فروشکلیه هم تلگرامی شد!
از بیماریهایی که افراد زیادی در کشور ما با آن دست و پنجه نرم میکنند بیماریهای کلیوی هستند. در کشور ما 23 تا 30 آبان به نام «هفته حمایت از بیماران کلیوی» نامگذاری شده و همین بهانهای شد تا به سراغ بیماران کلیوی برویم و از زبان خودشان حالشان را جویا شویم.
نمیتوانید با اتوبوس و سایر وسایل نقلیه به مرکز درمانی برسید، پس یا باید با آژانس بروید یا به کمک خانوادهتان. با وضعیت جسمانیتان، قادر به کارکردن نیستید پس همیشه نگران هزینه درمان هستید. به داروخانه مراجعه میکنید تا نسخهتان را بگیرید، اما داروی تجویزی شما تحت پوشش بیمه نیست و دکتر تاکید کرده حتما باید همین دارو را مصرف کنید. هنوز در فهرست انتظار پیوند کلیه هستید و هر روز به این امید روزتان را شروع میکنید که شاید نوبت پیوندتان باشد. ضعف جسمانی و داروهایی که باید برای سایر بیماریهایتان بخورید، امانتان را بریده ولی از همه اینها بدتر، نگاه اطرافیانتان به شماست. علاوه بر مشکلات بیانشده، مشکلات معیشتی بیماران کلیوی بسیار قابلتوجه است و بخش عمدهای از این بیماران در پرداخت هزینههای درمان خود ناتوان هستند. حسین 30 ساله یکی از هزاران بیمار کلیوی است. او میگوید: «از زمان کودکی یکی از کلیههایم دچار نارسایی بود ولی چون کلیه دیگرم سالم بود، متوجه آن نشدم. تقریبا 20 ساله بودم که با انجام سونوگرافی و آزمایش معلوم شد کلیه دیگرم نیز در حال نابودی است. دو سال با یک کلیه سر کردم تا اینکه نفس آن نیز به شماره افتاد.» بعد داستان دیالیز شروع میشود، اما کلیههایش به دیالیز جواب نمیدهد و پیوند تنها راه باقیمانده میشود. او ادامه میدهد: «چون گروه خونیام o مثبت بود، کلیه پیوندی سخت پیدا میشد، حدود هفت7 سال پیش، پزشک با انجام آزمایش تعیین کرد پدرم میتواند کلیهاش را به من بدهد. البته بعد از پیوند برای پدرم مشکلی ایجاد نشد و من هم بعد از عمل پیوند، حال و روزم بهتر شد و مشکل خاصی نداشتم جز هزینه بالای داروهای خارجی.» او میافزاید: «داروهای دیگری هم به جای این داروها به بازار آمدهاند ولی کیفیت داروهای سابق را ندارد و به من نمیسازد؛ هر روز صبح حالت تهوع و استفراغ شدید دارم و علاوه بر آن، پوکی استخوان شدید گرفتهام و نمیتوانم سر کار بروم. حتی به دلیل بیماریام از سال دوم دانشگاه نتوانستم ادامه تحصیل بدهم.» اما در سوی دیگر ماجرای کلیه، کسانی هستند که اقدام به فروش کلیههایشان میکنند. شاید اسم فروشندگان کلیه تصویر در و دیوارهای شهر را که آگهیهای فروش کلیه بر آنها نصب شدهاند تداعی کند ولی اینبار در کنار این شیوه سنتی فروش کلیه شیوههای جدیدی سربرآوردهاند که بازار گرمی هم دارند. سایتهایی که برای فروش کلیه احداث شدهاند پر از آگهیهایی هستند که بیشتر آگهیدهندگان با کلمات «فوری» و «نیاز مالی» اضطرارشان را به فروش کلیه یا کبدشان نشان میدهند. به یکی از این سایتها قدم میگذاریم. در یک آگهی که متعلق به روز گذشته است آمده است: «سلام امین هستم. ۲۴سالمه کلیه و قسمتی از کبدم رو میفروشم به قیمت توافقی. ورزشکار حرفهای هستم و رزمیکارم. کلی هم حکم قهرمانی کشوری و بینالمللی دارم.» با اینکه در بعضی از آگهیها از قیمتهای 90 و 100 میلیونی فروش صحبت شده، اما بعضی از آگهیهای دیگر از «قیمت توافقی» که معلوم نیست راه به کجا میبرد صحبت میکنند. با یکی از این آگهیدهندگان که میخواهد کلیه یا قسمتی از کبدش را به قیمت توافقی بفروشد تماس میگیریم. زن 33 ساله که از صدای خستهاش میتوان حدس زد که چه چیزی او را مجبور به این کار کرده، میگوید: «من سرپرست خانواده هستم و دو بچه دارم و فشار قرضها و پول نزول باعث شده است که مجبور به فروش کلیهام شوم.» او ادامه میدهد: «من شاغل هستم ولی مشکلی از نظر جسمانی ندارم.» برای فروش کلیه اش قیمتهای 55 میلیونی هم به او پیشنهاد شده است و درباره فروش کبد هم میگوید: «با اینکه در بعضی از آگهیها قیمت فروش کبد را 400 میلیون زدهاند ولی عرفش 250 میلیون است، ولی فروش کبد مشکلاتی دارد، زیرا در ایران فقط پیوند اقوام درجه یک را قبول میکنند.» اما در این سایت علاوه بر آگهیهایی که در سایت هستند یک کانال تلگرامی هم وجود دارد که برای درج آگهی در کانال باید چهار هزار تومان پول به یک شماره حساب که در سایت قرار داده شده واریز کرد. وارد کانال تلگرامی فروش کلیه میشویم. در کانال آگهیهای مختلفی از فروشندگان کلیه درج شده است. در یکی از این آگهیها آمده است: «فروش کلیه 23 ساله فوری فوری فروشی30 میلیون.» شماره تلفنی هم در انتهای آگهی است و به همین راحتی و با چند کلمه ساده یک کلیه فروخته میشود. نکته جالب در این آگهی این است که خبری از قیمتهای نجومی فروش کلیه نیست. با شمارهای که در این آگهی تلگرامی درج شده است تماس میگیریم. پسر جوان میگوید: