در گفت وگو با عضو هيات مديره انجمن سنگ آهن بررسي شد :

سربارهاي هزينه اي در بخش سنگ آهن

سربارهاي هزينه اي در بخش سنگ آهن

گروه معادن >سنگ آهن - يکي از عوامل موثر در مزيت سرمايه گذاري در زنجيره سنگ آهن در هزينه هاي حمل و نقل خلاصه مي شود، در اين باره سه هزينه مشخص هزينه حمل زميني تا بنادر، هزينه هاي بندري و هزينه هاي حمل دريايي از مواردي هستند که درخصوص اين زنجيره قابل استناد هستند؛ هزينه هايي که پيرو هزينه هاي ناشي از عمليات استخراج و کانه آرايي و فرآوري سنگ آهن اتفاق مي افتند.

به گزارش ماین نیوز، در واقع موضوع حمل و نقل محصولات سنگ آهن از مواردي است که رقابت پذيري اين محصول را در سطح داخلي و جهاني با چالش هاي مهم مواجه مي کند.از سويي شاخص مزيت هاي سنگ آهن نيز به رقابت پذيري اين محصول کمک خواهد کرد، به طوري که عواملي همچون متوسط عيار سنگ آهن، هزينه هاي عمومي باطله برداري و شاخص مهم بهره وري در معادن خصوصي کشور از شاخص هاي تاثير گذار در ارتباط با رقابت پذيري در معادن کشور است.

سجاد غرقي عضو هيات مديره انجمن سنگ آهن درخصوص وضعيت بازار جهاني سنگ آهن مي گويد: در حال حاضر قيمت هاي جهاني در بازار سنگ آهن به واسطه عدم تعادل عرضه و تقاضا که در چين رخ داده، شرايط مساعدي ندارد. از سال 2014 روند نزولي قيمت ها در بازار جهاني شروع شد و در 2016 به کف قيمتي (نزديک به 50 دلار) هم رسيد، اما در مدت کوتاهي اين روند بازگشت؛ به طوري که در ژانويه سال 2017 تا ماه مارس با رشد قيمت هاي جهاني سنگ آهن مواجه شديم که رشد خوبي را هم داشت. اما بعد از اين سه ماه مجددا سقوط قيمت شروع شد که امروز هم به قيمت 55 دلار در پري فاين استراليا رسيده است.

قيمت جهاني روند نزولي را طي کرده و طبيعتا فضاي مساعدي به خصوص در حوزه صادرات و به ويژه در سنگ دانه بندي وجود ندارد. غرقي پس از تحليلي مختصر از وضعيت کلي بازار جهاني سنگ آهن در پاسخ به سوال ما مبني بر اينکه با توجه به اينکه هزينه هاي حمل و نقل سنگ آهن ايران خيلي بالا است، اين هزينه ها توجيه پذيري صادرات سنگ آهن را با چه مشکلاتي مواجه مي کند، مي گويد: براي تحليل هزينه هاي تمام شده صادرات چند بخش را بايد در اين زنجيره صادراتي لحاظ کنيم، اولين بحث موضوع هزينه هاي توليد است؛ يعني هزينه هاي تمام شده درب معدن (Exwork ) که هزينه هاي ناشي از عمليات استخراجي و کانه آرايي و فرآوري است. در اين رابطه سه نوع هزينه حمل را بايد مدنظر قرار داد: هزينه حمل زميني تا بنادر، هزينه هاي بندري و هزينه هاي حمل دريايي (حمل به مقاصد صادراتي که عمدتا بنادر جنوب و شرق چين را شامل مي شود). در اين خصوص بايد گفت در بخش اول که عنوان شد ما واجد مزيت هستيم، يعني هزينه هاي توليد سنگ آهن دانه بندي ما درب معدن قابل رقابت با معادن کلاس جهاني است، به طوري که هزينه هاي توليد ما هزينه هاي بالايي نيست و عموما درب معدن زير 10 دلار تمام مي شود؛ البته در معادن مختلف اين اعداد متفاوت است و متناسب با شاخص هاي هر معدني کمتر و بيشتر مي شود، اما به طور متوسط هزينه عملياتي تمام شده حمل سنگ آهن دانه بندي در معادن کشور زير 10 دلار است.

علت اين موضوع چيست؟ اولين مزيت، متوسط عيار سنگ آهن است که اين ميزان براي کشور، چيزي حدود 51 است در حالي که عيار متوسط دنيا حدود 42 است. دومين بحث اين است که با توجه به اينکه ذخاير ما سطحي است و هنوز به عمق نرفته ايم، هزينه هاي عمومي «باطله برداري» مان در داخل معادن زياد نيست. شاخص هاي ديگري هم وجود دارد؛ در اين رابطه مي توان به شاخص هايي همچون «بهره وري در معادن خصوصي» اشاره کرد که شاخص خوبي است. اين موضوعات هزينه هاي عملياتي ما (هزينه هاي استهلاک سرمايه و هزينه هاي سرمايه گذاري را از اين شاخص جدا بايد کرد) در درب معدن را رقابت پذير کرده است. غرقي ادامه مي دهد: اما وقتي از درب معدن خارج مي شويم، يعني شروع به حمل زميني مي کنيم (حمل بندري و دريايي) از مزيت سرمايه گذاري خارج مي شويم، به چه معنا؟
هزينه متوسط حمل زميني در خيلي از کشورها به ويژه معادن کلاس جهاني مثل برزيل و استراليا يا به صورت حمل ريلي است که کسر بسيار پاييني را تشکيل مي دهد - يعني گاهي کمتر از سه دلار- يا به صورت «نوار نقاله» به بنادر منتقل مي شود که آن هم چيزي کمتر از 3 دلار تمام مي شود.

