«موجودی انبار»؛ چالش جدید بازار

«موجودی انبار»؛ چالش جدید بازار

دنیای معدن - روز گذشته بازار فولاد روند ریزش قیمت را باز هم پشت سر گذاشت تا نشان دهد بعد از روند ریزش قیمتی که از چهارشنبه هفته گذشته آن را آغاز کرده بود میل به کاهش و تخلیه حباب قیمتی در این بازار هنوز ادامه دارد. عرضه‌های محصولات فولادی در بورس کالا در شرایطی صورت گرفت که بخش بزرگ عرضه‌ها پیش از این و در هفته گذشته صورت گرفته بود. روز گذشته فولاد خراسان ۲۰۰ تن میلگرد ۱۶ را برای تحویل ۱۶ مرداد و ۲۰۰ تن میلگرد ۲۲ تا ۲۸ را برای تحویل ۳۱ شهریور در بورس کالا عرضه کرد و قیمتها در این بازار حتی تا ۸۰۰ تومان (تالحظه تنظیم این گزارش) کاهش پیدا کردند. در بازار آزاد نیز میلگرد در ابعاد و عرضه کارخانههای مختلف ۸ تا ۵/ ۱۱ درصد کاهش قیمتی را از سرگذراند. اما دلایل و منطق ریزش قیمتها در بازار فولاد بعد از یک دوره افزایش قیمت چه بود؟ در این باره کارشناسان بازار فولاد بر این باورند در برهه کنونی رشد قیمت یک محصول با پشتوانه صورت نمیگیرد و به وسیله جو روانی به سمت افزایش قیمت میل و سوق پیدا میکند، چنانچه جو روانی به هر دلیل تغییر مسیر پیدا کند و کاهش یابد، متعاقبا قیمت در بازار هم به سمت سقوط حرکت میکند. اما تحلیلهای بنیادین در بازار فولاد نشان میدهد، برای قیمتها در این بازار باید یک سقف و خصوصا کف تعیین کرد، در ابتدا باید دید موتور محرک قیمت فولاد تا به اینجا چه بوده است؟ در پاسخ به این سوال باید از دلار بهعنوان عامل مهمی نام برد که بازار را با تغییر فاز روبهرو کرده و باعث شد تا صادرات از توجیه بالایی برخوردار شود. با این حال با آغاز تحریمها صادرات فولاد با وقفه روبهرو خواهد شد و این مساله روی بازار داخل اثر کاهشی قیمت بر جای خواهد گذاشت، زیرا عرضههای محصول را در بازار افزایش میدهد.در این شرایط بازار در نهایت مجبور میشود منطق خود را عوض کند و بهناچار منطق هیجانی رشد قیمتها در شرایط کنونی به یک منطق خطرناک ریزش قیمت تغییر جهت داده است. روز گذشته اما هرچند بازار فولاد بهانه محکم و بلندمدتی برای کاهش نرخ نداشت ولی کاهش نرخ سکه و عدم رشد دلار، بهانه مقطعی خوبی در این بازار بود تا به کمک آن باز هم روند کاهشی خود را ادامه دهد. موضوع دیگری که در این بازار باید به آن اشاره کرد، موضوع نقدینگی است. شاهد آن هستیم که سومین گام رشد نقدینگی به اواخر راه خودش رسیده است، یعنی شاید بازار تمام توان رشد قیمتی خودش را تا الان از دست داده باشد. سقوط آزاد قیمتها در روز شنبه نشان داد که بازار در حال حس کردن واقعیتهای عرضه و تقاضا است، به این معنا که ضعف جدی تقاضای موثر در حال خودنمایی است. از طرف دیگر شاهد دستورالعمل جدیدی هستیم که اگر واحدی مصرفکننده واقعی باشد، یعنی جواز ساخت داشته باشد میتواند مستقیما فولاد و میلگرد مورد نیاز خودش را از تولیدکننده و با ابزار بورس کالا با قیمت مناسب تامین کند، این یعنی اینکه حجم تقاضای موثر واقعی در جامعه به شدت کاهش پیدا میکند. فرض کنیم اگر تمام معاملات واسطهگری برای تغذیه مصرفکننده نهایی و تقاضای موثر باشد، در حال حاضر اوج پتانسیل خودنمایی واسطهگری حذف میشود، این به آن معناست که مصرفکننده نهایی به جای اینکه از بازار و از واسطهها نیاز خودش را تامین کند، مستقیما از تولیدکننده اصلی نیاز خود را خریداری میکند، در این میان این موضوع