مدیر عامل شرکت MME

هشدار به تعطیلی فولاد سازان داخلی | مهندس مرتضی آقاجانی

هشدار به تعطیلی فولاد سازان داخلی | مهندس مرتضی آقاجانی

مهندس مرتضی آقاجانی، مدیرعامل شرکت MME معتقد است حال که شرایطی فراهم شده و می توان شاهد حضور سرمایه گذاران در داخل کشور بود، باید این فرصت مدیریت شود تا سرمایه ها در بخش های زیربنایی هزینه شود. از این طریق علاوه بر ایجاد اشتغال شاهد تکامل صنعتی شدن کشور نیز باشیم.

 

جناب مهندس لطفاً به طور فشرده از شرکت MME توضیحاتی بفرمایید.

 

شرکت مهندسی معادن و فلزات (MME (Mines & Metals Engineering که فعالیت های آن بر روی پروژه های معدن و فلزات متمرکز است در سال 1996 توسط هلدینگ اسکوتک در شهر دوسلدورف آلمان به ثبت رسید.

 

استراتژی این شرکت علاوه بر مهندسی، تامین تجهیزات و بعضا اجرای پروژه ها، انتقال دانش فنی در زمینه معدن و فولاد سازی به کشور است .براساس این استراتژی ساختاری مبتنی بر استفاده از افراد با تجربه و طراحان خطوط فولاد سازی در اروپا بویژه آلمان تعریف و تیم های کارشناسی مورد نیاز  شامل فرایند ،سازه، مکانیک، برق، سیالات، ابزار دقیق و اتوماسیون تشکیل شد. جهت تبدیل مهندسی پایه به مهندسی تفصیلی (Detail Design) از  تیم های تخصصی مستقر در شعبه تهران، سود برده و در مرحله پایانی تیم های پروژه در محل اجرای طرح (سایت) مستقر شده اند.

 

این شرکت در کارهای پروژه ای در سه مقوله EPC (مهندسی، تامین و اجرا)، EP (مهندسی و تامین) و E (مهندسی) فعال است. از اینرو می توان گفت  بخش مهندسی جزو جدایی ناپذیر فعالیت های MME است. به تناسب نیازهایی که تاکنون بوده و دیده شده است، این شرکت عمدتا در دو زمینه احیا مستقیم و فولاد و ریخته گری فعالیت داشته است.

 

در زمینه های نورد به دلیل نبود تقاضا باوجود توانمندی لازم، مطالعات در سطح فنی و مهندسی بوده، همچنین درخصوص خطوط کنسانتره و گندله سازی هنوز وارد نشده ایم البته یکی از برنامه های این شرکت  گسترش فعالیت ها به تمامی حوزه های فرآیند فولاد کشور و چرخه ارزش است.

 

MME تنها شرکت فنی و مهندسی فعال در حوزه فولاد ایران است که در خارج از کشور درحال فعالیت است و می تواند بستر مناسبی برای انتقال دانش فنی فراهم آورد.

 

برنامه ریزی این شرکت، ایجاد ارتباط متقابل و دو طرفه  بین صنعت ایران و صنایع اروپا است چراکه برخی خدمات فنی و مهندسی و تولید محصولات ویژه ایران می تواند بازارهای خوبی در اروپا داشته باشد.

 

نقطه شروع تاسیس شرکت MME براساس چه نیازهایی بوده است؟

 

نقطه شروع بسیاری از شرکت های خارج از کشور، براساس نیازمندی های فولاد سازان بوده است.

 

اسکوتک که صد درصد مالکیت آن متعلق به ایمیدرو است زمانی به فولاد خوزستان تعلق داشت و هدف از تاسیس آن رفع نیازها و تامین تجهیزات، مواد و قطعات این فولاد ساز بوده است.

پس از واگذاری شرکت های فولاد سازی به بخش خصوصی، سهام شرکت های ثبت شده در خارج از کشور به ایمیدرو برگشته است.

