مدیرعامل بورس کالای ایران

اتصال بین بازار مالی و بازار واقعی فولاد از طریق بورس کالا | دکتر حامد سلطانی نژاد

اتصال بین بازار مالی و بازار واقعی فولاد از طریق بورس کالا | دکتر حامد سلطانی نژاد

موضوعات پرکشمکش و دامنه داری همانند ورود تولیدکنندگان فولاد به بورس و سوالات متعددی که فولادسازان و سایر زنجیره های تولید فولاد در خصوص مزایا و کارکرد حضور در بورس دارند، سبب انجام گفتگو با دکتر سلطانی نژاد شد که در طی آن ایشان به ابزارهای مالی بورس در بازار فولاد، ایجاد تقاضا برای محصولات فولادی، اوراق های سلف برای فولادی ها و موضوعات متعددی که در ادامه خواهید خواند اشاره کردند.

 

با توجه به کاهش تقاضا در بازار فولاد و افت شاخص های بورس، هم اکنون وضعیت عرضه فولاد در بورس کالا را چگونه می بینید؟

 

در خصوص وضعیت عرضه فولاد در بورس کالا ما چند گروه محصولات فولادی داریم که در همه این گروه ها با وجود رکودی که در عرضه جهانی و بازار داخلی شاهدیم، عرضه های خوبی داریم. دو شرکت بزرگ فولادی عضو انجمن فولاد، با عرضه محصولات مشخصی مانند شمش فولاد، عرضه های خوبی دارند ولی خریداران به دلیل رکود موجود رغبت چندانی نشان نمی دهند. در این شرایط عرضه کننده ها باید برای اینکه از بازار خارج نشوند، عرضه های متناوب خود را در بورس انجام دهند چرا که پیوستگی عرضه به خودی خود ایجاد کننده یک بار روانی مثبت در بازار است.

 

نگاهی که به بورس در همه جای دنیا وجود دارد این است که بورس جایی است که محصول همیشه وجود دارد ولی تقاضا به شرایط خاص بازار بستگی دارد. الان هم به خاطر رکود موجود در صنعت فولاد که دلایل خاص خود را دارد این تقاضا کاهش پیدا کرده است.

 

بورس کالا چه برنامه هایی برای تحریک تقاضا در بین خریداران محصولات فولادی دارد؟

 

بورس کالا برنامه هایی برای ایجاد تقاضا برای محصولات فولادی دارد که یکی از این برنامه ها ارائه تسهیلات مالی مناسب است. برنامه دولت هم این است که تولیدات به مصرف کنندگان واقعی و به تولید کنندگان صنایع پایین دستی عرضه شود و از فروش محصولات به بازارهایی که باعث واسطه گری و تلاطم قیمت ها می شود، جلوگیری شود. بنابراین سعی داریم تسهیلات را نیز در همین راستا ساماندهی کنیم. با بانک ها مذاکراتی انجام شده تا واحدهایی که از طریق بورس کالا برای عرضه و فروش محصولاتشان اقدام می کنند، تسهیلاتی اعطا شود. قطعا فرایند احراز هویت و شناسایی خریداران شرایط سخت گیرانه و دقیقی است و هم بانک ها و هم تولید کنندگان می توانند یقین داشته باشند که خریدارانی که به دنبال تامین مالی هستند، مصرف کنندگان پایین دستی هستند و تسهیلات شان هدفمند به سمت تولید روانه می شود.

 

در همه جای دنیا برای اینکه محصولی به فروش برسد، خدمات مالی به خریدار عرضه می شود. برای مثال در بحث خودرو، می بینیم که خدمات مالی گوناگونی مانند لیزینگ، اجاره و امثالهم به خریدار ارائه می شود. ایجاد آپشن برای مشتری باعث رغبت بیش تر مصرف کننده برای خرید آن محصول می شود. بنابراین وقتی برای فروش محصولی آپشن های مختلفی در نظر گرفته شود و از تامین گران مالی آن محصول استفاده شود در نتیجه به فروش بیش تری دست خواهیم یافت. در اینجا می توان گفت بورس کالا فضایی است که بین تولید کننده، مصرف کننده، واسطه گر ، بانک و خدمات دهندگان دیگر ارتباط ایجاد می کند.

 

الان مهم ترین نقش و کارکرد خدماتی بازار سرمایه برای صنعت فولاد چیست؟

 

خب ما در بورس کالا به عنوان بازار سرمایه بایستی برای بخش واقعی صنعت، بازار مالی مناسبی را شکل دهیم. یعنی ایجاد ارتباط بین بخش واقعی صنعت فولاد و بخش مالی این صنعت. هر صنعتی هم برای ایجاد این ارتباط ویژگی های خودش را دارد.

