رابطه قیمت جهانی نفت و شاخص بازارهای بورس به روایت برنانکی

رابطه قیمت جهانی نفت و شاخص بازارهای بورس به روایت برنانکی

چیزی که در حال حاضر دیده می‌شود این است که این دو متغیر یعنی قیمت نفت و شاخص بورسهای بزرگ با هم حرکت می‌کنند و در نگاه اول این وضعیت قدری عجیب به نظر می‌رسد زیرا انتظار می‌رود که در کشورهای بزرگ جهان مثل آمریکا و چین که واردکننده (خالص) نفت هستند، با کاهش قیمت نفت، وضع اقتصاد بهبود یابد و در نتیجه شاخص بورس که پیشاپیش حرکت اقتصاد را حدس می‌زند واکنش نشان دهد اما با کمال تعجب مشاهده می‌شود که این دو متغیر رفتار مشابهی دارند.

 

اخیرا بن برنانکی- استاد اقتصاد دانشگاه هاروارد و رئیس پیشین فدرال رزرو آمریکا- مقاله ای نوشته و در آن رابطه قیمت جهانی نفت و شاخص بازارهای بورس را بررسی کرده است که به دلیل درس آموز بودن، یافته‌های آن مقاله در اینجا گزارش می‌شود. چیزی که در حال حاضر دیده می‌شود این است که این دو متغیر یعنی قیمت نفت و شاخص بورسهای بزرگ با هم حرکت می‌کنند و در نگاه اول این وضعیت قدری عجیب به نظر می‌رسد زیرا انتظار می‌رود که در کشورهای بزرگ جهان مثل آمریکا و چین که واردکننده (خالص) نفت هستند، با کاهش قیمت نفت، وضع اقتصاد بهبود یابد و در نتیجه شاخص بورس که پیشاپیش حرکت اقتصاد را حدس می‌زند واکنش نشان دهد اما با کمال تعجب مشاهده می‌شود که این دو متغیر رفتار مشابهی دارند.
یک توجیه که برای این وضعیت می‌توان ارائه کرد آنست که هر دو متغیر تابعی از یک متغیر دیگر هستند و آن متغیر دیگر می‌تواند وضعیت اقتصاد جهانی باشد. وقتی وضعیت اقتصاد جهانی مطلوب نباشد، تقاضا برای نفت پایین خواهد بود و همین امر موجب خواهد شد تا قیمت نفت پایین آید. همزمان بازار بورس نیز به چشم‌انداز نامطلوب اقتصاد جهانی واکنش نشان می‌دهد و پایین می‌آید. اینکه آیا این فرضیه درست است یا نه نیاز به بررسی علمی دارد. برای این مقصود برنانکی و دانشجویش روند همبستگی قیمت نفت و شاخص بورس S&P500 را از 5 سال قبل تا کنون بررسی کرده‌اند و دیده‌اند که این همبستگی اگرچه در مقاطعی منفی شده اما در دورانی که همبستگی مذکور مثبت است بیشتر است. سپس وی تلاش کرده با استفاده از روش پیشنهادی همیلتون، قیمت نفت را که صرفاً تابعی از تحولات تقاضای نفت است (و نه تحولات عرضه نفت) حدس بزند. برای این مقصود از این واقعیت بهره برده است که قیمت نفتی که صرفاً تابعی از تحولات تقاضا باشد با قیمت مس، نرخ بهره اوراق قرضه دولتی ده ساله و تغییرات نرخ دلار قابل پیش‌بینی خواهد بود. وی این کار را انجام می‌دهد و در می‌یابد که همبستگی میان شاخص بورس و قیمت نفتی که به این شکل محاسبه شده مثبت‌تر می‌گردد. وی سپس فرضیه دومی را نیز آزمون می‌کند و آن این است که ممکن است عدم‌اطمینان‌ها و ریسک گریزی موجب می‌شود تا فعالان بازار از هر دو بازار رویگردان شوند. این فرضیه نیز با آزمون‌های آماری تایید می‌شود.
برای مشاهده اصل مقاله به این لینک مراجعه کنید.

گردآورنده: علی سرزعیم

 

 

بازگشت به شاخه اخبار صنعت و اقتصاد بازگشت به صفحه نخست

نظرات کاربران

دسته بندی های "بازتاب رسانه ها" استیل پدیا