 

از اینرو شاهد جامع تر شدن رسالت هلدینگ هایی نظیر اسکوتک بوده ایم و شرکتی همچون MME به عنوان یکی از زیرمجموعه های این هلدینگ، به طور جامع بر روی صنعت فولاد و معادن کشور متمرکز شده است.

 

برنامه این شرکت برای پیشبرد اهداف خود چیست؟

 

در درجه اول در نظر داریم کارهای در دست اجرا را به اتمام رسانده و بعد از آن در زنجیره و چرخه تولید فولاد که مغفول مانده وارد شویم.

 

در مرحله بعد نیز با گسترده تر کردن دایره فعالیت ها، با الگوبرداری از اقداماتی که هم اکنون انجام می شود وارد دیگر حوزه های صنعتی و انتقال دانش فنی آنها به کشور خواهیم شد.

 

نقش MME در طرح های هفت گانه چگونه بوده است؟

 

این شرکت در طرح میانه در EP یا همان مهندسی و تامین واحد آهن اسفنجی و احیا مستقیم مشغول است. پیشرفت این پروژه در تعهدات MME نزدیک به 90 درصدی در مراحل پایانی قرار دارد.

 

طرح بعدی نیز آهن اسفنجی شادگان بوده که در این پروژه نیز نقش ام ام ای، مهندسی و تامین (EP) است این طرح نیز پیشرفت  در تعهدات MME، 89  درصد است.

 

از دیگر طرح های هفت گانه که به شرکت MME واگذار شده طرح احیا مستقیم بافت است پیشرفت این پروژه در تعهدات MME  در مهندسی و تهیه 81 درصد اعلام می شود.

 

طرح نی ریز نیز پروژه آخری است که شرکت در زمینه احیا مستقیم و آهن اسنفجی در حال اجرای بخش مهندسی (E) آن است. پیشرفت این پروژه در تعهدات MME 98 درصد است.

 

هر 4 طرح ذکر شده به روش ابداعی شرکت MME در حال اجرا است. اسم تجاری این روش (PERED (Persian Reduction) است که درکنار روش های HYL و میدرکس مطرح است.

 

روش PERED علاوه بر 4 طرح مذکور که در ایران با ظرفیت هر یک 800 هزار تن است، در قالب طرحی با ظرفیت 300 هزار تن در واحد شانکسی چین نیز در حال اجرا است. با راه اندازی واحدهای داخلی و واحد مستقر در چین، برند MME و روش PERED به عنوان یک رفرنس جهانی شناخته خواهد شد.

 

در زمینه فولاد سازی نیز دو پروژه ازجمله طرح نی ریز و سپیددشت در دست این شرکت بوده که نی ریز در توافقات صورت گرفته به شرکت دیگری منتقل شد اما مهندسی و تامین طرح سپید دشت کماکان در اختیار MME است.

 

واگذاری طرح های 7 گانه فولادی در چه مرحله ای بوده و چه تاثیری در بهبود عملکرد طرح ها خواهد داشت؟

 

در واگذاری 7 طرح فولادی به بخش خصوصی، سپید دشت به فولاد مبارکه و شادگان به فولاد خوزستان واگذار شد. میانه کماکان در اختیار ایمیدرو بوده و بافت به بخش خصوصی و بانک صنعت و معدن واگذار شده و نی ریز به سرمایه گذاری غدیر واگذار شده است.

 

با واگذاری این طرح ها به بخش خصوصی شاهد تغییر و تحولاتی در این طرح ها بوده ایم. پیش از این، پروژه ها با حداقل های پیش فرض، طراحی شده و زنجیره کامل در آن دیده نشده بود درحالی که فولاد سازان بر این موضوع واقفند که ارزش افزوده در زنجیره کامل فولاد است از اینرو اولین اقدام تکمیل زنجیره البته در محصول نهایی است.

 

به عبارت دیگر با خصوصی سازی این طرح ها، شاهد بهره برداری پروژه های بهینه سازی شده و با محصولی با ارزش افزوده بالاتر خواهیم بود.

