تقويت كانال‌هاي انتقال پول به فولاد

تقويت كانال‌هاي انتقال پول به فولاد

ركود در حالي هر روز ريشه‌هايش را به عمق بازار و صنعت فولاد كشور مي‌دواند كه از نگاه برخي كارشناسان نبود نقدينگي يكي از بزرگ‌ترين مشكلات اين صنعت است. كمبود نقدينگي و نياز بازاري مانند فولاد به تزريق آن در شرايطي وجود دارد كه دولت براي كنترل تورم سياست‌هاي اقتصادي انقباضي اختيار كرده است؛ سياست‌هايي كه مي‌تواند مانعي جدي براي جريان پيدا كردن نقدينگي در بازار فولاد باشد.

 

حال در شرايطي كه بسیاری از پروژه‌هاي عظيم عمراني متوقف هستند، دولت با مشكلات مالي متعددي روبه‌رو است و صنعت فولاد نيز به دليل نبود تقاضا با توليد سربار همراه است؛ حال در این بین چه كانال‌هايي براي تزريق نقدينگي به صنعت و بازار فولاد وجود دارد؟ آيا دولت براي نجات صنعت فولاد به‌عنوان صنعتي مادر، حاضر به تغيير سياست‌هاي اقتصادي خود و تزريق نقدينگي به اين صنعت خواهد بود؟ سوال ديگري كه در چنين شرايطي مطرح مي‌شود اين است كه آيا اصولا مشكل صنعت فولاد با تزريق نقدينگي حل خواهد شد يا اينكه بهتر است چاره‌اي به غير از تزريق پول به اين صنعت توسط دولت و بخش خصوصي انديشيده شود؟

 
انتظارها براي يافتن راهكاري براي خروج صنعت فولاد از ركود در حالي وجود دارد كه به گفته فعالان حوزه فولاد كشور ادامه داشتن واردات در كنار تعرفه‌هايي كه چندان بازدارنده نيستند؛ توليد كنندگان فولاد را تحت فشار قرار داده است. در كنار واردات، رشد هزينه‌هاي توليد در شرايطي كه به دليل ركود نقدينگي اندكي وارد چرخه توليد مي‌شود نيز تبديل به فشاري مضاعف شده است.

 
با تمام اين تفاسير سوال اصلي همچنان بر جاي خود باقي است، اينكه تزريق نقدينگي به صنعت فولاد در شرايطي كه ركودي همه جانبه بر اقتصاد كشور حاكم است، از طريق كدام كانال‌ها امكان‌پذير است؟ و آيا انتظار صنعت فولاد براي حل مشكلات از سوي دولت ثمربخش خواهد بود؟ يك كارشناس بورس كالا عقيده دارد با توافق هسته‌اي مي‌توان به بهبود شرايط اميدوار بود. یک فعال بورس كالا تزريق نقدينگي را راهكاري موثر برای رونق بازار مي‌داند و اميدوار است توافق هسته‌اي عاملي براي تزريق نقدينگي به صنعت فولاد كشور باشد. مشكل مالی دولت تا آنجا شدت گرفته است كه با وجود انباشت توليدات در بيشتر كارخانه‌ هاي توليد كننده مانند فولاد خوزستان، فولاد خراسان يا ذوب آهن اصفهان، دولت مانند قبل براي خريد اين محصولات اقدامي نمي‌كند.

 
اين فعال بورس كالا با اشاره به اينكه توليدات ورق نسبت به تيرآهن و ميلگرد وضعيت بهتري دارند، پيشنهادي براي تزريق نقدينگي از دريچه محصولات تخت دارد، او مي‌گويد: درست است كه مصرف‌ كنندگان ورق در بازار بيشتر و فعال‌تر هستند، اما در صورت نبود محدوديت در معاملات اين كالا مي‌توان شرايط بهتري براي آن متصور بود. او در ادامه مي‌گويد: يكي از راهكارهاي تزريق نقدينگي در شرايط فعلي اين است كه محدوديت‌ها براي خريد ورق در بورس كالا كم شود.

