بورس كالابراي عرضه كنندگان و خريداران فولاد تا چه اندازه جذابيت دارد؟

بورس كالابراي عرضه كنندگان و خريداران فولاد تا چه اندازه جذابيت دارد؟

گروه صنایع معدنی >فولاد - بيش از 13 سال است که از عرضه فولاد در بورس کالامي گذرد، گرچه در ابتداي اين مجموعه به نام بورس فلزات فعاليت مي کرد که در ادامه با تصويب قانون بازار اوراق بهادار اضافه شدن کالاهاي ديگر، نام بورس فلزات به بورس کالاتغيير کرد.

به گزارش ماین نیوز، با پايان فروش سيستم حواله اي فروش آهن، اين فلز به بورس فلزات راه يافت و ذوب آهن اصفهان به عنوان نخستين عرضه کننده آن به شمار مي رود و در ادامه نيز با الزام ساير شرکت هاي دولتي به عرضه در بورس فلزات،شاهد عرضه انواع فولاد در اين بورس بوديم.

اما به نظر مي رسد ساز و کار جذابي براي عرضه محصولات بخش خصوصي در بورس کالاطراحي نشده است چرا که اغلب فولادسازان دولتي که به نوعي الزام به عرضه در بورس کالادارند در اين رينگ حاضر مي شوند و فولاد سازان بخش خصوصي تمايلي به عرضه محصولات ندارند.

شفافيت معاملات يکي از نکات مثبت بورس کالابه شمار مي رود و شايد دليل عدم تمايل بخش خصوصي به عرضه در بورس کالاهمين موضوع باشد چرا که هميشه بخش خصوصي اين بيم را دارد تا در صورت شفافيت زير ذره بين قرار گيرد.گرچه برخي قوانين از سوي قانون گذار در راستاي حمايت از پذيرفته شدگان بورس است اما نگاهي به آمار مبادلات بورس کالاو ميزان فولاد توليدي کشور حاکي از عدم جذابيت بورس کالابراي بخش خصوصي است. طبق ماده 6 قانون توسعه ابزارها و نهادهاي مالي جديد، معادل 10 درصد از ماليات بر درآمد حاصل از فروش کالاهايي که در بورس هاي کالايي پذيرفته شده و به فروش مي رسد، از سال پذيرش تا سالي که از فهرست شرکت هاي پذيرفته شده در اين بورس ها يا بازارها حذف نشده اند با تاييد سازمان بورس و اوراق بهادار بخشوده مي شود.

بر اساس ماده 17 قانون توسعه ابزارها و نهادهاي مالي جديد، خريد و فروش کالاهاي پذيرفته شده در بورس هاي کالايي که با رعايت مقررات حاکم بر آن بورس ها مورد داد و ستد قرار مي گيرند از سوي وزارتخانه ها و دستگاه هاي دولتي و عمومي و دستگاه هاي اجرايي نياز به برگزاري مناقصه يا مزايده و تشريفات مربوط به آنها ندارد. براساس ماده 18 قانون توسعه ابزارها و نهادهاي مالي جديد، دولت مکلف است کالاي پذيرفته شده در بورس را از نظام قيمت گذاري خارج کند. در اين شماره باشگاه مديران، واحد هاي فولادي عرضه کننده و متقاضي خريد از بورس کالابه اين پرسش پاسخ داده اندکه آيا بورس کالابراي عرضه کنندگان و خريداران فولاد جذابيت دارد؟

سنگ آهن محصولي خاص و داراي مشتري خاص است
عرضه در بورس کالابايد اختياري باشد
محمود نوريان
مديرعامل شرکت صنعتي و معدني چادرملو
به تازگي طبق توافقي که فعالان سنگ آهن براي کشف قيمت اين ماده معدني در بورس کالابا مسوولان اين بورس داشتند مقرر شد تا سازوکاري اجرايي براي حضور موفق سنگ آهن در بورس کالاتدوين شود اما به نظر مي رسد حال که معدنکاران تمايل به عرضه در بورس براي شفافيت بيشتر قيمت سنگ آهن داشتند اين موضوع تبديل به ابزاري براي تهديد و الزام به حضور آنها شده اما تاکيد مي کنم حضور يا عدم حضور شرکت هاي توليد کننده سنگ آهن در بورس کالابراي عرضه محصولات خود بايد اختياري باشد، اجبار در شيوه عرضه هر نوع توليداتي موجب اخلال در بازار عرضه و تقاضا مي شود.