 

نقش MME در بهینه کردن طرح های 7 گانه فولادی چیست؟

 

MME طرح های بهینه ای را در زمینه خطوط ریخته گری و نورد پیوسته ارائه داده تا شاهد تولید محصولات خروجی با ارزش افزوده بالا همچون ورق گرم با ضخامت زیر 1.5 میلیمتر برای مصارف خاص باشیم.

 

در فولاد کاوه جنوب بندرعباس در هر دو فاز یک و دو، MME مسئولیت بخش مهندسی و طراحی را برعهده داشته و همچنین نظارت بر نصب نیز برعهده این شرکت است.

 

درکنار این فعالیت ها، به دلیل قرارگیری این شرکت در آلمان و پتانسیل مهندسی، از آخرین بهینه سازی ها و اصلاحات و تغییرات خطوط فولادی مطلع بوده و این موارد را به فولادسازان داخلی ارائه می دهد.

 

دو پروژه اصلاحی در این زمینه مربوط به فولاد خوزستان شامل احیا مستقیم به منظور افزایش ظرفیت و دیگری ریخته گری برای تکمیل اتوماسیون و ارتقا آن بوده که با موفقیت نیز به اتمام رسیده است.

 

چه توصیه ای برای شرکت ها در پساتحریم دارید؟

 

به دلیل وجود فرصت های مناسب در ایران برای سرمایه گذاری، پیش بینی می شود در پساتحریم موجی از سرمایه گذاری های خارجی به واسطه آزاد سازی سرمایه های بلوکه شده، به بازار های ایران سرازیر شود از این رو بجای تبدیل کردن این دارایی ها به کالاهای وارداتی و خطر حاصل از آن برای تولید و صنعت کشور باید از آن به عنوان پلی برای هدایت این سرمایه ها به بخش زیرساخت های کشور استفاده کرد تا علاوه بر ایجاد اشتغال، با ایجاد ارزش افزوده، زمینه برای صنعتی شدن نیز فراهم شود.

 

بدین طریق دانش فنی در داخل ایران نهادینه شده و شاهد ورود بیشتر خدمات فنی و مهندسی و نیز موضوعات بهینه سازی به طرز صحیحی به داخل کشور خواهیم بود.

 

با توجه به رکود موجود در بازار داخل و نیز واردات گسترده محصولات معدنی به ایران، بازار فولاد و وضعیت طرح ها به کدام سمت می رود؟

 

چند اتفاق پی در پی سبب شد شرایط رکودی بازار تداوم یافته و تشدید شود. درست است که شرایط رکودی پیش از این نیز وجود داشته اما هیچ زمانی نظیر اکنون رکود داخلی و بین المللی همزمان نشده بود.

 

رشد اقتصادی چین طی سال های اخیر کاهشی بوده و این کاهش ادامه دار است. این کشور در اقدامی جدید ارزش پول خود را پایین آورده که به معنای صادرات کالای تولیدی است که در بازار خودشان مصرف آنها به شدت کاهش یافته است از این جهت این امکان برای صادرکنندگان چینی بوجود آمده که قیمت صادراتی خود را پایین بیاورند.

 

در روسیه نیز به دلیل تشدید تحریم ها علیه این کشور شاهد سقوط  35 درصدی ارزش پول (روبل روسیه) بودیم که این موضوع سبب کاهش قیمت های کالاهای صادراتی روسیه شد.

 

عدم تقاضا و کاهش قیمت صادراتی محصولات چین و روسیه در کنار رکود جهانی، سبب شده قیمت ها در سراشیبی کاهش قرار گیرند. روسیه و چین با کاهشی که در قیمت های خود داشته به راحتی وارد بازار ایران شده است.

 

البته سقوط قیمت نفت نیز عامل دیگری در تشدید رکود در بازار ایران بوده چراکه مصرف داخلی به شدت پایین آمده و بازار نیز قابلیت جذب تولیدات داخلی را ندارد.