 او با اشاره به برخي قوانين بازدارنده براي ورود تجار به بورس كالا مي‌گويد: حدود پنج سال قبل قرار بر اين شد تا فقط شركت‌هاي توليد كننده‌اي كه مصرف ورق دارند امكان خريد اين محصول را داشته باشند اين در حالي است كه اگر چنين محدوديتي وجود نداشت، تجار نيز مي‌توانستند وارد معاملات شوند و به اين ترتيب تقاضا با رونق همراه مي‌شد.

اين فعال بازار فولاد به اين موضوع اشاره مي‌كند كه اين محدوديت باعث برخي تخلفات نيز شده است، براي مثال برخي تجار با نام شركت‌هاي توليد كننده اقدام به خريد مي‌كنند. اين اتفاق در حالي رخ مي‌دهد كه به نظر مي‌رسد چنانچه خريد ورق با محدوديت همراه نباشد، جذابيت‌هاي اين محصول تقاضاي بيشتري را روانه اين بازار كند، اتفاقي كه در نهايت باعث تزريق نقدينگي بيشتر در نتيجه فروش بيشتر به واحدهاي توليدي خواهد شد.
 

انگيزه‌اي كه از بازار فولاد رفته است

در كنار حذف محدوديت‌هاي معاملات در بورس كالا به‌عنوان راهكاري براي تزريق نقدينگي به صنعت فولاد، معاملات شرايطي، اعتباری يا اصطلاحا كاغذي نيز يكي از راهكارهاي تزريق نقدينگي به شمار مي‌روند. معاملات شرايطي در حالي راهكاري خوب براي تزريق نقدينگي در كوتاه‌مدت به شمار مي‌روند كه به گفته فعالان بازار در حال حاضر با استقبال اندكي همراه هستند. يك فعال بازار در اين زمينه مي‌گويد: در حال حاضر وضعيت تقاضا به قدري بد است كه فروش‌هاي نقدي با قيمت سلف (كه اصولا كمتر از قيمت فروش نقدي است) نيز با استقبال همراه نمي‌شوند.

 
اين فعال بازار يكي از دلايل اصلي از رونق افتادن فروش‌هاي سلف (پرداخت هزينه‌اي كمتر در ازاي دريافت كالا طي مدت زمان 2 يا 3 ماهه) را نبود چشم‌اندازي روشن در آينده مي‌داند. او مي‌گويد: معاملات سلف تماما بر اساس پيش‌بيني انجام مي‌شوند و در شرايطي كه مصرف‌كننده يا خريدار چشم‌اندازي از دو ماه آينده خود ندارد به سمت اين معامله نيز نخواهد رفت، از طرفي معاملاتي هم كه حالا در بورس انجام مي‌شوند بيشتر براي پرداخت مطالبات توليدكنندگان به طلبكاران خود به جاي پول نقد است و در دسته معاملاتي قرار ندارند كه به ورود نقدينگي به چرخه توليد منجر شوند. به اين ترتيب به نظر مي‌رسد حتي راهكاري مانند معاملات شرايطي در فضاي فعلي به تنهايي قادر نيست گره‌اي از مشكلات صنعت فولاد باز كند.

 

تزریق نقدینگی به تنهایی راهگشا نیست

 

اما در شرايطي كه فعالان بازار تزريق نقدينگي را يكي از راهكارهاي اصلي براي حركت صنعت و بازار آهن مي‌دانند، يك كارشناس بازار فولاد عقيده دارد تزريق نقدينگي به تنهايي دردي از فولاد كشور دوا نمي‌كند. مهدي سرلك در اين زمينه مي‌گويد: هر اقتصادي براي زنده و پويا بودن نياز دارد تا فعاليت‌هايش را آزادانه ادامه دهد، ما از طرفي مي‌گوييم بهتر است دولت كاري به توليدكننده نداشته باشد و از سويي در چنين شرايطي اين انتظار را داريم كه دولت به پروژه‌هاي عمراني نقدينگي تزريق كند تا به واسطه آن صنعت فولاد نيز به حركت درآيد. از نگاه اين كارشناس بهتر است به جاي تمركز صرف بر تزريق نقدينگي كه مي‌تواند راهكاري كوتاه‌مدت باشد، دولت موانعي كه بر سر راه فولاد كشور است را حذف كند.