بورس کالابه عنوان يک مرکز انسجام دهنده بازارعرضه و تقاضا خوب است مشروط به اينکه از توليد کننده و مصرف کننده سلب اختيار نکند بلکه راهکاري باشد در کنار ساير روش هاي خريد و فروش کالايا محصول. البته برخي معتقدند عرضه سنگ آهن در بورس کالامکانيزم مطمئني براي کشف قيمت اين محصول و تضميني مطمئن براي فروش است، در حالي که توليد کننده و خريداران داخلي سنگ آهن مشکلي براي کشف قيمت و خريد و فروش اين محصول ندارند و از گذشته در تعامل با يکديگر در فضاي دوستانه و حرفه اي به توافق رسيده اند. سنگ آهن محصولي خاص و داراي مشتري خاص است که در بازار داخل ارتباط تنگاتنگ و شناخته شده اي بين توليد کنندگان و مصرف کنندگان اين محصول وجود دارد بنابراين خريد و فروش سنگ آهن در داخل کشور خيلي مکانيزم پيچيده و معادله چند مجهولي نيست که به دنبال راه حل باشيم.

وقتي محصولي در بورس کشف قيمت شود بديهي است خريدار و فروشنده بر پايه همان قيمت معامله مي کنند و اين اتفاق اگر براي سنگ آهن بيفتد اثر مثبت خواهد داشت، چراکه در حال حاضر قيمت سنگ آهن درداخل کشور براي توليد کنندگان فولاد کمتر از قيمت جهاني است و بعيد مي دانم اين گروه موافق خريد سنگ آهن از بورس کالاباشند. معاملات در بورس کالاشفاف و نقدي انجام مي شود و اين حرکت نيز براي سنگ آهني ها اثرات بسيار مثبتي دارد و استقبال مي کنيم، اما بهتر است کمي واقع بينانه به اين موضوع نگاه کنيم که آيا اين توان و ظرفيت در بين واحدهاي فولادي وجود دارد که خريد نقدي داشته باشند؟در همه جاي جهان ارتباط متقابل توليد کنندگان مواد اوليه و خريداران سنگ آهن در بخش خصوصي همواره بر پايه منافع مشترک بوده و چالش سختي وجود ندارد، اين تعامل تا جايي وجود دارد که دولت ها مداخله نکنند. بهتر است دولت از نقش نظارتي و حمايتي خود خارج نشود و در مقام تصميم گيري و تعيين تکليف براي فعالان اين حوزه صنعتي قرار نگيرد.

شايد برخي از توليدکنندگان سنگ آهن مايل باشند محصول خود را در بورس کالاعرضه کنند که بسيار خوب است اما همان طور که اشاره کردم نبايد اجبار و تحميلي باشد. بورس کالامي تواند زمينه صادرات مازاد بر نياز داخل را نيز براي عرضه کنندگان فراهم کند تا توان بخش خصوصي تقويت شود و از طرفي درآمد ارزي براي کشور حاصل شود. هر چند چادرملو در شرايط فعلي به صادرات محصول خود نمي انديشد اما در عين حال از ايجاد زمينه هاي رقابتي براي ورود به بازارهاي جهاني نيز حمايت مي کند حال اگر به اعتقاد برخي صاحب نظران بورس کالامي تواند اين شرايط را فراهم کند اقدام پسنديده اي است.

