عربستان در چاله ارزانی نفت

عربستان در چاله ارزانی نفت

روز جمعه بهای نفت به کمتر از 30 دلار به ازای هر بشکه رسید تا وضع بازار نفت بحرانی‌تر از قبل هم شود.

  رکود اقتصادی چین، نگرانی درباره ورود ذخایر ایران به بازار و انبوهی دلیل سیاسی و اقتصادی ریشه‌هایی هستند که سبب شده‌اند بهای نفت آمریکا نیز ٥‌درصد کاسته شود و همه تولیدکنندگان نفتی را در بحرانی از کاهش درآمد گرفتار کند. حالا بهای طلای سیاه به یک‌پنجم بهای سال‌های گذشته رسیده و با وجود عادی بودن روند افزایش و کاهش بهای نفت، هنوز نتوانسته وضع خود را متوازن کند؛ چرا که دست‌هایی در پشت پرده این بازار فعالیت‌هایی را سامان داده‌اند که وضع امروز پدید آید. حالا هم آن‌ چیزی که تغییر روند این بازار را کلید می‌زند، نقش تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان بزرگ است که میزان عرضه و تقاضای آنها می‌تواند بازار را متحول کند.

به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از شهروند ، در این حوزه، ‌سال گذشته پس از کاهش ٥٠‌درصدی قیمت نفت، در اجلاس فوق‌العاده اوپک که در دسامبر ٢٠١٤ برگزار شد، عربستان به‌طور واضح اعلام کرد که تولید خود را نمی‌کاهد. در پی آن بهای نفت روندی نزولی را طی کرد. در آن زمان تخمین کارشناسان از اوضاع آن بود که بزرگترین تولید‌کننده نفت خام دنیا قصد دارد، سهم خود را از بازار حفظ کند. علاوه بر آن عربستان با کاستن عمدی  بهای نفت از اوج‌گیری بهره‌برداری نفت شیل در آمریکا جلوگیری می کند وهمزمان بر برخی بازارهای نفت ایران مسلط می شود. اما حالا با تغییرات جدید، به نظر می‌رسد این روند تسلط بر بازار تغییر کرده است.
هرچند عربستان موفق شد نفت شیل را از میدان به‌در کند و با تخفیف، چند بازار در آسیا را به دست آورد؛ اما بهای کاسته نفت تاثیر عمیقی روی اقتصاد وابسته به انرژی این کشور و البته دیگر کشورهای صادر‌کننده گذاشت و سبب شد تمام آنها با کسری بودجه کلانی دست و پنجه نرم کنند و خود در چاله‌ای افتد که سعودی‌ساز است!

بازی جدید عربستان در میدان جهانی
با تغییرات تازه، دولت‌های حوزه خلیج‌ فارس مجبور شدند برای نخستین‌بار مالیات ارزش افزوده بر کالاها و خدمات را اعلام کنند. دیگر خبری از درآمدهای کلان نفتی نبود و سراشیبی قیمت طلای سیاه اقتصاد این کشورها را دچار مشکل کرده بود. اکنون با نزدیک شدن زمان لغو تحریم‌های ایران و عرضه ذخایر نفتی ایران در بازار، به نظر می‌رسد عربستان بازی خود را تغییر داده است. در آغاز ٢٠١٦ میلادی همزمان با فروپاشی بورس‌های جهانی و انتشار اخباری درباره رکود چین، بورس‌های خاورمیانه نیز دچار رکود شد. از سوی دیگر پس از انتشار اخبار متعدد درباره کسری بودجه کلان کشورهای صادرکننده به‌ویژه عربستان، دولت آن کشور هفته گذشته اعلام کرد تصمیم دارد سهام آرامکو را بفروشد. این خبر در تمام رسانه‌های جهانی بازتاب داشت. آرامکو یکی از باارزش‌ترین شرکت‌های جهان است و خبر فروش سهام آن در بورس‌های جهانی انعکاس‌های متفاوتی داشت. البته کارشناسان هرکدام برداشت خاصی از این اقدام داشتند. برخی آن را آخرین تیر عربستان برای سرپا نگه داشتن صنعت نفت خود می‌دانستند. برخی دیگر آن را دروغ می‌پنداشتند. اما در این میان دسته‌ای معتقدند این هم بازی دیگری توسط بزرگترین تولید‌کننده نفت خام دنیاست تا بتواند دوباره قیمت طلای سیاه را بیفزاید و در رویارویی با ایران قدرت خود را حفظ کند.