باعث بیکلاه ماندن سر خیلی از واسطهها شده و از سوی دیگر هم موجودی انبارها روی دستشان باقی خواهد ماند. از طرف دیگر پتانسیلهای صادراتی قدرتمندی هم وجود ندارد و همان شرایط پیشین (صادرات به عراق و افغانستان و کشورهای همجوار) است که میتواند خودنمایی موثری داشته باشد. از سویی عرضه گسترده محصولات فولادی اواخر هفته گذشته که نزدیک به ۱۶۰ هزار تن بود، تکانه بزرگی از کاهش قیمت را به بازار وارد کرده است، این در حالی است که در روزهای پیش رو این موضوع کابوس بازار فولاد (هنوز نمیتوانیم بگوییم که این سقوط آزاد نرخ ادامه پیدا میکند یا نه) است؛ چون بخش اعظم این حباب در حال خالی شدن است. در ادامه مشخص نیست که بازار خودش را با چه قیمت دلاری میخواهد وفق دهد، چهره بازار با فرض خروج بعضی از مصرفکنندههای نهایی و تغذیه آنها بهصورت مستقیم از سمت تولیدکننده به شدت تغییر خواهد کرد، یعنی حجم معاملات واسطهگری یا سفتهبازی یا معاملات ثانویه که در ذات بازار وجود داشته دیگر توجیه پیدا نمیکند و چیزی که باقی میماند موجودی انبارهایی است که روی دست خریدار باقی خواهد ماند. در حال حاضر شرایط بازار در حال رفتن به سمتی است که میتوانیم نام آن را اشباع خرید بگذاریم، یعنی نقدینگیهای سرگردان در بازار فولاد هم دیگر به کالا تبدیل شدهاند و الان چیزی که در بازار حرف اول و آخر را میزند، موجودی بسیار بالای انبارها است که پتانسیل رهگیری توسط نهادهای نظارتی را هم دارد. این شرایط نشان میدهد که شاید بازار فولاد به یک لبه پرتگاه رسیده باشد، اما در مورد این پرتگاه نمیتوان با صراحت صحبت کرد، به این دلیل که هنوز بستر معاملات و آینده بازار مشخص نیست. در واقع در چنین بستری فقط در حال تعمیق واژهای به نام دلهره در بازار قرار داریم و تعمیق بیشتر این دلهره به سقوط بیشتر قیمتها منجر میشود، در حال حاضر نمیتوان اظهار نظر قاطعی در مورد آینده بازار داشت ولی چیزی که میتوان در مورد آن صحبت کرد، شرایط اشباع خرید واسطهگری در بازار است، این شرایط نگرانکننده است، به این دلیل که کاهش قیمتهای بیشتری را به همراه دارد. در حال حاضر در یک شریط رکورد قرار داریم ولی اگر این شرایط اصلاح شود، یعنی شاهد کاهش قیمت مواد اولیه، افزایش قیمت مسکن (که این افزایش وجود دارد) و افزایش حجم معاملات مسکن باشیم، میتوان گفت که چرخه تولید و احداث در کشور تقویت میشود.اگر بخواهیم شرایط کنونی بازار فولاد را بررسی کنیم به دو فاز برمیخوریم. فاز اول؛ ریزش قیمتی در بازار فولاد در شرایطی است که همین الان هم قیمتها در بازار بالا است، یعنی الان قیمتهای فولاد خودش را با دلار ۹ تا ۱۰ هزار تومان هماهنگ میکند، این نرخ به نسبت بازار داخلی، به نسبت معاملات بورس کالا و به نسبت صادرات و بازگشت ارز به سامانه نیما هنوز بالا است، حتی اگر از مسیر دلاری هم بخواهیم نگاه کنیم، قیمتها به نسبت واقعیت خودشان هم بالاتر هستند، یعنی پتانسیل ریزش در این بازار هنوز وجود دارد. در فاز دوم با توجه به دستورالعمل جدید تنظیم بازار فولاد کلیه اشخاص حقیقی و حقوقی دارای مجوز ساخت و مصرف واقعی میتوانند از طریق بورس کالا اقدام به خرید تیرآهن و میلگرد کنند. این موضوع به این معنا است که متقاضیان میتوانند تیرآهن و میلگرد را به قیمت دولتی یا تعاونی خرید کنند، در این میان معلوم نیست که این ادعای دولت در کوتاهمدت اجرا خواهد شد یا خیر. [15]