در حالي که اين عدد براي ما عددي است که مثلا در منطقه سنگان حدود 85 هزار تومان تمام مي شود که اگر دلار را 3 هزار و 750 تومان در نظر بگيريم اين رقم معادل 22 دلار در هر تن تمام مي شود. بنابر اين ارقام که توضيح داده شد مزيت رقابت پذيري ما را از بين مي برند، از سوي ديگر اما هزينه هاي بندري هم بالاست، به اين معني که به رغم اينکه بنادر کشور ظرفيت بارگيري و حمل بالايي را ندارند و مستهلک هستند، اما هزينه هاي بندري اعم از گمرکي، بارگيري، انبارداري و تخليه رقمي حدود 3 تا 5/ 3 دلار در هر تن را شامل مي شود. در اين رابطه بايد گفت قيمت و هزينه توليد درب معدن رقم پاييني را شامل مي شود.

پراکندگي صادرات سنگ آهن
به حمل زميني و بندري که مي رسيم به دليل «عدم توسعه زيرساخت ها» و عدم سرمايه گذاري در آن حوزه ها که عمدتا متوجه سرمايه گذاري هاي حاکميتي است و بخش خصوصي با توجه به هزينه بر بودن و مقياس بزرگ سرمايه گذاري به اين ميزان نمي تواند سرمايه گذاري کند رقم هزينه ها ناگزير بالاست. هزينه هاي حمل دريايي هم مجددا به همين ترتيب است، به طوري که ظرفيت بنادر کشور براي کشتي هاي بالاي 100 هزار تن موقعيت مناسبي ندارد و اصولا بهترين و نرمال ترين کشتي ها «پانامکس» هستند که مي توانند در اين بنادر بارگيري کنند و به طور متوسط ظرفيت 50 تا 60 هزار تني را شامل مي شوند. غرقي در ادامه به بخش ديگر مشکلات تجارت در زمينه سنگ آهن اشاره کرده و مي گويد: بايد گفت مشکل ديگر پراکندگي صادرات سنگ آهن است، يعني نبود شرکت هاي بزرگ صادر کننده که بارها را جمع آوري، استانداردسازي و برندسازي کنند و آن را به صورت بزرگ صادر کنند. مجموعه اين عوامل که به مسائل داخل اين صنعت تعبير مي شود، بر قيمت محصول بنگاه هاي معدني اثرگذار خواهد بود.

انواع تامين مالي در زنجيره سنگ آهن
عضو هيات مديره انجمن سنگ آهن در ادامه به تنظيم مناسبات بازار که توسط دولت انجام مي شود، اشاره کرده و مي گويد: روند اين مناسبات نسبتي با شرايط واقعي بازار کسب و کار و معدن ندارد، به طور مثال اولين موضوعي که باعث تجهيز و توسعه معادن کشور مي شود را بايد تامين مالي دانست، اين تامين مالي چند منبع دارد؛ منبع اول تسهيلات بانکي است که با توجه به اينکه سود بانکي بسيار بالا است نياز به توضيح ندارد که اين روند اقتصادي نيست.دومين منبع را بايد استفاده از تسهيلات دولتي دانست. در اين رابطه بايد گفت در شرايطي که بازار به سمت کاهش قيمت بود، هيچ تسهيلاتي از سمت دولت براي بخش معدن طي 4 سالي که قيمت ها سير نزولي داشته، اختصاص نيافته است.در جمع بندي اين نکات بايد گفت بخش معدن براي توسعه و کاهش هزينه هايش نه دسترسي به منابع بانکي و نه تسهيلات دولتي دارد. اما سومين منبع، سرمايه گذاري خارجي است که با توجه به شرايط تحريم و بحث بلندمدت بودن و ريسک بالايي که سرمايه گذاري در اين بخش دارد با ترديدهايي همراه است، بنابراين تنها منبعي که باقي مي ماند بحث فروش داخلي است که به دليل نبود تقاضاي داخلي معادن بزرگ کارخانه هاي فولاد و خطوط کنسانتره و گندله، اساسا بخش عمده اي از ظرفيت توليدي کشور قابليت جذب در بازار داخلي را ندارند.
بازگشت به شاخه اخبار معدن بازگشت به صفحه نخست

نظرات کاربران

دسته بندی های "بازتاب رسانه ها" استیل پدیا