 

کاهش شدید قیمت نفت برای کشورهایی که اقتصاد وابسته به نفت دارند، باعث کاهش درآمدهای نفتی شده و براساس اولویت بندی ها در صرف درآمدهای بودجه ای، تزریق درآمد باید ابتدا در بخش های بهداشتی و عمومی بوده و سپس صرف منابع در پروژه های عمرانی و زیربنایی مطرح شود.

 
براساس پیش بینی های کوتاه مدت، تغییرات خاصی طی دو یا سه ماه آینده در بازار مشاهده نخواهد شد و حتی در برآوردهای کارشناسان، ادامه کاهش قیمت های انرژی و فولاد نیز دیده می شود.

 

کشورهای خارجی امکان رقابت بالایی را در زمینه فولاد با ما دارند چراکه با کاهش قیمت نفت، بهای تمام شده انرژی برق و گاز نیز برای این کشورها ارزان شده است و این اتفاق همزمان با کاهش قیمت مواد اولیه نظیر سنگ آهن شده است. این درحالی است که در ایران بهای تمام شده تولید محصول که پیش از اینها به مقدار ناچیزی با قیمت تمام شده سایر کشورها به واسطه مزیت نسبی انرژی و ماده اولیه تفاوت داشت اکنون قابل توجه بوده و امکان رقابت را از فولاد سازان ما گرفته است.

 

برخی فولاد سازان ایران که زنجیره تکمیل محصول فولاد را دارا هستند درمقایسه با فولاد سازان تک خطه، حاشیه سود بهتری داشتند اما با کاهش قیمت ها که همچنان نیز پیش بینی می شود ادامه داشته باشد، اکثر فولاد سازان به قیمت تمام شده خود نزدیک شده اند.

 

ادامه این روند خطرناک است چون منجر به تعطیلی واحدهای کوچک تر شده و حتی فولاد سازان بزرگ نیز قادر به فعالیت نخواهند بود.

 

راه حلی که در شرایط فعلی می توان به فولاد سازان برای بقا ارائه کرد چیست؟

 

سه راه حل به منظور حمایت از صنعت فولاد مطرح می شود. اولین راه حل، وضع معقول تعرفه در این صنعت است که این اقدام می تواند تدوین کننده بازار نسبتا آرام داخلی باشد.

 

در حال حاضر که موقعیتی برای ورود سرمایه گذاران خارجی فراهم شده باید این بازار مدیریت شده تا سرمایه های به سمت زیرساخت ها روانه و هدایت شود نه به سمت واردات کالاهای مصرفی. اگر این سرمایه ها به سمت زیرساخت ها هدایت شود درحقیقت از کالای تولیدی داخلی برای پروژه های زیرساختی استفاده خواهیم کرد.

 

درحالی که با انتقال سرمایه ها به بخش واردات، ما بازاری برای کالاهای دیگر کشورها بوده وبا  کمک به خروج از رکود سایر کشورها، روز به روز بر مشکلات خود خواهیم افزود. در این بخش نقش دولت و سیاست گذارها در تبیین مجوزهای سرمایه گذاری بارز است.

 

راهکار سوم و پایانی، بهینه کردن تولید فولاد در کشور از طریق کاهش مصرف سوخت و افزایش راندمان تا سطوح بازارهای بین المللی آنهم به کمک بررسی روش کاری و تغییر در تجهیزات و تولید محصولات ویژه است.

 

با تولید محصولات ویژه آلیاژی می توان علاوه بر ایجاد ارزش افزوده بالاتر، کشور را از واردات گسترده محصولات ورق جهت تولید لوله های انتقال نقت و گاز بی نیاز کرد.

 

در اینجا نقش شرکت هایی همچون MME آشکارتر خواهد شد چراکه این شرکت ها می توانند آخرین دستاوردهای دنیا را به فولادسازان داخل کشور ارائه دهند تا از طریق ارتقا محصولات از نظر کیفی و هزینه ای (تکنولوژی) و رسیدن به سطوح بین المللی، قدرت رقابت با رقبای خارجیشان فراهم شود.