اين شرکت همواره در جهت خلق ارزش افزوده در فرآيند توليد گام برداشته و به جرات مي توان گفت چادرملو اکنون به مرحله اي رسيده است که محصول خود را با استخراج مواد اوليه از دل زمين و معدن آغاز مي کند و پس از فرآوري و توليد کنسانتره در 5 خط توليد با ظرفيت 10 و نيم ميليون تن در سال علاوه بر تامين مواد اوليه کارخانه گندله سازي اردکان که سالانه 3 ميليون و 400 هزار تن گندله توليد مي کند و به زودي به مرز 4 ميليون تن مي رسد، خوراک لازم براي واحدهاي بزرگ فولادي کشور از جمله فولاد مبارکه و خوزستان را نيز تامين مي کند. وي گفت: در مرحله بعدي با سرمايه گذاري در دو واحد توليد آهن اسفنجي و شمش فولاد غدير ايرانيان و ارفع بخشي از گندله توليد شده به اين واحدها منتقل و مازاد آن به صنايع فولاد کشور عرضه مي شود. در آخرين مرحله از زنجيره توليد فولاد چادرملو، اقدام به سرمايه گذاري در طرح نورد و فولاد سرمد ابرکوه کرده که در حال حاضر پروژه نورد به اتمام رسيده است و به اين ترتيب مي توان گفت چادرملو يکي از معدود شرکت هاي بزرگ معدني و صنعتي است که توانسته پيشگامي خود را در تکميل چرخه توليد فولاد به اثبات برساند.

اين نکته را نيز متذکر شوم که از هم اکنون در انديشه صدور محصول نهايي خود به خارج از مرزها هستيم چرا که بر اين باوريم با ارزش آفريني در فرآيند توليد توان بخش خصوصي را در توسعه اقتصادي به اثبات رسانديم و حال بايد سهم خود را در درآمد ملي افزايش دهيم. همان گونه که بار ها بيان شده متاسفانه در کشور ما خصوصي سازي معادن، به روش صحيح انجام نشده است و دولت حاضر نيست معادن را به بخش خصوصي واگذار کند تا با استفاده از تجربه و تخصص موجود در بخش خصوصي بتوان شرايط بحراني برخي معادن را برطرف کرد، بنابراين چون به معني واقعي اين امر محقق نشده، بيم آن مي رود روند عرضه محصولات سنگ آهن در بورس کالانيز به همين سرنوشت مواجه شود و شرايط فعلي عرضه سنگ آهن را نيز مختل کند.

مهم ترين دستاورد بورس کالا
حذف سيستم حواله اي و ترک تشريفات فروش
رسول خليفه سلطان
دبير انجمن توليد کنندگان فولاد ايران

نياز به ايجاد بازاري متشکل و سازمان يافته براي تقابل آزاد عرضه و تقاضا و دستيابي به اثرات مثبت اين مهم در اقتصاد توليد و مصرف، دولت و مجلس شوراي اسلامي را بر آن داشت تا بستر قانوني لازم جهت تاسيس و راه اندازي بورس هاي کالايي را در ايران فراهم سازند. در اين راستا با تصويب بند (ج) ماده (95)قانون برنامه سوم و بند (الف) قانون برنامه چهارم، شوراي عالي بورس موظف به تشکيل و گسترش بورس هاي کالايي در ايران شد. در پي اين امر، سازمان کارگزاران بورس فلزات تهران در شهريورماه سال82 به عنوان اولين بورس کالاي کشور فعاليت خود را آغاز کرد و پس از آن نيز سازمان کارگزاران بورس کالاي کشاورزي در شهريورماه سال 83 شروع به فعاليت کرد و با تصويب قانون بازار اوراق بهادار جمهوري اسلامي ايران مصوب آذرماه سال 1384، سازمان کارگزاران بورس فلزات تهران و سازمان کارگزاران بورس کالاي کشاورزي منحل شده و طي مراحل قانوني جهت تصفيه اين سازمان ها آغاز شد. شرکت بورس کالاي ايران به عنوان يک شرکت جديد و کاملامستقل از سازمان هاي کارگزاران بورس فلزات و بورس کالاي کشاورزي، پس از پذيره نويسي در 4 گروه سهامداري و برگزاري مجمع عمومي از ابتداي مهرماه سال 1386 فعاليت خود را آغاز کرد.