 

به طور مثال LME نماد بازار فولاد جهان است و حجم معاملات مشتقه ای که در این بازار انجام می شود چندین برابر بازار نقدی است؛ چرا که معاملات مشتقه کمک می کند تا کشف نرخ دائم در این بازار صورت بگیرد و کل عرضه در برابر کل تقاضا قرار بگیرد. ضمن اینکه پوشش دهندگان ریسک (که یا تولید کنندگان هستند یا مصرف کنندگان) می توانند با حضور در این بازار و گرفتن موقعیت، ریسک خودشان را کاهش بدهند. در واقع زمانی که بازار مالی را با بازارهای واقعی پیوند دهید آن وقت است که فضایی مانند LME بوجود می آید و می‌تواند مرجع تعیین کننده قیمت باشد.

 

این کاهش ریسک چگونه انجام می گیرد؟

 

فرض کنید یک شرکت تولیدی شمش فولاد که نگران کاهش قیمت شمش در آینده می باشد، موقعیتی(موقعیت فروش) در معاملات قراردادهای آتی برای زمان معینی در آینده می گیرد و بر اساس این موقعیت متعهد می شود که با قیمت مشخصی کالای تولید شده اش را در آینده به خریدار مشخصی تحویل دهد و پولی را هم به عنوان وجه تضمین (margin) در اختیار اتاق پایاپای بورس قرار می دهد. این تولید کننده نگران کاهش قیمت است و برنامه ریزی تولیدش را این گونه پایدار می کند. چنین شرایطی برای مصرف کننده نیز وجود دارد تا قیمت خرید خود را اینگونه ثابت و معین کند و در واقع این دو در حال پوشش دادن ریسک خود هستند.

 

در بازار مشتقه ( شامل معاملات آتی و اختیار معامله) موقعیتی فراهم می شود تا تولید کننده و مصرف کننده و گروه های دیگری نیز وارد شوند. گروه هایی که به عنوان واسطه از آنها نامبرده می شود و آنها را مخل سیاست های اقتصادی می دانیم می توانند در بازارهای مالی فعالیت داشته باشند و حتی سود آور باشند. در واقع واسطه فردی است که با در اختیار داشتن پول، به دنبال این است تا با خرید و فروش یک کالا سود کسب کند. نگاهی که در کشور وجود دارد این بوده که واسطه ها را موجودات مضری تلقی می کردیم که باعث خدشه دار شدن اقتصاد کشور هستند و همیشه سعی در حذف آن ها داشته ایم. در حالی که راهی برای جلوگیری یا حذف این گروه در بازار نیست ولی می توان از آنها بهره برد!

 

واسطه گرها چگونه می توانند در بازارهای مالی مفید باشند؟

 

در اقتصاد مدرن کشورهای پیشرفته از واسطه ها در جهت مفید استفاده می شود، به گونه ای که با ایجاد یک نظام ساختار یافته و هدفمند به آن ها گفته می شود که پول شان را چگونه کانالیزه یا مورد استفاده قرار دهند تا هم آنها از سود و منفعت شان برخوردار شوند و هم این منابع مالی به سمت تولید روانه شود. واسطه ها وارد بازار مالی می شوند و با توجه به پیش بینی‌هایی که از روند قیمت دارایی‌ها دارند با گرفتن موقعیت هم خودشان سود می برد و هم به نقدشوندگی بازار کمک می‌کنند.

 

از طرفی چون حضور واسطه‌ها را از طریق بازار مشتقه در بورس به سمت بازارهای مالی کانالیزه می کنیم عملاً تأثیر منفی که در شرایط مازاد تقاضا بر کالای فیزیکی موجود در اقتصاد دارند دیگر در اینجا وجود نخواهد داشت. بازار جایی است که همیشه در آن جنس یافت می شود و همیشه این امکان باید برای خریدار وجود داشته باشد که از طریق آن بازار دست به خرید بزند؛ پس واسطه‌ها کاری می کنند تا همیشه عرضه و تقاضا برای یک  کالا در بازار موجود باشد. دلال ها وقتی وارد بازار مالی می شوند به نام سفته باز شناخته می شوند و برخلاف آنچه که عوام سفته باز را مضر می دانند ولی در بازارهای مالی سفته باز بسیار موثر و مفید تلقی می شود.

 

یکی از علل موثر در کشورهایی با اقتصاد قوی، وجود بازارهای مالی قدرتمند است. برای مثال کشورهایی همچون سنگاپور یا هنگ کنگ از نظر سرمایه های خدادادی بسیار ضعیف هستند ولی به دلیل داشتن بازارهای مالی قوی اقتصاد قدرتمندی دارند و در اقتصاد جهانی نقش پررنگی دارند. وقتی بازاری همیشه تابلوی فعال داشته باشد، خریدار و فروشنده برای قیمت گیری به آن مراجعه می کنند و همین تقابل دیدگاه ها در بازار است که منجر به کشف قیمت در بازار می شود.