حراج آرامکو برای کمک به بورس
در همین زمینه در نسخه چاپی هفته‌نامه اکونومیست در نهم ژانویه پرونده کاملی به ماجرای خصوصی‌سازی آرامکو اختصاص یافت. در این گزارش آمده است: این ماجرای عجیب با سخنان ۴ ژانویه محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی، برملا شد و ابهام درباره مسائل پشت پرده بحران اخیر در روابط سعودی با ایران را روشن کرد. در چهارم ژانویه محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان به هفته‌نامه اکونومیست گفت: عربستان‌سعودی تصمیم دارد سهام این شرکت را شناور کند. همچنین او در سخنانش مشتاقانه از این ایده حمایت کرده بود.

این درحالی است که آرامکو رسما هزاران‌ میلیارد دلار ارزش دارد و بزرگترین شرکت دنیا لقب گرفته است. ذخایر هیدروکربنی آن به ٢٦١‌میلیارد بشکه بالغ می‌شود که ١٠ برابر ذخایر اکسون موبیل (بزرگترین شرکت خصوصی نفتی دنیا) است. ارزش این ذخایر ٣٢٣‌میلیارد دلار تخمین زده می‌شود. میزان نفت استخراجی این شرکت بیش از نفت استخراج شده در کل آمریکا و حدود ١٠,٢‌میلیون بشکه در روز است. بنابراین تعجبی ندارد که به آسانی می‌تواند بازار نفت را روی سرانگشت خود بچرخاند. به گفته ولیعهد عربستان این اقدام نه‌تنها به رشد بورس عربستان کمک می‌کند بلکه سبب می‌شود در آرامکو شفافیت بیشتری به وجود آید.
از سوی دیگر به اعتقاد نویسنده گزارش فروش قرن در هفته‌نامه «اکونومیست» موج بزرگی که با انتشار خبر خصوصی‌سازی آرامکوی سعودی ایجاد شده، می‌تواند ماجرای اعدام شیخ نمر باقر النمر و حملات مشکوک به کنسولگری سعودی در مشهد و سفارت سعودی در تهران را توضیح دهد.

شیادی در بورس، روشی قدیمی
به عقیده نویسنده گزارش اکونومیست، این اقدام روشی قدیمی برای کسب سود در بازارهای جهانی است. «شیادی در بورس» روشی ناشناخته برای کسب سودهای عظیم مالی نیست. «شیادی بازار بورس» در دهه‌‌های پسین سده نوزدهم و در تمامی دوران سده بیستم میلادی تا به امروز کاملا مرسوم بوده است. طراحان ماجرا سهام را می‌خرند و سپس امنیت و ثبات را به حوزه فعالیت کمپانی بازمی‌گردانند. سهام افزایش چشمگیر می‌یابد و سودهای بادآورده عظیم نصیب طراحان این بازی می‌شود. برخی کمپانی‌های نامدار جهان، به‌ویژه رویال داچ شل و ریوتینتو (در حوزه استخراج معادن و HSBC در حوزه بانکداری)، به این‌گونه شیادی‌ها و دستکاری سیاسی در بورس شهره‌اند.

بحرانی که به شکلی عجیب و سریع با اعدام شیخ نمر باقر النمر، روحانی معتدل مدافع حقوق شیعیان در سعودی، در روابط ایران با سعودی آفریده شد و حمله مشکوک به کنسولگری سعودی در مشهد و آتش‌سوزی در سفارت سعودی در تهران به آن دامن زد و موج بحران دیپلماتیک کنونی را آفرید، نمی‌تواند جدا از ماجرای خصوصی‌سازی «گران‌ترین کمپانی نفت و گاز جهان» تحلیل شود. کانون‌هایی که «شیادی بازار بورس» حرفه کهن آنهاست، می‌کوشند با ایجاد بحران در روابط با ایران نیازهای کاذب نظامی - مالی برای آل‌سعود ایجاد کنند و از این‌طریق فرآیند خصوصی‌سازی آرامکو را سرعت دهند و نیز می‌خواهند از طریق ایجاد این بحران سهام صدها‌میلیارد دلاری آرامکو را به حداقل قیمت ممکن کاهش دهند. بنابراین، در پس حوادث کنسولگری سعودی مشهد و سفارت سعودی در تهران باید در پی طراحان و سازمان‌دهندگان اصلی بود. منظور شبکه‌هایی است که طی سالیان متمادی با کنش‌های مشکوک مالی به‌ویژه در حوزه نفت و گاز ایران پیوند خورده‌اند و به‌عنوان کارگزاران ایرانی مافیایی فراملیتی عمل می‌کنند که از خصوصی‌سازی آرامکو سودهای عظیم و کلان خواهند برد.