بي شك از مهم ترين اهداف تاسيس بورس كالاايجاد بازاري قانونمند، شفاف سازي معاملات و قيمت ها، حذف واسطه گري هاي غيرضروري و مبادله آزاد كالابين عرضه كنندگان و تقاضا كنندگان است. حضور مستمر نهادهاي نظارتي، توليدكنندگان، مصرف كنندگان و تجار به همراه حضور كارشناسان و ناظران، بازاري شفاف و عاري از خلل در روند عرضه و تحويل كالارا نويد مي دهد. در واقع خريداران و فروشندگان در بورس كالابا خيالي آسوده ازخريد و فروش خود، از مزاياي مترتب بر قوانين و مقررات حاكم بر بورس برخوردار مي شوند. بررسي روند پيدايش و تكامل بورس هاي كالايي نيز در جهان حاكي از آن است كه ظهور و بسط فعاليت هاي اين گونه بازارها در عرصه اقتصاد كشورها از قرن 19 به بعد در پي پاسخگويي به برخي از نيازمندي هاي اقتصادي و در بسياري موارد رفع برخي تنگناها و موانع در بازار كالاها بوده است.

به عبارت ديگر، وجود برخي مشكلات در بازار كالا(چه در بخش عرضه، تقاضا و چه در بخش توزيع) و به تبع آن نوسانات قيمت كالاها و همچنين برخي از نارسايي ها و ناکارآمدي هاي بازارهاي سنتي از يك طرف و مزايا و منافع ايجاد و راه اندازي بورس هاي كالاو توانمندي آنها در رفع مشكلات مورد اشاره از طرف ديگر، مهم ترين انگيزه ها و عواملي هستند كه موجب پديدار شدن بورس هاي کالايي در صحنه اقتصاد كشورها شده اند. نارسايي هاي بازار سنتي در شکل هاي نوسانات کاذب و عدم شفافيت در کشف قيمت و فقدان تضمين هاي لازم براي معامله گران از مهم ترين دلايل راه اندازي بورس هاي کالايي در کشورهاي جهان بوده است.

حضور در بورس اختياري باشد
در بازار ايران نيز بورس کالااز بدو شکل گيري با حذف سيستم سنتي و فروش به سبک حواله اي که در زمان خود خلل و نواقص زيادي داشت و باعث ايجاد رانت شده بود گامي بزرگ در راستاي شفاف سازي معاملات فولاد بود و پيشگام حضور در بورس کالانيز ذوب آهن اصفهان به عنوان يکي از بزرگ ترين توليد کنندگان مقاطع ساختماني بود که با حضور و عرضه تمامي محصولات اين شرکت در بورس کالادر زمان خود حرکتي عظيم انجام شد. ازسويي سيستم فروش در بورس کالاباعث از بين رفتن تشريفات فروش هاي عمده به خصوص براي شرکت هاي معظم و پيمانکاران بزرگ شده که همين دو موضوع خود دستاوردي بزرگ به شمار مي رود. درواقع انتظاري که از بورس کالاداريم و مي خواهيم همه توليد کنندگان در بورس حضور يابند انتظاري بيهوده است و در همه دنيا نيز روال به اين شکل است و توليد کنندگان با اختيار خود وارد بورس مي شوند و الزامي به عرضه محصولات ندارند و در واقع بورس محل کشف قيمت براساس سيستم عرضه و تقاضا است و معامله براساس رقابت شکل مي گيرد و متقاضيان و عرضه کنندگان محصول در بورس کالابراساس آزادي عمل به رقابت مي پردازند و طبق قوانين داخلي بورس پيش مي روند.

با اين حال بورس کالاي ايران بهترين محل براي حضور شرکت هاي بزرگ است که بتوانند با ترک تشريفات قانوني با شفافيت محصولات خود را عرضه کرده و به فروش رسانند و متقاضيان محصولاتشان نيز شرايط کافي براي حضور در بورس را دارند، اما نمي توان انتظار داشت که بخش خصوصي با ميزان توليد محدود و اندک که معمولافروش خرد دارد بتواند در بورس حضور يافته و مشتري خرد خود را نيز متقاعد به حضور در بورس و پرداخت کارمزد کارگزاري کند. در چنين فضايي قطعا توليد کنندگان خرد و بزرگ در شرايط رقابتي برابري قرار ندارند کما اينکه به همين دلايل و بوروکراسي فضاي بورس و شرايط و قوانين سختگيرانه و اخذ ضمانت نامه ها و کارمزد هاي شرکت هاي کارگزاري و بورس نيز از ديگر موانعي است که بخش خصوصي را از حضور در بورس کالابازداشته و طي اين سال ها تمايل چنداني براي عرضه محصولاتشان نداشتند؛ چراکه ضرورتي براي عرضه محصول خود در بورس نديدند. بخش خصوصي تا زماني که درباره مفيد و سودمند بودن محصول توليدي خود اطمينان و قطعيت نداشته باشد اين کار را انجام نخواهد داد بنابراين تا زماني که اين امر ميسر نشود نمي توان به حضور توليد کنندگان خرد و کوچک در بورس کالااميدوار بود و همان طور که متذکر شدم نبايد چنين انتظاري نيز از بورس داشت که همه واحد هاي صنعتي را جذب کند؛ چراکه در تمام بورس هاي دنيا شرکت ها براساس نياز خود جذب بورس مي شوند و اجباري به حضور ندارند.

