نقدينگي واحدهاي توليدي را با بهبود همراه سازد، نقش‌آفريني بانك‌ها است. به گفته كارشناسان بانك‌ها مي‌توانند با تعريف مدل‌هاي جديد مالي واحدهاي توليدكننده و مشتري‌هاي آنان را در شرايطي كه كمبود نقدينگي آنها را تحت فشار قرار داده است، مورد حمايت قرار دهند.

 
چالش‌هايي كه به آنها اشاره شد، اگرچه تنها مشكلات پيش روي صنعت فولاد نيستند اما مي‌توان گفت در ميان مشكلات ريز و درشت صنعت فولاد در شمار دانه‌درشت‌هايي قرار مي‌گيرند كه توجه به آنها مي‌تواند اين صنعت را براي ورود به فصلي جديد بعد از توافق هسته‌اي آماده‌تر از پيش و با اشتباهات كمتري همراه كند.

 


استیل پدیا | مرجع خبر و تحلیل صنعت فولاد ایران و جهان

بازگشت به شاخه اخبار فولاد بازگشت به صفحه نخست

نظرات کاربران