سرنوشت پتروبراس در انتظار آرامکو
از سوی دیگر عده‌ای از کارشناسان معتقدند با وجود آن‌که آل‌سعود ایده فروش سهام شرکت نفتی «آرامکو» را ارزیابی می‌کنند، اما این دولت احتمالا در حساب و کتاب خود پاسخگویی به دغدغه سرمایه‌گذاران خارجی درباره فساد حاکم بر کمپانی نفتی‌شان را محاسبه نکرده‌ است. در همین زمینه خبرگزاری روسی «اسپوتنیک» نوشت: تا به این جای امر، گردانندگان شرکت نفت آرامکو صحت تمامی خبرهایی را که در رابطه با تصمیم ریاض مبنی بر واگذاری ۵‌درصد از سهام ۲.۵ تریلیون دلاری خود به سرمایه‌گذاران خارجی وجود دارد، مورد تایید قرار داده‌اند.

حتی «محمد بن سلمان» جانشین ولیعهد عربستان نیز در گفت‌وگو با نشریه «اکونومیست» صحت چنین مطلبی را مورد تایید قرار داده و از تصمیم‌گیری درباره آن ظرف چند ماه آینده سخن گفته است.
اما از قرار، سرمایه‌گذاران خارجی آن‌طورها هم که به نظر می‌آید با اشتیاق از خوان نعمتی که ریاض برایشان باز کرده استقبال نکرده‌اند چرا که به قول کارشناسان مالی انگلستان همه مدعوین قبل از پاسخ دادن به دعوت ریاض دو مسأله اَسرار کمپانی آرامکو و تاثیر افول روزافزون بهای نفت بر بازارهای جهانی را در محاسبات خود بررسی می‌کنند.
به نوشته اسپوتنیک نیوز، اگر ریاض به دنبال فروش سهام شرکت نفتی آرامکو است، باید این را هم بداند که سرمایه‌گذاران خارجی همه جزییات و تضمین‌های لازم درباره نحوه اداره شرکت، چشم‌انداز رشد اقتصادی و سیاست‌های تقسیم سود را جویا می‌شوند. حال سوال این است که آیا ریاض هم به همان اندازه مایل به افشای اسرار خود هست.

از سوی دیگر کارشناسان نفتی هشدار می‌دهند که درک نادرست عربستان از سازوکار بازار آزاد می‌تواند سرنوشتی مشابه شرکت «پتروبراس» برزیل را برای آرامکو رقم بزند و به سقوط ارزش سهام آن منجر شود.
نکته اینجاست که جاه‌طلبی شاهزاده سعودی برای اجرای اصلاحات اقتصادی در عربستان ممکن است نتیجه معکوسی را برای آل‌سعود داشته باشد. تجربه نشان داده است که فروش سهام یک شرکت درحالی‌که ارزش دارایی آن به پایین‌ترین سطح ممکن رسیده است، اقدام عاقلانه‌ای نیست. اما معمولا دولت‌ها در مواجهه با یأس ناشی از سقوط بهای نفت از تکرار این اشتباه ابایی ندارند.
بنابراین در شرایط موجود، افزایش شمار سرمایه‌گذاران خارجی نه‌تنها تضمینی در مقابل فساد حاکم بر آرامکوی عربستان نیست، بلکه برعکس خصوصی‌سازی هرچند جزیی این غول نفتی به قیمت افشای اطلاعات مالی محرمانه‌ای تمام می‌شود که درحال حاضر سر به مُهر هستند.

ناکارآمدی مدل قدیمی اقتصاد عربستان
در این میان اکونومیست در گزارشی دیگر به نام «شاهزاده جوان عجله دارد» به این نکته اشاره می‌کند که با کاهش قیمت‌های نفت درآمد دولت این کشور به شدت کاسته شده است. این بدان معناست که مدل اقتصادی قدیمی دیگر کاربردی ندارد. از سوی دیگر تهدیدهایی مانند جهادگرایان موانعی برای اصلاحات اجتماعی به شمار می‌روند. این اقدام نیز به نظر می‌رسد نشانی از تغییر رویه دولت عربستان باشد. هرچند که شاهزاده جوان بدون توجه به نتایج بهار عربی سعی دارد با اقداماتی سطحی نشان دهد دولت آل‌سعود همچنان پابرجا خواهد بود. این شاهزاده جوان می‌داند که باید هرچه زودتر تغییراتی در دولت و سیستم اقتصادی انجام شود و در این راه قمارهای زیادی نیز انجام داده است اما با توجه به این اقدام به نظر می‌رسد او هنوز تجربه کافی برای ادامه این روند را ندارد.

 

بازگشت به شاخه اخبار صنعت و اقتصاد بازگشت به صفحه نخست

نظرات کاربران

دسته بندی های "بازتاب رسانه ها" استیل پدیا