 

راهکاری که شما برای ایجاد توازن در زنجیره معدن تا فولاد مطرح می کنید چیست؟

 

عملیاتی کردن راهکارهای این بخش کمی سخت است. تمامی کشورهای دنیا به اندازه نیاز فولاد خود معدن ندارند و تامین مواد اولیه تولید آنها از طریق واردات است. ایران نیز به واسطه ارتباط آبی گستره ای که دارد می تواند بخشی از واحدهای خود را در سواحل متمرکز کرده و مواد اولیه آن را از طریق واردات تامین کند.

 

بنابراین یکی از استراتژی ها این است که با قراردادهای بلند مدت Long Term بخشی از تولیدات 55 میلیون تنی فولاد خود را به منابع جهانی متصل کنیم.

 

حجم معادن موجود در کشور به اندازه کافی نبوده تا جوابگوی طرح های فولادی باشد که در آینده وارد مدار تولید می شوند. اگر شاهد اصلاح فرایندهای تولید باشیم می توانیم ماده اولیه را به قیمت های جهانی خریداری و محصول را به قیمت روز جهانی بفروشیم.

 

استراتژی دیگر این است که تمامی معادن کشور را به حالت بهره برداری در آوریم اما واقعیت این است که اکثر معادن ما قابلیت استخراج و بهره برداری ندارند و برای راه اندازی آنها نیازمند زمانیم.

 

از سوی دیگر باید شرایط تملک معادن به منظور توازن در زنجیره مشخص شود درحالی که در بحث خصوصی سازی این مشکل همواره دیده شده چون معادن و فولادسازی ها هر یک بصورت جداگانه خصوصی شده اند.

 

این موضوع سبب شد بهره برداران معادن در دوره ای که سود مناسبی کسب کردند به دنبال سرمایه گذاری در طرح های زنجیره فولاد رفته و اکنون معادن صاحب پروژه های متعددی در زمینه های احیا مستقیم و فولاد باشند اما فولادسازان صاحب معادن اختصاصی نیستند.

 

از اینرو در واگذاری هایی که از این پس اتفاق خواهد افتاد این معادن باید به فولادسازانی داده شود که دائر بوده یا سرمایه گذاری در آنها به اتمام رسیده است تا این توازن بین زنجیره حفظ شود.

 

سیاست گذاری و قانون گذاری های ایران اجازه سرمایه گذاری به خارجی ها را می دهد؟

 

این موضوع به عنوان مشکل اصلی شناخته نمی شود چراکه سرمایه گذاری و تجارت به هر حال برای ورود به هر مقوله ای راه خود را پیدا می کند و متوقف نمی شود.

 

در شرایط رکود جهانی و با اشباع بازار بسیاری از کشورها یا ناامنی در برخی کشورها، با رفع تحریم های ایران بهترین گزینه برای سرمایه گذاری و مشارکت ایران است چون نیازهای زیرساختی در آن زیاد است البته باید ورود و هدایت سرمایه گذاران مدیریت شود.

 

باید مسیر سرمایه گذاری در جهت زیرساخت ها هموار شود تا علاوه بر ایجاد اشتغال، دانش فنی نیز در کشور نهادینه شده و آغازگر رشد در اقتصاد کشور باشیم.

 

اگر نکته پایانی دیگری مدنظر دارید بفرمایید؟

 

عقب ماندگی ما طی سال های اخیر در صنایع از دو مشکل نشات گرفته است. یکی جزیی نگری بجای کلی نگری و دیگری نگاه کوتاه مدت بجای نگاه بلندمدت است درصورتی که با رفع این دو مشکل، قطعا شاهد هم جهت شدن استراتژی ها بوده و حرکت به سمت توسعه و  صنعتی شدن سرعت خواهد گرفت.


استیل پدیا | مرجع خبر و تحلیل صنعت فولاد ایران و جهان

بازگشت به شاخه تحلیل و مصاحبه بازگشت به صفحه نخست

نظرات کاربران

دسته بندی های "تحلیل و مصاحبه" استیل پدیا