 

اوراق سلف عادی و اوراق سلف موازی چه کاربردی در معاملات فولادی بورس کالا دارند؟

 

در حال حاضر بازار نقدی (اسپات مارکت) و سلف برای معاملات گروه  فولادی در بورس کالای ایران وجود دارد.

 

در معاملات سلف عادی، تولید کننده ای (مثلاً تولید کننده تیرآهن) محصولاتش را برای 6 ماه آینده پیش فروش می کند، با این کار تا 6 ماه آینده برنامه دقیق تولید خواهد داشت.

 

حال فرض کنید در بازار میلگرد رونق ایجاد می شود و همین شرکت که در حال تولید تیرآهن است، خواهان تولید میلگرد می شود. معاملات سلف موازی این امکان را به تولید کننده می دهد که در این شرایط با جمع آوری و خرید تمامی اوراق سلفی که در زمان انتشار در بازار فروخته است (چون اوراق بهادار است به سادگی در بازار ثانویه قابل خرید است) به تولید محصول مورد نظر خود یعنی میلگرد بپردازد. و دیگری تعهدی برای تحویل تیرآهن نداشته باشد.

 

نحوه انتشار اوراق سلف موازی استاندارد بدین صورت است که عرضه کننده اوراقی را منتشر می کند که بیانگر این است که طی مدت زمانی خاص، مقدار معینی محصول به خریدار اوراق ارائه خواهد داد. بنابراین هرکس این اوراق را داشته باشد بدین معناست که این محصول را در مدت زمان آتی خریداری کرده است. این سلف عادی است. موازی بودن سلف بدین معناست که در بازار ثانویه نیز این اوراق قابل معامله است. وقتی صحبت از معامله می شود، پای قیمت نیز باز می شود و این یعنی کشف قیمت.

 

جالب است که سلف موازی در ایران با دو مدل اختیار معامله یعنی اختیار خرید تبعی و اختیار فروش تبعی (embedded put option) ترکیب شده و باعث محدودیت ریسک تولید کننده خواهد شد. یعنی اگر قیمت کالای عرضه شده توسط تولید کننده، از حد مشخصی در سررسید تحویل آن، افزایش پیدا کند، این اختیار به تولید کننده داده خواهد شد تا با قیمت معینی که همان قیمت اختیار خرید تبعی است امکان به بازخرید اوراق سلف در بازار کند و در ادامه محصولش را به قیمت روز در بازار بفروشد.

 

یکی دیگر از ویژگی های سلف موازی استاندارد در بورس کالا، توانایی تسویه نقدی (cash settlement) است. بدین معنا که در برابر تعهداتی که طرفین به یکدیگر در برابر عرضه یا خرید محصولی داده اند، این امکان وجود دارد که بدون تسویه فیزیکی، سود و زیان محصول در زمان عرضه یا خرید را حساب کرده و با یکدیگر به تسویه نقدی بپردازند.

 

برای کشف واقعی قیمت های فولاد در بازارهای مالی چه باید کرد؟

 

زمانی می توانیم بگوییم کشف قیمت واقعی صورت می گیرد که کل عرضه در برابر کل تقاضا قرار بگیرد. بنابراین وقتی محصولات وارداتی از کانال رسمی وارد کشور می شوند باید ملزم به فروش در بورس شوند تا قیمت ها واقعی شوند و الزام به عرضه در بورس تنها با الزامات قانونی و نظارت و ضمانت اجرایی انجام می شود.

 

آیا بازارهای مالی در سیاست گذاری و رفتارهای بازار می توانند تاثیری داشته باشند؟

 

بورس کالا بازاری رسمی و متمرکز است که در آن نظارت بر خرید و فروش محصولات انجام می گیرد. پس وقتی تمام عرضه و تقاضای فولاد در فضایی رسمی مثل بورس کالا انجام پذیرد بدیهی است که توانایی نظارت بر آن، پیدا کردن مشکلات و سیاست گذاری های مربوطه به آن و تمام رفتارهای بازار فولاد را می توان در آن مورد مشاهده قرار داد. بورس کالا این توانایی را بوجود می آورد که بصیرتی فراتر از بازار در اختیار سیاست گذاران، تولید کنندگان و مصرف کنندگان قرار گیرد تا در برابر رفتارهای آتی بازار قابلیت واکنش سریع تر و مناسب تر داشته باشند. وقتی توانایی نظارت بر بازار بصورت تمام و کمال وجود داشته باشد، تصمیم ها دیگر مقطعی نخواهند بود و برای اهداف کوتاه مدت اتخاذ نخواهند شد. بورس کالا این توانایی را بوجود می آورد تا تصمیمات آینده نگرانه اتخاذ شوند و اثرات و پیامدهای همین تصمیمات نیز در همان بازار متمرکز نمایان خواهند شد.