روز گذشته فولاد خراسان ۲۰۰ تن میلگرد ۱۶ را برای تحویل ۱۶ مرداد و ۲۰۰ تن میلگرد ۲۲ تا ۲۸ را برای تحویل ۳۱ شهریور در بورس کالا عرضه کرد و قیمت‌ها در این بازار حتی تا ۸۰۰ تومان (تالحظه تنظیم این گزارش) کاهش پیدا کردند. در بازار آزاد نیز میلگرد در ابعاد و عرضه کارخانه‌های مختلف ۸ تا ۵/ ۱۱ درصد کاهش قیمتی را از سرگذراند. اما دلایل و منطق ریزش قیمت‌ها در بازار فولاد بعد از یک دوره افزایش قیمت چه بود؟ در این ‌باره کارشناسان بازار فولاد بر این باورند در برهه کنونی رشد قیمت یک محصول با پشتوانه صورت نمی‌گیرد و به وسیله جو روانی به سمت افزایش قیمت میل و سوق پیدا می‌کند، چنانچه جو روانی به هر دلیل تغییر مسیر پیدا کند و کاهش یابد، متعاقبا قیمت در بازار هم به سمت سقوط حرکت می‌کند.

اما تحلیل‌های بنیادین در بازار فولاد نشان می‌دهد، برای قیمت‌ها در این بازار باید یک سقف و خصوصا کف تعیین کرد، در ابتدا باید دید موتور محرک قیمت فولاد تا به اینجا چه بوده است؟ در پاسخ به این سوال باید از دلار به‌عنوان عامل مهمی نام برد که بازار را با تغییر فاز روبه‌رو‌ کرده و باعث شد تا صادرات از توجیه بالایی برخوردار شود. با این حال با آغاز تحریم‌ها صادرات فولاد با وقفه روبه‌رو‌ خواهد شد و این مساله روی بازار داخل اثر کاهشی قیمت بر جای خواهد گذاشت، زیرا عرضه‌های محصول را در بازار افزایش می‌دهد.در این شرایط بازار در نهایت مجبور می‌شود منطق خود را عوض کند و به‌ناچار منطق هیجانی رشد قیمت‌ها در شرایط کنونی به یک منطق خطرناک ریزش قیمت تغییر جهت داده است. روز گذشته اما هرچند بازار فولاد بهانه‌ محکم و بلندمدتی برای کاهش نرخ نداشت ولی کاهش نرخ سکه و عدم رشد دلار،‌ بهانه مقطعی خوبی در این بازار بود تا به کمک آن باز هم روند کاهشی خود را ادامه دهد. موضوع دیگری که در این بازار باید به آن اشاره کرد، موضوع نقدینگی است. شاهد آن هستیم که سومین گام رشد نقدینگی به اواخر راه خودش رسیده است،‌ یعنی شاید بازار تمام توان رشد قیمتی خودش را تا الان از دست داده باشد. سقوط آزاد قیمت‌ها در روز شنبه نشان داد که بازار در حال حس کردن واقعیت‌های عرضه و تقاضا است، به این معنا که ضعف جدی تقاضای موثر در حال خودنمایی است.

از طرف دیگر شاهد دستورالعمل جدیدی هستیم که اگر واحدی مصرف‌کننده واقعی باشد،‌ یعنی جواز ساخت داشته باشد می‌تواند مستقیما فولاد و میلگرد مورد نیاز خودش را از تولید‌کننده و با ابزار بورس کالا با قیمت مناسب تامین کند، این یعنی اینکه حجم تقاضای موثر واقعی در جامعه به شدت کاهش پیدا می‌کند. فرض کنیم اگر تمام معاملات واسطه‌گری برای تغذیه مصرف‌کننده نهایی و تقاضای موثر باشد،‌ در حال حاضر اوج پتانسیل خودنمایی واسطه‌گری حذف می‌شود، ‌این به آن معناست که مصرف‌کننده نهایی به جای اینکه از بازار و از واسطه‌ها نیاز خودش را تامین کند، مستقیما از تولیدکننده اصلی نیاز خود را خریداری می‌کند،‌ در این میان این موضوع باعث بی‌کلاه ماندن سر خیلی از واسطه‌ها شده و از سوی دیگر هم موجودی انبارها روی دستشان باقی خواهد ماند. از طرف دیگر پتانسیل‌های صادراتی قدرتمندی هم وجود ندارد و همان شرایط پیشین (صادرات به عراق و افغانستان و کشورهای همجوار) است که می‌تواند خودنمایی موثری داشته باشد. از سویی عرضه گسترده محصولات فولادی اواخر هفته گذشته که نزدیک به ۱۶۰ هزار تن بود، تکانه بزرگی از کاهش قیمت را به بازار وارد کرده است، این در حالی است که در روزهای پیش رو این موضوع کابوس بازار فولاد (هنوز نمی‌توانیم بگوییم که این سقوط آزاد نرخ ادامه پیدا می‌کند یا نه) است؛ چون بخش اعظم این حباب در حال خالی شدن است.