بورس کالاعامل حذف واسطه هاي غيرضروري
الزام به عرضه، امکان رقابت را سلب مي کند
بهمن تجلي زاده
معاون فروش و بازاريابي شرکت فولاد خوزستان
بي شك از مهم ترين اهداف تاسيس بورس كالاايجاد بازاري قانونمند، شفاف سازي معاملات و قيمت ها، حذف واسطه گري هاي غيرضروري و مبادله آزاد كالابين عرضه كنندگان و تقاضاكنندگان است. حضور مستمر نهادهاي نظارتي، توليدكنندگان، مصرف کنندگان و تجار به همراه حضور كارشناسان و ناظران، بازاري شفاف و عاري از خلل در روند عرضه و تحويل كالارا نويد مي دهد. در واقع خريداران و فروشندگان در بورس كالابا خيالي آسوده ازخريد و فروش خود، از مزاياي مترتب بر قوانين و مقررات حاكم بر بورس برخوردار مي شوند. اما با گذشت بيش از يک دهه از فعاليت بورس کالاو رينگ فولاد در اين بازار، بايد ديد تا چه حد براي شرکت ها و متقاضيان محصولات فولادي، جذاب بوده و حاضر به پذيرش شرايط بورس هستند.

عدم علاقه بخش خصوصي به بورس کالا
در ابتداي شکل گيري بورس کالا، با الزام فولاد سازان دولتي به عرضه در بورس، اغلب شاهد عرضه محصولات فولادي در بورس کالابوديم، اما در ادامه با خصوصي سازي شرکت ها نيز همچنان اين موضوع ادامه يافته و محصولات فولادي در بورس کالاعرضه مي شوند و حتي در برخي موارد مبناي قيمت گذاري ساير محصولاتي که در بورس عرضه نمي شوند نيز شده است که اين امر براي فولاد خوزستان در اغلب اوقات دردسرهايي را به دنبال داشته است و به نظر مي رسد هم اکنون که بيش از 10 شرکت معظم با ظرفيت حدود يک ميليون تني توليد فولاد در کشور فعاليت مي کنند اما عرضه عمده فولاد در اين بورس از سوي سه شرکت انجام مي شود و مشخص نيست چرا مبناي قيمت مواد اوليه مانند کنسانتره وگندله بايد قيمت هاي شمش فولاد در بورس کالاباشد. در عين حال الزام به عرضه در بورس کالاامکان رقابت در شرايط برابر را نيز از ما سلب کرده است و حتي گاهي منجر به از دست دادن مشتريان به دليل عرضه در بورس شديم؛ چرا که تمايلي به حضور در بورس کالاو خريد از ما را به صورت مستقيم و شفاف نداشتند و ترجيح مي دادند در بورس حضور پيدا نکنند و با واسطه از ما خريد داشته باشند.از سويي شفافيت معاملات باعث شده تا فولاد سازان بزرگ همچنان علاقه مند به عرضه در بورس باشند، اما اين موضع گاهي باعث عدم اقبال خريداران به خصوص در روز هاي رکود بازار مي شود.

