طی یادداشتی مطرح شد؛

شناخت رفتارگروهی، عامل ثبات بازار سرمایه

شناخت رفتارگروهی، عامل ثبات بازار سرمایه

رفتار گروهی در روندهای صعودی به شکلی محسوس و ملموس وجود دارد اما در روندهای نزولی تمایل به رفتار گروهی کمتر است. این در حالی است که باید در نظر گرفت رفتار گروهی در زمان وجود هیجان و نوسانات شدید به وجود می آید و در یک بازار کم نوسان، رفتارهای گروهی در سطحی معنادار وجود ندارد.


*سیاوش صبور تحلیل گر بازار سرمایه

یکی از مهم ترین نظریه های سرمایه گذاری به فرضیه بازار کارا مربوط می شود. فرضیه ای که بیان می کند اطلاعات دارایی در قیمت آن لحاظ شده است و بر اساس همین تئوری بازارهای نیمه کارا و ناکارا تعریف می شود. اما در سال 1987 وقتی شاخص داوجونز (بورس آمریکا) حدود 20 درصد در یک روز سقوط کرد، بسیاری به دنبال چرایی آن گشتند. به خصوص آنها که اعتقاد داشتند در عصر کنونی جریان اطلاعات به قدر کافی کارآ هست که قیمت دارایی و بازار بورس کارآ تلقی شود. همین اتفاق چند سال بعد در ژاپن رخ داد تا در یک روند صعودی و طی مدت نه چندان طولانی حتی نسبت های P/E سه رقمی شدند. این اتفاقات در چند نوبت در بازارهای مالی رخ داد تا تجربه حباب ها و ترکیدن آن، نظریه بازار کارا را زیر سوال ببرد.

برای شرح فرضیه بازار کارآ (EMH) به طور خلاصه می توان عنوان کرد که تمام اطلاعات یک دارایی در کوتاه ترین زمان ممکن در قیمت آن گنجانده شده است و هر گونه قیمت خوردن دارایی کمتر یا بیشتر از ارزش ذاتی (تعیین شده بر مبنای تئوری) به مفهوم ایجاد فرصت برای معامله گران آگاه تلقی می شود و دارایی با ورود معامله گران هوشمند، به قیمت تعادلی خود نزدیک خواهد شد. طبق نظریه های اقتصادی، تصمیمات انسان بر مبنای منفعت شخصی، عقلانیت و اطلاعات کافی استوار است و این موضوع مبین فرضیه بازار کاراست. اما سوال اینجاست که آیا مفاهیمی چون بازار کارآ برای بازارهایی که هر از گاهی رفتار بی قاعده از خود نشان می دهند، کافی است؟

پاسخ را باید در مالی رفتاری جستجو کرد. مالی رفتاری شاخه ای از دانش های نوپاست که به منظور درک سوگیری های رفتاری پیرامون قیمت گذاری ها ایجاد شده و قدمت زیادی ندارد. فلسفه این دانش بر این موضوع تکیه دارد که تجربه و تحقیقات حدود نیم قرن پیرامون تئوری عقلایی بودن بازار را زیر سوال ببرد. این سوگیری و تمایلات، انسان ها را می تواند به دو دسته شناختی و احساسی طبقه بندی کرد که نوع شناختی از استدلال  غلط نشات می گیرد و نوع احساسی؛ ریشه در واکنش های غیر عقلانی دارد.

مالی رفتاری را می توان کاربرد روانشناسی در علم مالی توصیف کرد که نوسانات خارج از حد متعارف دارایی و سهام را تشریح و توجیه می کند. این تئوری در حقیقت مکمل نظریه کارآیی بازار (فرضیه عقلایی بودن بازار) است و شواهدی مبنی بر بی قاعدگی بازار در شرایطی خاص ارائه می کند. بی قاعدگی بدان معنا که الزاما تحلیل های بنیادی و تکنیکال (ابزار دانش مالی کلاسیک) نمی توانند برای توصیف رفتار سهم یا دارایی کافی باشند. تحلیل بنیادی از اطلاعات و صورت های مالی شرکت ها و تحلیل اقتصادی حاصل می شود و تحلیل تکنیکال از مطالعه رفتار قیمت سهم یا دارایی در گذشته و تعمیم آن به زمان حال و آینده نتیجه می شود. برخی از پدیده هایی که مدل کلاسیک را نفی می کنند و می توان آن ها را بی قاعدگی نامید عبارتند از حباب های قیمتی، کرش یا سقوط قیمتی، نوسانات بیش از حد و خارج از حد متعارف، واکنش سرمایه گذاران با اطلاعات جدید منتشر شده و امثال آن.