در ادامه مشخص نیست که بازار خودش را با چه قیمت دلاری می‌خواهد وفق دهد، چهره بازار با فرض خروج بعضی از مصرف‌کننده‌های نهایی و تغذیه آنها به‌صورت مستقیم از سمت تولیدکننده به شدت تغییر خواهد کرد، یعنی حجم معاملات واسطه‌گری یا سفته‌بازی یا معاملات ثانویه که در ذات بازار وجود داشته دیگر توجیه پیدا نمی‌کند و چیزی که باقی می‌ماند موجودی انبارهایی است که روی دست خریدار باقی خواهد ماند. در حال حاضر شرایط بازار در حال رفتن به سمتی است که می‌توانیم نام آن را «اشباع خرید» بگذاریم، یعنی نقدینگی‌های سرگردان در بازار فولاد هم دیگر به کالا تبدیل شده‌اند و الان چیزی که در بازار حرف اول و آخر را می‌زند، موجودی بسیار بالای انبارها است که پتانسیل رهگیری توسط نهادهای نظارتی را هم دارد. این شرایط نشان می‌دهد که شاید بازار فولاد به یک لبه پرتگاه رسیده باشد، اما در مورد این پرتگاه نمی‌توان با صراحت صحبت کرد،‌ به این دلیل که هنوز بستر معاملات و آینده بازار مشخص نیست. در واقع در چنین بستری فقط در حال تعمیق واژه‌ای به نام دلهره در بازار قرار داریم و تعمیق بیشتر این دلهره به سقوط بیشتر قیمت‌ها منجر می‌شود، در حال حاضر نمی‌توان اظهار نظر قاطعی در مورد آینده بازار داشت ولی چیزی که می‌توان در مورد آن صحبت کرد، شرایط «اشباع خرید واسطه‌گری» در بازار است، این شرایط نگران‌کننده است، به این دلیل که کاهش قیمت‌های بیشتری را به همراه دارد.

در حال حاضر در یک شریط رکورد قرار داریم ولی اگر این شرایط اصلاح شود، یعنی شاهد کاهش قیمت مواد اولیه، افزایش قیمت مسکن (که این افزایش وجود دارد) و افزایش حجم معاملات مسکن باشیم، می‌توان گفت که چرخه تولید و احداث در کشور تقویت می‌شود.اگر بخواهیم شرایط کنونی بازار فولاد را بررسی کنیم به دو فاز برمی‌خوریم. فاز اول؛ ریزش قیمتی در بازار فولاد در شرایطی است که همین الان هم قیمت‌ها در بازار بالا است، یعنی الان قیمت‌های فولاد خودش را با دلار ۹ تا ۱۰ هزار تومان هماهنگ می‌کند،‌ این نرخ به نسبت بازار داخلی، به نسبت معاملات بورس کالا و به نسبت صادرات و بازگشت ارز به سامانه نیما هنوز بالا است، حتی اگر از مسیر دلاری هم بخواهیم نگاه کنیم، قیمت‌ها به نسبت واقعیت خودشان هم بالاتر هستند، یعنی پتانسیل ریزش در این بازار هنوز وجود دارد. در فاز دوم با توجه به دستورالعمل جدید تنظیم بازار فولاد کلیه اشخاص حقیقی و حقوقی دارای مجوز ساخت و مصرف واقعی می‌توانند از طریق بورس کالا اقدام به خرید تیرآهن و میلگرد کنند. این موضوع به این معنا است که متقاضیان می‌توانند تیرآهن و میلگرد را به قیمت دولتی یا تعاونی خرید کنند، در این میان معلوم نیست که این ادعای دولت در کوتاه‌مدت اجرا خواهد شد یا خیر.

[15]

15

بازگشت به شاخه اخبار فولاد بازگشت به صفحه نخست

نظرات کاربران

دسته بندی های "بازتاب رسانه ها" استیل پدیا