قيمت گذاري؛ ايجاد شکاف ميان بازار و بورس
نکته ديگر اينکه با وجود آنکه طبق قانون توسعه ابزارها و نهادهاي مالي جديد، دولت مکلف است کالاي پذيرفته شده در بورس را از نظام قيمت گذاري خارج کند، اما در زمان رونق بازار اغلب عرضه کنندگان در بورس کالااز بابت کنترل قيمت ها تحت فشار هستند. اين در حالي است که طي اين مدت بازار روال عادي خود را طي مي کند و اين موضوع گاه به ايجاد شکاف بين قيمت هاي بازار و بورس مي شود.بايد ديد به رغم گذشت بيش از يک دهه از فعاليت از بورس کالاو پذيرفته شدن تعداد زيادي از شرکت ها در اين بورس همچنان شاهد عرضه فولاد سازان بزرگ و دولتي در اين بورس هستيم و بخش خصوصي چندان تمايلي به عرضه در بورس ندارد. آيا بدبيني درخصوص حضور و پذيرش در بورس وجود دارد يا اينکه بورس کالاابزارهاي لازم براي جذب مخاطب را ندارد؛ اگر اين موضوعات صحت دارند چرا طي اين مدت راه هاي حضور شرکت هاي بيشتر به بورس مورد بررسي قرار نگرفته و اگر بررسي شده چرا اين نقاط ضعف مطرح و پيگيري نشده است.گرچه نمي توان اين موضوع را ناديده گرفت که طي مدت فعاليت بورس کالابر محصولاتي که در بورس به صورت هاي نقدي، سلف و آتي در رينگ هاي داخلي و صادراتي عرضه مي شوند روزبه روز افزوده مي شود و از اين منظر توانسته در پذيرش کالاهاي جديد موفق عمل کند، اما بد نيست که به نقاط ضعف و قوت عرضه ها و حضور شرکت ها نيز توجه شود تا ماهيت بورس در مسير رسالت اصلي خود که آيينه اقتصاد کشور است، قرار گيرد.

از الزام به عرضه تا شفافيت
بورس کالامحل عرضه کالاهاي عمومي است
محمدابراهيم قديريان
مدير عامل شرکت فولاد آلياژي ايران
بورس كالابازاري متشكل و سازمان يافته است كه در آن به طور منظم كالايا كالاهاي معيني با روش هايي مشخص، مورد معامله قرار مي گيرند. معمولادر اين بازار تعداد زيادي از عرضه كنندگان، كالاهاي خود را به خريداران عرضه مي کنند. هرچند از نظر تئوري طبقه بندي هاي متعددي براي بورس كالاوجود دارد؛ اما با گسترش بازارها، عملاچند نوع از نظام هاي اقتصادي بورس كالادر قالب يك تشكل متمركز قرار گرفته است. به طور معمول رسم است كه كالاهاي خام و فرآوري نشده که مخاطب عام دارند مانند فلزات، پنبه، گندم، برنج و... در بورس كالاداد و ستد مي شوند. هر چند در دنيا فلزات نيز در بورس عرضه مي شوند مانند بورس فلزات لندن که با تاريخچه ديرينه اي که دارد مبناي قيمت گذاري بسياري از فلزات پايه دنيا است و با پيشرفت و توسعه تکنولوژي در حال حاضر امکان معاملات محصولات اين بورس با توجه به انبارهاي گسترده آن در دنيا به صورت آنلاين در اغلب نقاط جهان وجود دارد، اما در آنجا هم محصولات با مصرف عمومي مورد معامله قرار مي گيرند و محصولات سفارشي قابليت عرضه در بورس لندن را ندارند.
در ايران نيز فولادسازان محصولاتي با مصرف گسترده توليد مي کنند و کالاهاي خود را در بورس کالاعرضه و به فروش مي رسانند. اين در حالي است که بازار ها هنوز آن طور که بايد توسعه نيافته اند و بورس کالامحل مناسبي براي شفاف سازي معاملات است و از آنجا که اغلب واحد هاي صنعتي ما از سوي بخش دولتي و نيمه دولتي اداره مي شوند عرضه و فروش در بورس کالاباعث شفافيت معاملات مي شود. اما در مورد فولاد آلياژي از آنجا که هر چه بر آلياژ آن افزوده مي شود تبديل به کالاي خاص تري شده و محصولات ما جايگاه عمومي ندارند و تنها به صورت سفارشي امکان توليد آن وجود دارد از اين رو بورس کالامحل مناسبي براي عرضه محصولات اين شرکت نبوده و امکان عملي عرضه ميسر نيست.

