کارشناس اقتصادی ایمیدرو

مزیت رقابتی معادن و صنایع معدنی | علی‌اصغر جوکاریان

مزیت رقابتی معادن و صنایع معدنی | علی‌اصغر جوکاریان

کم و کیف مبادله محصولات معدنی بین بخش معدن و بخش صنعت کشور، نقش مهمی در تجزیه وتحلیل‌ها و برنامه‌ریزی از سوی سیاستگذاران این حوزه دارد. صنایع بزرگ و کوچک کشور از قبیل فولاد، آلومینیوم، سرب، روی، مس، سیمان و طلا برای فراهم کردن مواد معدنی موردنیاز خود، به تعداد زیادی از معادن وابسته هستند.

 

در حقیقت معادن، با فروش محصولات خود، مواد اولیه مورد نیاز صنایع نام‌برده را تامین می‌کنند. در روال عادی معادن این اقدام را با هدف کسب انتفاع و افزایش رونق اقتصادی، اشتغال و... انجام می‌دهند. در شرایط خاصی هم ممکن است دولت نقش اصلی را در قیمت‌گذاری و سهمیه‌بندی مواد معدنی ایفا کرده و تلاش کند کفه سود ۲طرف (معدن و صنعت) متعادل شود.

 
از یک منظر، حداکثر منفعت، زمانی نصیب شرکت‌های فعال در بخش‌های معدن و صنعت می‌شود که هر کدام رویکرد تخصصی شدن در تولیدات و ارائه کالاهایی که در آن بهترین هستند را در پیش بگیرند. احتمال می‌رود برخی صنایع با خرید معادن سعی کنند تامین‌کننده مواد معدنی مورد نیاز تولیدات خود باشند و به دلیل اینکه به سمت تولیداتی می‌روند که در آن بهترین نیستند، ماده معدنی را با قیمتی بالاتر از قیمتی که شرکت‌های دیگر می‌توانستند تولید کنند به دست آورده و با این اقدام، سطح ریسک انتفاع شرکت خود را افزایش می‌دهند، در حالی که با خرید از شرکت‌های معدنی دیگر، می‌توانستند ضمن ایجاد فرصت بهره‌وری برای معادن، تمرکز خود را روی افزایش تولیدات تخصصی خود معطوف کنند.

 
به عنوان مثال یک شرکت ماهر در تولید آهن و فولاد را در نظر بگیرید که می‌تواند در تولید محصول دیگر مثل سنگ‌آهن، زغال‌سنگ و کک، دولومیت یا حتی اکتشاف مواد معدنی از یک شریک تجاری بهتر باشد. در این حالت نیز به اعتقاد برخی کارشناسان باز هم برای شرکت این فولادساز بهتر این است که در تولید آهن و فولاد و محصولات جانبی تخصصی شود زیراکه نسبت به رقبا بهتر آن را تولید می‌کند. در سطح جهانی هم به همین نحو است و ایران باید روی تولید آن دسته از مواد معدنی برنامه‌ریزی کند که به نسبت مزیت بیشتری در تولید آن داشته باشد.
هنگامی که شرکت‌های معدنی با شرکت‌های صنعتی به مبادله می‌پردازند، به یکدیگر وابسته می‌شوند. مثلا کارخانه‌های فولاد برای تامین بخشی از مواد اولیه خود به کارخانه‌های گندله‌سازی، معادن زغال‌سنگ و کک، آهک و دولومیت وابسته‌اند.

 
چنانچه یک کارخانه فولادسازی با خرید معدن هم در فولادسازی و هم در معدن فعالیت کند، پرسش این است که کدام یک قادر خواهند بود سنگ‌آهن یا زغال‌سنگ را با هزینه کمتری تولید کند، فولادساز یا معدنکار؟ پاسخ منطقی این خواهد بود که به‌طور قطع تولیدکننده‌ای که به منابع کمتری برای تولید کالا نیاز دارد، در تولید آن کالا دارای مزیت مطلق‌تری است. می‌توان به جای توجه به نهاده‌های مورد نیاز تولید، هزینه فرصت شرکت‌ها را نیز با هم مقایسه کرد. هزینه فرصت یک محصول، تمام آن چیزی است که از دست می‌دهیم تا آن محصول را به دست آوریم.

 
واضح است یک شرکت معدنی نسبت به یک شرکت فولاد هزینه فرصت کمتری در تولید سنگ‌آهن و زغال‌سنگ دارد. فولادسازها هم نسبت به معدنداران هزینه فرصت کمتری در تولید آهن و فولاد دارند. در نتیجه معادن مزیت نسبی در تولید سنگ‌آهن و زغال سنگ دارند، در حالی که فولادسازها در تولید آهن و فولاد و محصولات دیگر فولادی مزیت نسبی دارند. تا زمانی که ۲ شرکت هزینه فرصت متفاوتی دارند، می‌توانند در قیمتی پایین‌تر از هزینه فرصت خود، از مبادله منفعت ببرند. این نوع مبادله می‌تواند وضع تمام فعالان عرصه صنعت و معدن را بهبود ببخشد زیرا اجازه می‌دهد که هر شرکت در فعالیتی متمرکز شود که در آن مزیت نسبی دارد.

 
در سطح بین‌المللی نیز چنانچه کشور ما بتواند یک ماده معدنی و یک کالای صنعتی را ارزان‌تر از کشور دیگری تولید کند و کشور مقابل نیز ماده معدنی دیگری را ارزان‌تر از کشور ما تولید کند، هر کشوری در تولید کالایی که ارزان‌تر تولید کرده، مزیت مطلق دارد.
در شرایط افت قیمت‌های جهانی فلزات ومواد معدنی، باید به خلق مزیت پرداخته و با فراهم آوردن شرایط رقابتی، به سرمایه‌گذاران اجازه داد حوزه‌های جدیدی در بخش معدن و صنعت را به خود اختصاص دهند.


استیل پدیا | مرجع خبر و تحلیل صنعت فولاد ایران و جهان

بازگشت به شاخه تحلیل و مصاحبه بازگشت به صفحه نخست

نظرات کاربران

دسته بندی های "تحلیل و مصاحبه" استیل پدیا