3 رویداد بزرگ نفتی در یک ماه
تحریم وقتی به نفت و پولش رسید، وضعیت اقتصادی کشور را دشوار کرد؛ سختی کشیدیم، اما آموختیم. هزینههایمان افزون شد، اما آبدیده شدیم.
حالا در «فصل پس از برجام»، صنعت نفت میتواند مهمترین موتور محرک اقتصادی ایران باشد. صنعت نفتمان «ملی» است، پس طلب میکند نگاه گروههای مختلف داخلی (باوجود اختلافاتشان) ناظر بر «منافع کلان ملی» باشد؛ آنهم در این برهه حساس.
١- صنعت نفت ایران در یک ماه پیشِرو، میزبان «سه رویداد ملی مهم» است. برگزاری و انعکاس مسئولانه این رویدادها به ارتقای وجهه بینالمللی دیپلماسی اقتصادی کشور کمک میکند و شاهدی برای توانمندیهای کسبشده در دوران تحریم خواهد شد که میتواند زمینه «سرمایهگذاریهای بزرگ» در کشور را فراهم کند. در چنین شرایطی است که بیش از هر زمان دیگر، به خویشتنداری و آرامش نیاز داریم؛ از جانب دولت، از طرف مخالفانش. نهادهای نظارتی هم حتما از منافذ مراقبت خواهند کرد. پس لازم است «دلها» و «زبانها» به هم نزدیک شوند. آن موقع است که میتواند بستر کسب منافع کلان ملی را هموار و ارتقای وجه ملی و بینالمللی کشور را تمهید کرد.
٢- دوم آذر، سومین اجلاس سران سازمان کشورهای صادرکننده گاز (GECF) در تهران برگزار میشود. ایده تشکیل این سازمان و ارتقای همکاری بین کشورهای صادرکننده گاز را رهبر معظم انقلاب در سال ١٣٨٥، در دیدار دبیر وقت شورای امنیت ملی روسیه مطرح کردند. روسیه از آن استقبال کرد و قطر به عنوان عضو مؤسس به آن پیوست تا این سازمان امروز با داشتن ١٢ عضو اصلی (الجزایر، بولیوی، مصر، گینه استوایی، لیبی، امارات متحده عربی، قطر، ترینیداد و توباگو، ونزوئلا و روسیه) همراه با پنج عضو ناظر (هلند، نروژ، عراق، عمان و پرو) دوسوم ذخایر ثابتشده گاز جهان، ٦٥ درصد بازار «الانجی» و ٤١ درصد تجارت گاز بهوسیله خط لوله را در اختیار داشته باشد. از ٢٣ دسامبر سال ٢٠٠٨ که (GECF) تشکیل شد، قطر مقر دبیرخانه این سازمان را به دوحه برد و یک دوره میزبان اجلاس سران شد. مسکو دو دوره دبیرکل روس را بر صندلی ریاست دبیرخانه نشاند و یکبار میزبان کنفرانس سران کشورهای صادرکننده گاز شد. بعد از آن بود که ایران در سال ١٣٩٢، یکبار جلسه وزیران را در تهران برگزار کرد و با رایزنی فشرده توانست تنها با اختلاف یک رأی، محمدحسین عادلی را بر مسند دبیرکلی این سازمان بنشاند. حالا برگزاری اجلاس دوم وزرا و سومین کنفرانس سران کشورهای صادرکننده گاز در تهران فرصت مناسبی است که دوره دبیرکلی نامزد ایران تمدید شود و دستاوردهای صنعت گاز ایران، بهویژه در دوره تحریم، به دنیا معرفی شود. آن طرف ماجرا را هم باید به دقت رصد و مدیریتکرد.
مبادا که قطر تحتتأثیر سیاستهای خصمانه سعودیها قرار گیرد و در سطح عالی به تهران نیاید! حضور ولادیمیر پوتین در تهران هم در شرایط فعلی بااهمیت است. ایران میتواند در حاشیه اجلاس سران، دیپلماسی منطقهای خود را تقویت کند. فرصت حضور سران کشورهای گازخیز در تهران، آنهم پس از دوره برجام، چنان است که نباید در غبار هیاهو از دست رود. اینجا ایران است. همه ما ایرانی هستیم.
٣- نیمه دوم آبان جاری، بنابر اعلام وزات نفت، زمان افتتاح فازهای ١٥و ١٦ پارس جنوبی است. اجرای این فازها در شرایط تحریم جزء تجربیات مهم صنعت نفت کشور است. قرارداد این فازها در سال ٨٥ به قرارگاه سازندگی خانمالانبیا سپرده و عملیات اجرائی آن از سال ١٣٨٦ آغاز شد. ابتدا قرار بود نروژیها در کنار قرارگاه و شرکت صدرا این فازها را توسعه داده و سال ٨٩ پروژه به بهرهبرداری برسد. تحریمها که آغاز شد، خارجیها رفتند و قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا بهعنوان مسئول بخش خشکی و نماینده پیمانکاران و شرکت تأسیسات دریایی به عنوان مسئول بخش دریایی پروژه را در دست گرفتند. هرچند زمان اجرای پروژه طولانی شد و احتمالا هزینههای آن از دومیلیاردو ٧٠٠ میلیون دلار اولیه افزونتر شده است، اما اجرای چنین پروژه عظیمی به وسیله پیمانکاران داخلی و در شرایط تحریمی، ظرفیت انجام کارهای بزرگ در کشور را ارتقا داده است. این ظرفیتها باید بهخوبی شناسانده شوند؛ خاصه آنکه در مدل جدید قراردادهای نفتی ایران، شرکتهای خارجی برای سرمایهگذاری و توسعه میادین نفتی باید حتما یک پیمانکار ایرانی در کنار خود داشته باشند. حالا قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا، به عنوان یک ظرفیت و سایر پیمانکاران مجری فازهای ١٥ و ١٦، میتوانند وضعیت گذشته را مرور و اشکالات را برطرف کنند تا پروژههای آینده در شرایط پس از تحریم در زمان و با هزینه کمتر اجرا شوند. برای نشاندادن و توسعه این ظرفیتها در کشور نیاز به آرامش داریم. در فضای پرالتهاب، اهمیت ظرفیتهای ملی گم میشود.