از بورس هاي موفق دنيا الگو برداري شود
موانع حضور بخش خصوصي در بورس کالا
نويد ايزدپناه
مديرعامل شرکت صنايع هفت الماس
يكي از بزرگ ترين مشكلات توليد كنندگان در ايران تهيه مواد اوليه به دليل عدم شفافيت بازار، نامعلوم بودن روند آتي قيمت محصولات و ناكارآمدي نظام تعيين قيمت و توزيع محصولات بوده است. ايجاد و راه اندازي بورس كالاآهنگ نويدبخشي براي رفع مهم ترين بخش از فرآيند عمليات يك واحد توليدي است. توليدكنندگان مي توانند با استفاده از ابزارهاي داد و ستد در بورس، در برابر نوسانات قيمت ايمن شوند و با خريد و فروش قراردادهاي سلف و آتي، ريسك قيمت را پوشش دهند. بازرگانان نيز مي توانند با همين روش با اطمينان خاطر بيشتري از قيمت هاي آتي براي صادرات و واردات محصولات موردنظرشان تصميم گيري کنند. صنايعي که مواد عرضه شده در بورس كالارا به عنوان مواد اوليه خود دريافت مي کنند، نقش بسيار مهمي در بازار برعهده دارند. طبيعتا اين صنايع نيز براي برنامه ريزي توليد خود، تمايل دارند از خطرات ناشي از نوسان قيمت ها ايمن شوند و با برآوردي مطمئن از قيمت تمام شده، به توليد اقتصادي بپردازند و براي اين گروه، بورس كالابايد مکان مطمئني براي خريد مواد اوليه، دريافت اطلاعات موثق در مورد روند قيمت ها و در نتيجه تضمين سود شرکت است.

قوانين سختگيرانه بورس براي خريداران و فروشندگان
اما متاسفانه بورس کالاي ايران در بخشي از موارد قوانين سخت گيرانه اي دارد که اين موضوع بازدارنده بوده و در هيچ جاي دنيا چنين روشي اعمال نمي شود. يکي از اين قوانين بازدارنده اخذ ضمانت نامه بانکي از عرضه کنندگان است که در هيچ جاي دنيا چنين روشي براي اخذ ضمانت متداول نيست و براي اخذ ضمانت قرارداد لازم الاجرا بين طرفين امضا مي شود و بدين ترتيب بورس خود را به بازار پولي وصل کرده؛ درحالي که نبايد چنين اقدامي انجام دهد. در همين راستا از ديگر موارد بازدارنده حضور بخش خصوصي در بورس کالااين است که با وجود قانون منع قيمت گذاري محصولاتي که در بوس کالاعرضه مي شوند، اما بورس بدون توجه به اين قانون در برخي مواقع از جمله در زمان رکود و رونق در روند قيمت گذاري دخالت مي کند که اين موضوع شفافيت معاملات و ماهيت بورس را که بايد قيمت براساس عرضه و تقاضا کشف شود را نيز زير سوال مي برد.

از سويي از ديگر مواردي که مي توان به بورس کالاخرده گرفت و مانع حضور بخش خصوصي مي شود اين است که بورس در حجم معاملات و ميزان خريد و فروش نيز دخالت دارد اين در حالي است خريداران و متقاضيان بايد در ميزان خريد آزاد باشند گرچه در دنيا نيز حداقل و حداکثري براي حجم کالاي قابل معامله در نظر مي گيرند، اما سختگيري بورس کالادر اين مورد نيز نسبت به بورس هاي کالايي دنيا قابل قياس نيست و بهتر است در اين زمينه ازبورس هاي موفق دنيا الگو برداري شود. اخذ موافق نامه اصولي يا برگه سبز نيز از خريداران يکي از عوامل بازدارنده است؛ درحالي که خريدار با داشتن کد اقتصادي بايد بتواند از بورس خريد انجام دهد.
بازگشت به شاخه اخبار فولاد بازگشت به صفحه نخست

نظرات کاربران

دسته بندی های "بازتاب رسانه ها" استیل پدیا