دولت چه وظایفی در برابر مردم دارد؟
معظلی به نام ملاحظات سیاسی در اقتصاد!
آیا وظیفه و دغدغه اصلی دولت رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه و برنامه ریزی برای پي ريزي اقتصاد صحيح و عادلانه برای رفع فقر است یا دخالت مستقیم در قیمت گذاری میوه و آجیل شب عید و زولبیای ماه رمضان؟!
سعیده زمانی- اقتصاد ایران در چنبره مشکلاتی گرفتار شده که پیش از آن بارها اقتصاد دانان و کارشناسان هشدار آن را داده بودند. اقتصاد نفتی ایران حالا با سقوط بی سابقه قیمت نفت و رسیدن به کانال 20 دلاری رکورد ارزانترین نفت جهان را شکسته و وارد ورطه ای شده که برای خروج از این وضعیت نیازمند اصلاح ساختارهای اساسی در اقتصاد دارد نه تعارف و نه شعار .کاهش قیمت نفت از طرفی و تعهدات و بدهی های سنگین دولت که ریشه در 8 سال فرماندهی غلط اقتصادی در دولت گذشته دارد موجب شد که ماشین اقتصاد ایران از مسیر اصلی خارج شود، اگرچه اقداماتی برای دوربرگردان از این مسیر اشتباه طی دو سال گذشته صورت گرفته، اما سوال اساسی اینجاست که چرا دولت با وجود اذعان به شیوه غلط دولت گذشته در اداره اقتصاد کشور، همان مسیر اشتباه را طی می کند؟ هزینه کردن دوبرابری پول درآمدهای نفت برای پرداخت یارانه ها به مردم و تقسیم سالیانه 42 هزار میلیارد تومان پول نفت در شرایطی که درآمدهای سالیانه نفتی به 28 هزار میلیارد تومان کاهش یافته با کدام منطق اقتصادی جور در می آید؟ آیا غیر از این است که ملاحظات سیاسی دست دولت را برای اصلاح ساختارهای پوپولیستی بسته است؟ آیا این سخن رئیس جمهوری که سال گذشته در کنفرانس اقتصاد ایران گفتند که «نباید اقتصاد به سیاست یارانه دهد» اجرایی شده یا فقط در حد شعار باقی مانده است؟ و اگر نیست دلیل سکوت برخی دولتمردان در این شرایط چه می تواند باشد؟!
در شرایطی که توجه به بخش خصوصی شعار اصلی حمایت از تولید است و توجه به این بخش تنها راه برون رفت مشکل تولید و رکود و کاهش اتکا به درآمدهای دولتی است، آزادسازی قیمت ها در یک روز و بخشنامه سرکوب قیمت ها در روز دیگر چه سرانجامی را برای بخش خصوصی رقم می زند؟ روزی سازمان حمایت به حمایت از دامداران دم از گرانی شیر می زند و روزی دیگر با آزادسازی بلیت قطار مخالفت می کند. البته این مخالفت درست در زمانی صورت می گیرد که وزیر راه به عنوان اولین دولتمرد اقتصادی به نظام قیمت گذاری دولتی معترض می شود و می گوید «باید بساط قیمت گذاری دولتی و سازمان حمایت به دلیل نبود مواضع روشن در اقتصاد برچیده شود» و پیشنهاد واگذاری قیمت ها به بخش خصوصی را می دهد و از آزادسازی قیمت بلیت قطار و هواپیما حمایت می کند. در این میان ناگهان از دل سازمان دولتی سازمان کوچکی که از زیر مجموعههای وزارتخانه دیگری است، دلش برای مصرف کننده میتپد و با اقتدار جلوی گرانی بلیت قطار را میگیرد که معلوم نیست پشتش به کجا گرم است؛ به افکار عمومی یا به قانونهایی با سیاستگذاری اشتباه؟ کجای جهان وزیری برای زیر مجموعه خود تصمیمی می گیرد وسازمانی با توجیه قانونهای دست و پاگیر تولید جلوی آن تصمیم را میگیرد.
اگر دغدغه مسئولان توجه به تولید و بسترسازی زمینههای رشد آن و ایجاد فضای رقابتی است، دیگر کنترل قیمتها بخصوص در کالاهایی که به آن یارانه تعلق نمیگیرد و به صورت آزاد تولید میشود چه مفهومی دارد؟ آیا وظیفه و دغدغه اصلی دولت رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه و برنامه ریزی برای پي ريزي اقتصاد صحيح و عادلانه برای رفع فقر است یا دخالت مستقیم در قیمت گذاری میوه و آجیل شب عید و زولبیای ماه رمضان؟!
حال در شرایطی که بسیاری از کارشناسان معتقدند نبود سیاست گذاریهای مشخص، وجود قوانین دستو پاگیر برای اقتصاد و مهمتر از آن ملاحظات سیاسی، آفت اقتصاد کشور شده انتظار میرود که اختلاف در تصمیمگیریها کنار گذاشته شده و فارغ از هر گونه پنهان کاری، اوضاع واقعی مملکت برای مردم تشریح شود تا مردم به حقوق و همچنین تکالیف واقعی خود آشنا شوند. چرا که تن دادن به انواع توقعات اجتماعی یک دور باطل است و تجربه ملت ها نشان داده که تنها اصلاحات ساختاری است که نام دولتی را در تاریخ ماندگار می کند نه ملاحظات سیاسی!
منبع: همدلی