 
او اگرچه به تجربه‌هاي موفق حمايت‌هاي دولتي مانند حمايت آمريكا از صنعت خودروي اين كشور در پي بحران مالي سال 2008 اشاره مي‌كند، اعتقاد دارد تزريق نقدينگي كه در نتيجه فروش حاصل شده باشد مورد تاييد است نه تزريقي مصنوعي از سوي دولت. سرلك كمك‌هايي مانند افزايش صد در صدي تعرفه واردات به‌عنوان عاملي بازدارنده براي واردات در شرايط فعلي را يكي از راهكارهاي حمايت از صنعت فولاد مي‌داند.


رضا زائرحيدري نيز از ديگر كارشناسان بازار فولاد است كه تعرفه بازدارنده براي واردات را موثر مي‌داند. او مي‌گويد: بايد واردات اغلب محصولات فولادي از ابتداي سال 94 و تا مشخص‌تر شدن ابعاد مختلف شرايط صنايع فولاد متوقف مي‌شد، اما اين اتفاق رخ نداد، تنها عوارض واردات كمي تغيير كرد كه اين افزايش تاثير چنداني بر واردات فولاد نداشته است. بر‌اساس آمار گمرك جمهوري اسلامي (كد 72: آهن و فولاد) طي 3 ماه ابتدايي سال 94 حدود يك ميليون و 900 هزار تن آهن و فولاد وارد كشور شده است كه با ادامه اين روند مي‌توان انتظار داشت كه تا پايان امسال، واردات به حدود 4 ميليون تن افزايش يابد.

 
به گفته زائر حيدري به‌طور تخميني تا كنون محصولات فولادي با ارزش حدود 1200 ميليارد تومان وارد كشور شده كه اين عدد مي‌تواند تا حدود 5 هزار ميليارد تومان تا پايان امسال افزايش يابد. او با اشاره به تجربه آمريكا مي‌گويد: هنگامي كه صنايع فولاد ايالات متحده در معرض خطر واردات محصولات ارزان قيمت چيني قرار گرفت بر روي بعضي از محصولات بين 95 تا 169 درصد از ارزش كالا عوارض وضع شد، حالا در ايران نيز عوارض واردات فولاد بايد تا حدود 90 درصد افزايش يابد تا بتوانيم شاهد كاهش در واردات باشيم. به عقيده اين كارشناس وضع تعرفه مي‌تواند راهكار كوتاه‌مدت خوبي باشد.


افزايش دوره استراحت وام براي واحدهايي كه به دليل ركود در بازار فولاد آسيب ديده‌اند و در معرض ورشكستگي قرار گرفته‌اند نيز راهكاري ديگر است كه سرلك آن را به جاي تزريق نقدينگي پيشنهاد مي‌كند. به اين ترتيب با چنين حمايتي واحدهايي كه در بازار با ركود مواجه بوده‌اند، به جاي ورشكستگي با فرصتي براي ادامه راه همراه خواهند شد.


در نظر گرفتن مشوق‌هاي صادراتي از سوي دولت و تلاش براي بازاريابي در كشورهايي كه ارتباط سياسي خوبي با ايران دارند نيز از جمله راهكارهايي هستند كه به عقيده سرلك مي‌تواند كمكي تاثيرگذارتر از تزريق نقدينگي داشته باشد، زيرا فروش توليدات و ادامه داشتن چرخه توليد را تضمين مي‌كند. در نهايت اگرچه ممكن است تزريق نقدينگي نيرويي براي به گردش درآوردن چرخه توليد و تحرك بازار به نظر برسد، اما از نگاه كارشناسان تزريق نقدينگي به صنعت و بازاري كه جاني ندارد و راكد است بي‌فايده خواهد بود و نه تنها مشكلي را حل نخواهد كرد بلكه باري مضاعف بر مطالبات پرداخت نشده واحدهاي توليدي خواهد بود؛ اين در حالي است كه شناسايي مشكلات و يافتن راهكاري براي حل آنها، اقدامي منطقي‌تر به نظر مي‌رسد.

 -سارا مالکی -


استیل پدیا | مرجع خبر و تحلیل صنعت فولاد ایران و جهان



بازگشت به شاخه اخبار فولاد بازگشت به صفحه نخست

نظرات کاربران