مطابق تعاریف موجود طرفداران مکتب عقلانیت معتقدند: تورش های روانشناسی در بازار و ذات سرمایه گذاران وجود دارد و مطابق نظریه دکتر بدری مطالعه همزمان جامعه شناسی، روانشناسی ، رفتار شناسی و الگوهای رفتاری و تصمیم گیری در پیش بینی روند و جهت حرکت قیمت ها اثر گذار خواهد بود. یکی از مهم ترین چالش های این روزهای بازار سرمایه پدیده ای است که نام آن را رفتار گروهی می گذاریم و چکیده ای از عمده تورش های فوق را در خود بروز می دهد لذا در این مطلب سعی خواهیم کرد به بررسی آن مطابق تحقیقات و بررسی های انجام شده، بپردازیم.

رفتار گروهی عموما موجب فاصله گرفتن سهام از ارزش ذاتی می شود و در برخی موارد این به سوداگری در بازار سرمایه تعبیر می شود که شاید تعریف مناسبی برای این پدیده نباشد. در چالش پذیرش رفتار گروهی از یک سو معتقدیم فرضیه عقلایی بودن بازار برای پیش بینی ها کافی نیست و از سوی دیگر همچنان ارزش گذاری به روش های تئوری کلاسیک (بنیادی و تکنیکال) در بازار مرسوم و متداول است.

رفتار گروهی به طور ویژه مشخص می کند که آیا سرمایه گذاران در هنگام معامله بر اساس اطلاعات خود عمل کرده یا تحت تاثیر تصمیمات و رفتار دیگران قرار گرفته اند و از معاملات آنها تقلید می کنند. قرار گیری معاملات افراد در یک جهت به معنای حرکت مشابه یا همان رفتار گروهی است. این گونه معاملات عملا به معنای نادیده گرفتن پیش بینی های بنیادی و تکنیکال از اصول کلاسیک است و رفتار سرمایه گذاران صرفا بر پایه رفتار بازار خواهد شد. البته نوعی رفتار گروهی دیگر نیز می تواند از مطالب فوق استنباط شود و آن پیروی از تحلیل بنیادی یا تکنیکال یک فرد در بازار سرمایه است که فارغ از کیفیت تحلیل مربوطه، این دسته از افراد اگر صرفا با تکیه بر اطلاعات سایرین و به دلیل نظرات وی اقدام به خرید یا فروش کنند، باز هم به نوعی در این گروه قرار خواهند گرفت.

از عمده رفتار گروهی متداول می توان به خرید و فروش سهام به صورت گروهی، پدیده صفوف خرید و فروش، اثرات اخبار و شایعات همه گیر در بورس اشاره کرد، ضمن آنکه نباید فراموش کرد گسترش شبکه های اجتماعی در میان سهامداران و فعالان بازار سرمایه در این رویداد به عنوان کاتالیزور ایفای نقش می کند.

مبحث رفتار گروهی را می توان در نگاه اول از سوی سرمایه گذاران یا معامله گران مورد بررسی قرار داد چرا که شناخت رفتار گروهی و هم جهت شدن با آنها می تواند سودهایی خارج از حد متعارف تحلیل ها به آنها بدهد؛ به خصوص اگر جهت حرکت گروه موازی با ورود پول هوشمند یا اسمارت مانی باشد چرا که این سرمایه در زمان مناسب و شرایط ایده آل با گردش نقدینگی بالا به بازارها وارد می شود. اما در سوی دیگر اگر بنا به شناخت و همراهی با رفتار گروهی خرد و اندک (در ابعاد بازار) باشد، احتمالا نتیجه ای جز نوسانات محدود در پی نخواهد داشت. لذا شناخت نوع رفتار گروهی برای سرمایه گذاران از اهمیت بالایی برخوردار خواهد بود.

البته در کنار جذابیت های رفتار گروهی برای سرمایه گذاران، شناخت این موضوع از نگاهی دیگر برای عوامل دولتی و کنترلی بازارهای سرمایه نیز ضروری به نظر می رسد. لزوم دانش در خصوص رفتار گروهی از سوی سازمان ها و نهادهای مربوطه در حیطه بازار سرمایه می تواند در شرایط بحران چاره ساز باشد؛ به طوریکه با حرکت در مسیر رفتار های گروهی، در زمان مناسب مانع از بی ثباتی بازار، کاهش اثر بخشی و فرار سرمایه شوند که این موضوع در کشورهای پیشرفته از اهمیت بالایی برخوردار بوده و هست.

رفتار گروهی، نوسانات بازار را شدت می بخشد و گاهی مواقع چرخش جریان نقد در بازار سرمایه را مختل می کند. باید در نظر داشت که الزاما رفتارهای گروهی، برنده های زیادی ندارد و می تواند زمینه را برای دلزدگی در میان سهامداران خرد مهیا می کند که در نهایت انگیزه سرمایه گذاری میان مدت را کاهش و تمایل به سهامداری کوتاه مدت یا خروج از بازار را افزایش می دهد. حتی حضور کمرنگ سرمایه گذاران در فرآیندهای تامین مالی یا مجامع نیز می تواند به ناشران اوراق آسیب بزند و در روند کلی شرکت ها و اقتصاد خلل ایجاد کند.