 

نیاز به وجود بازاری متشکل و متمرکز با قوانین مناسب که ورود و خروج آن را کنترل کند و کاملا شفاف باشد در دنیای مدرن اقتصاد اثبات شده است. امکان نظارت صحیح و سریع در این بازار برای همه اعم از خریدار، فروشنده، تولیدکننده و سیاست گذار و حتی واسطه گر منفعت خواهد داشت. این ویژگی بورس کالاست.

 

بورس کالا چگونه می تواند با بازارهای بین المللی ارتباط داشته باشد و آیا در زمینه توسعه صادرات تاثیرگذار است؟

 

یکی از خواص بازارهای مالی ارتباط با بازارهای خارجی است و بسیاری از شرکت های عرضه کننده محصول، توانایی فروش و عرضه محصولاتشان در بازارهای بین المللی را در بازارهای مالی مثل بورس کالا پیدا می کنند.

 

آیا بورس کالا می تواند در شفاف سازی مالیاتی اثرگذار باشد؟

 

از آنجایی که در بورس کالا علاوه بر اطلاعات مالی عرضه کننده و خریدار، اطلاعات خرید و فروش محصولات ثبت می شود، و حتی یکی از قوانین تحویل جنس یا کالا، تسویه حساب مالیات بر ارزش افزوده معامله انجام شده توسط خریدار است که به صورت اتوماتیک باعث شفافیت مالیاتی خواهد شد و هیچ گونه فرار مالیاتی در این بازار وجود ندارد.

 

همچنین بانک ها هم برای اعطای تسهیلات شان می توانند از طریق بورس کالا تولید کننده واقعی را شناسایی کنند، چراکه یکی از معضلات اصلی بانک ها در اعطای تسهیلات این است که تسهیلات ارائه شده شان صرف آن فعالیتی که به خاطرش وام یا تسهیلات داده شده نمی شود. ولی در بورس کالا علاوه بر تمام اطلاعات هویتی، صورت حساب های مالی و مالیاتی از افراد حقیقی و حقوقی اخذ می شود و این شفاف سازی بروز رسانی هم می شود.

 

آیا شرایط حضور در بورس کالا برای تولید کنندگان فولادی تغییری کرده است؟

 

تمامی تولید کنندگان محصولات فولادی امکان حضور در بورس کالا را دارا هستند و هیچ شرایط خاصی برای حضور در این فضا وجود ندارد. واحدها و شرکت هایی که خواهان برنامه ریزی آینده نگرانه برای تولید و فروش محصولات خود هستند و یا به دنبال تامین مالی هستند می توانند در این بازار حضور داشته باشد.

 

در کنار این در بازارهای فرعی بورس این قابلیت وجود دارد تا عرضه محصولاتی مثل قراضه که نیازمند انجام مزایده هستند، صورت پذیرد و علاوه بر فرایند کشف قیمت آن، در تسویه آن نیز شک و شبهه‌ها رفع خواهند شد.

 

آینده بازارهای مالی در اقتصاد ایران را در  دوران پساتحریم چگونه می بینید؟

 

به دلیل کمبود اطلاعات اقشار مردم و حتی تولید کنندگان از بازارهای مالی نیازمند مشارکت سرمایه گذاران خارجی و همچنین حضور صنعت ایران در بازارهای بین المللی هستیم. همانطور که می دانید رشته مالی (finance) نزدیک به یک دهه است که در کشورمان فراگیر شده است و رشته ای جوان در ایران محسوب می شود. به نظرم آشنایی عموم با کارکردهای بازارهای مالی و فرهنگ سازی در این زمینه می تواند راهگشای بسیاری از مشکلات موجود در صنایع بزرگی مثل فولاد و سنگ آهن در کشورمان باشد.

 

بنابراین پیشنهاد می کنم فعالان و تولید کنندگان صنعت فولاد راجع به بازارهای مالی، کارکردها، ویژگی‌ها و مزایای آن فکر کنند و حتی آن را به عنوان جزئی از فعالیت خود بشناسند. چراکه بورس کالا و بازار مالی فرصت خوبی مهیا می کند تا کمپانی ها، کارخانجات و تولید کنندگان از ابزارهای موجود در این عرصه برای بهبود وضعیت اقتصادی و خرید و فروش خود استفاده کنند. چرا نباید در بورس های کشور ما نیز مانند  LME تولید کننده و مصرف کننده و هم واسطه گر از این بازار پیشرفته بهره ببرند؟


استیل پدیا | مرجع خبر و تحلیل صنعت فولاد ایران و جهان

بازگشت به شاخه تحلیل و مصاحبه بازگشت به صفحه نخست

نظرات کاربران

دسته بندی های "تحلیل و مصاحبه" استیل پدیا