٤- هفتم و هشتم آذر سال جاری، کنفرانس معرفی مدل جدید قراردادهای نفتی ایران، موسوم به (IPC) در تهران برگزار خواهد شد. مدلی که ابتدا قرار بود در لندن معرفی شود تا شرکتهای معتبر بینالمللی که عمدتا در لندن دفتر دارند، سهلتر بتوانند در آن شرکت کنند، اما با تدبیر وزارت نفت حالا قرار است مدل جدید قراردادهای نفتی ایران و پروژههایی که برای سرمایهگذاری پیمانکاران داخلی و خارجی در نظر گرفته شده است، ابتدا در تهران معرفی شوند. حدود صدمیلیارد دلار فرصت سرمایهگذاری در صنعت نفت ایجاد شده است تا میادین نفتی و گازی، بخش پالایشگاهی و پروژههای پتروشیمی توسعه یابند. اگر توسعه کشورهای نفتی و گازی منطقه خاورمیانه را نگاه کنیم و آینده بازارهای جهانی و توسعه تکنولوژیک برای ازدیاد برداشت از نفت و گازهای نامتعارف را رصد کنیم، تنها یک گزینه پیشِرویمان خواهیم دید: «فرصت زیادی برای تسریع آهنگ توسعه صنعت نفت و گاز کشور در اختیار نداریم». وگرنه تنها باید دورشدن رقبا را تماشا کنیم و زجر بکشیم که چطور نفت و گاز ما را از میادین مشترک بالا میکشند! مدل جدید قراردادهای نفتی که منتشر شود منتقدان و موافقانی خواهد داشت که باید نظراتشان را طرح کنند تا مذاکرهکنندگان، به قراردادها در مذاکرات توجه کنند. اگر تصمیم گرفتیم مدل جدید قراردادهای نفتی ایران، بهجای لندن ابتدا در تهران معرفی شود، خوب است که همه دستاندرکاران تلاششان را به کار گیرند تا به مؤثرترین وجه، به دنیا معرفی شود. در فضای آرام، بهتر میتوان این مسئولیت ملی را محقق کرد. در این فضا، شرکتهای داخلی هم بهتر میتوانند خود را در عرصه جهانی معرفی کنند. فضای پرالتهاب، به سرمایهگذاران خوشآمد نمیگوید!
٥- تأکید رهبر معظم انقلاب بر مراقبت درباره پرهیز از واردات بیرویه پس از لغو تحریمها، بهویژه واردات مصرفی آنهم از آمریکا، نکته مهمی بود که جدا از مباحث سیاسی آن، حاوی پیام اقتصادی است. پیامی که دولت روحانی هم با بخشنامه وزیر صنعت، معدن و تجارت، آن را اجرائی کرد. برای کشوری که سرمایهگذاریهایش در بخشهای زیربنایی سالها به دلیل تحریم، عقب افتاده است، برای کشوری که جوانانش کار میخواهند و بخشهای مختلف صنعتیاش پروژه نیمهتمام دارند، برای کشوری که در رقابت منطقهای است، هزینهکردن بیرویه پولهای رهاشده از قفس تحریم در مسیر واردات بیرویه کالاهای مصرفی، شوکران است. مگر نبود تجربه دوران اوج درآمدهای نفتی ایران؟! چه شد؟! درآمدهای نفتی پیش از آغاز تحریمها و آمار واردات دولت قبل را نگاه کنید. بیش از ٨٠٠ میلیارد درآمد ایران در آن هشت سال چطور هزینه شد؟ چه وارد کردیم؟! از انگور تا پورشه. از... تا... ما باید از این تاریخ درس بگیریم. تیم اقتصادی دولت هم میداند که پولهای پس از لغو تحریمها باید عمدتا به سوی سرمایهگذاری مولد برود. اگر نرود، یعنی از تاریخ درس نگرفتهایم.
٦- حالا که به مدد سرسختی و مجاهدت دلسوزانه تیم مذاکرهکننده هستهای و اجماع نظام تصمیمسازی کشور، تحریمها در آستانه لغو قرار گرفتهاند...
باید به دنیا نشان دهیم که چطور در دوران سخت، استقامت کردیم و پیش رفتیم. سختی کشیدیم، اما آموختیم. هزینههایمان افزون شد، اما آبدیده شدیم. یکی از معاونان وزیر نفت روزی گفته بود اگر نصف تحریمهای ایران بر برخی کشورهای منطقه اعمال میشد، معلوم نبود برقرار میماندند (نزدیک به مضمون)؛ پس میتوان موفقیت کشور در گذراندن دوره سخت تحریم را در بوق کرد و درعینحال به شکرانهاش به تأمین آرامش فضای کشور برای توسعه صنعتی و اقتصادی پس از برجام، یاری رساند؛ لازم است «دلها» و «زبانها» به هم نزدیک شوند.