به طور کلی رفتارهای گروهی می توانند از موارد زیادی سرچشمه بگیرند اما در کشور ما، مهم ترین عوامل رفتارهای گروهی طی سالیان اخیر ریسک های سیستماتیک کلان نظیر انتخابات، تحریم های اقتصادی، چالش های سیاسی در حوزه داخلی و خارجی و حتی قیمت نفت بوده اند و سایر پارامترهای کوچکتر نظیر ناامنی های منطقه، چالش های سیستم بانکی، نرخ بهره و مانند آن اگرچه به تنهایی برای رفتارهای گروهی در بورس اوراق بهادار طی بازه های مشخصی کافی نبوده اند، اما بستر لازم برای رفتارهای هیجانی و آنچه رفتار گروهی نامیده می شود را ایجاد کرده اند.

رفتارهای گروهی قطعا به ایران محدود نمی شود و این رفتار پیش از این بارها طی دهه های اخیر در کشورهای پیشرو جهان در حوزه مالی دیده شده است. نمونه آخر بحران سال 2008 میلادی بود که موجب اختلاف فاحش قیمت سهام شرکت ها با ارزش های ذاتی شان شد و این کاهش شدید ارزش دارایی ها حتی تا سالیان متوالی ادامه داشت. شاید تا پیش از حادث شدن بحران، خرید های گروهی عامل ایجاد حباب در قیمت ها شده باشند؛ اما پس از ترکیدن حباب، فروش گروهی فقط یکی از چند عامل مهم در فاصله گرفتن معنادار و طولانی بازار از ارزش های ذاتی و تعادلی است. مطابق تحقیقی در سال 2011 (فیلیپاس) عواملی نظیر اطلاعات نامتقارن و محدودیت های نقدینگی عامل ایجاد بحران ها می شوند و با رخ دادن شرایط فوق، ثبات بازارهای مالی از بین خواهد رفت که نتیجتا ریسک سیستماتیک غیر قابل پوشش به سرمایه گذاران تحمیل خواهد شد.

رفتار گروهی سرمایه گذاران در نقاط مختلف دنیا متفاوت است و عملا نمی توان یک روند مشابه را برای بازار کشورهای متفاوت در نظر گرفت؛ حتی در دوره های زمانی مختلف ممکن است نتایج مختلفی برای بورس یک کشور حاصل شود. برای مثال چند بررسی طی سال های 2000 تا 2010 نشان می دهد بازار کره و تایوان از رفتار گروهی تبعیت می کنند اما در بازار ژاپن شواهد کمی از رفتار گروهی دیده شده بود، یا در چین تمایل به رفتار گروهی در بازار نزولی افزایش می یابد.

مطابق بررسی های دکتر اسلامی بیدگلی در بورس تهران رفتار گروهی در دوره رونق دیده نشد اما شواهدی از وجود چنین رفتاری در بازار نزولی در بازه های کوتاه مدت به شکل موقت وجود داشت. این تحقیق در طی دوره های مختلف و توسط پژوهشگران دیگر چندین بار انجام شد که به طور خلاصه نتیجه تحقیقات حاکی از افزایش رفتار گروهی چه در زمان صعود و چه در زمان نزول بازار بود و این رفتار حتی در برخی متغیرهای بلند مدت نیز تجلی یافته است.

حتی در یکی از تحقیقات اخیر پیرامون این موضوع (جهانگیری راد، مرفوع و سلیمی) فرضیه ای مطرح کردند که نشان می دهد رفتار گروهی طی سالیان اخیر در روند های صعودی به شکلی محسوس و ملموس وجود دارد اما در روندهای نزولی تمایل به رفتار گروهی کمتر است. این در حالی است که باید در نظر گرفت رفتار گروهی در زمان وجود هیجان و نوسانات شدید به وجود می آید و در یک بازار کم نوسان، رفتارهای گروهی در سطحی معنادار وجود ندارد.

ریسک های سیستماتیک نظیر انتخابات ریاست جمهوری، نوسانات قیمت نفت و ارز و یا طلا به شکلی محسوس بر روند بازار بورس اثرگذار است. این پارامترها در کنار انتشار اخبار گوناگون و فعالیت شبکه های اجتماعی می تواند تصمیم گیری با تکیه بر رفتار گروهی در بازار را تقویت کند و لازم است سرمایه گذاران با جنس اخبار مخابره شده به بورس در حوزه انتخابات و نفت روند، آتی بازار را پیش بینی کند و متناسب با حجم نقدینگی وارد شده به بازار، صنایع کوچک، متوسط یا بزرگ را در روندهای صعودی مد نظر قرار دهند.

                                                                                                                            منبع: بورس امروز
بازگشت به شاخه اخبار صنعت و اقتصاد بازگشت به صفحه نخست

نظرات کاربران

دسته بندی های "بازتاب رسانه ها" استیل پدیا