درمیزگرد خبرآنلاین مطرح شد:دولت چه امکاناتی به بخش خصوصی بدهد؟/رازهای موفقیت اقتصاد دردوران پساتحریم

درمیزگرد خبرآنلاین مطرح شد:دولت چه امکاناتی به بخش خصوصی بدهد؟/رازهای موفقیت اقتصاد دردوران پساتحریم

اقتصاد > بازرگانی - دولت باید کارصادرات را به بخش خصوصی بسپارد؛ صادرات ما در حال حاضر سنتی است.باید این مسیر عوض شود و مسیر صادراتی به سمتی تنظیم شود که یا متکی به تکنولوژی بومی باشد و یا متکی بر نیروکار بومی.

متین دخت والی نژاد-

با نزدیک شدن به زمان برداشته شدن تحریم ها، امید به بهبود وضعیت تجاری کشور قوت گرفته است؛ با این حال صادرکنندگان چندان امیدوار نیستند که اتفاق مهمی در شرایط پساتحریم بیفتد به این دلیل که معتقدند حمایت های لازم از سوی دولت وجود ندارد.آنها می خواهند دولت در شرایط پساتحریم نرخ ارز را واقعی کند،به صادرات یارانه بدهد و از حضور صادرکنندگان در بازارهای صادراتی حمایت کند.در داخل هم با فراهم کردن امکانات بیشتری برای توسعه  و رونق تولید اقتصاد را از رکودی که بدان گرفتار شده،نجات دهد.به اعتقاد آنها این خواسته ها در گرو اعتماد دولت به بخش خصوصی است.در میزگردی که در کافه خبر و با حضور دو صادرکننده مجیدرضا حریری، نائب رئیس اتاق ایران و چین و محمد امین حاج کاظمیان برگزار شد، موضوع صادرات و واردات کشور در دوران پساتحریم را بررسی کردیم و مشکلات و راهکارهایی هم در این زمینه مطرح شد:

****************

 

با نزدیک شدن به زمان برداشته شدن تحریم ها،برخی افراد نگران شرایط تجاری ایران در دوران پساتحریم هستند و سوال آنها این است که آیا پس از برداشته شدن تحریم ها ایران بهشت واردات می شود؟ تحلیل شما از این موضوع چیست؟ 

حریری: بنده واردات را بد بد نمی دانم  و این نکته منفی نیست، به هر حال تجارت فرامرزی یک جاده دو طرفه است. مثلا چین که بزرگ ترین صادر کننده دنیا است، بزرگ ترین وارد کننده دنیا نیزهست.قرار نیست که کشورها فقط صادرات داشته باشند. صادرات و واردات جاده دو طرفه تجارت است. این تصور اشتباهی است که فکر کنید، اگر تحریم ها برداشته شود در ترکیب واردات کشور تغییر چندانی ایجاد نخواهد شد. از سویی باید توجه داشت که واردات یک نسبت مستقیم با درآمد های نفتی دارد. وقتی درآمد های نفتی کشور به پایین ترین زمان تاریخی خود رسیده است قاعدتا بعید است بتواند اثر فوری بر واردات ایران داشته باشد.بعد از برداشته شدن تحریم ها به دلیل اینکه قدرت چانه زنی کشور بالا می رود و تعدد طرف های تجاری می تواند افزایش یابد، از نظر کیفی می توانیم ترکیب وارداتمان را بهتر کنیم و بازار های صادراتی بهتری نیز داشته باشیم البته تمام این موضوعات به روش ما در بازار تجاری بستگی دارد.

حاج کاظمیان: من هم همین نظر را تایید می کنم. برفرض اینکه تحریم ها برداشته شود بازهم همه معاملات کشور اعم از صادرات ، واردات و تجارت بین الملل بستگی به نرخ ارز دارد. این که چه نرخ ارزی تثبیت شود،مهم است.به عنوان مثال در آبان ماه امسال و در بخش صادرات، عملکرد بسیار خوبی نسبت به ماه های گذشته داشتیم به دلیلی که نرخ ارز تکان خورد و صادرات حدود ۸ درصد افزایش پیدا کرد. شرایط پساتحریم اگر شاهداینگونه تغییرات در جهت تقویت صادرات باشیم مبادلات تجاری بین الملل ایران تغییر پیدا می کند و تامین کنندگان و خریداران ارانی در شرایط شفاف تری قرار می گیرند و می توانند با وضعیت بهتری معادلات تجاری داشته باشند.

حریری: مهم ترین نکته این است که مردم بتوانند بخرند؛ وارد کننده وارد نمی کند که کالاهایش را در انبار نگه دارد.به دلیل سیاست های غلط گذشته هم اکنون قدرت خرید مردم پایین آمده است. سرمایه های مردم و توان مالی  مردم در دولت گذشته به یک چهارم کاهش یافته است.قبلا با هزار تومان می توانستید ۱۰۰۰ واحد کالا بخرید ولی حال با هزار تومان ۲۵۰ الی ۳۰۰ واحد این کالا قابل خرید است. تولید کشور همچنان گرفتار رکود است .این رکود در واردات هم دیده می شود. به تبع این ارتباط صادرات کشور نیز درگیر رکود است .کما اینکه پیش پیش بینی می شود که این رکود حتی دو سال هم ادامه یابد و در این صورت روند صادراتی کشور معکوس می شود. اگر این اتفاق ادامه یابد ایران در واقع چیزی برای صادرات ندارد.

آمار ۸ ماه نشان می دهد که  در حال حاضر ۵۲ درصد صادرات را  میعانات تشکیل می دهد که از مشتقات نفت است . ۴۸ درصد الباقی نیز با یارانه ای است که دولت می پردازد. این طور نیست که همه کار را ما انجام دهیم. کشوری با منابع نفتی، حتما نباید محصولات خود را صادر کند. خام فروشی مسلما کار اشتباهی است.اما وقتی ما  صادراتی که متکی بر تکنولوژی یا نیروی کار بومی باشدف نداریم یا بسیار ناچیز است ناچار به خام فروشی می شویم.بنابراین آنچه ایران در حال حاضر صادر می کند و نام ان را صادرات غیز نفتی گذاشته اند افتخار نیست.در واقع سوبسید انرژی صادر می کنیم.

حاج کاظمیان:صادرات غیر نفتی کشور حداکثر ۱۰ میلیارد دلار است، این رقم در مقایسه با سایر کشور ها تقریبا هیچ است.اگر نفت را کنار بگذاریم، در این سال ها هیچ اتفاق خاصی در اقتصاد نیفتاده است.در کشور ناوگان مناسب برای حمل و نقل نداریم و متاسفانه زیرساخت های ما مشکل دارد.

حریری: کالا یا باید به وسیله حمل و نقل ریلی صادر شود و یا از راه آبی  صادر شود. اگر از طریق حمل ونقل زمینی صادرات انجام شود، مانند این است که سوار مترو نشوید و آژانس بگیرید.تفاوت قیمت خیلی زیاد است.

در حال حاضر ایران بیست و ششمین اقتصاد دنیا است حال آنکه میزان صادرات کشور نسبت به تجارت فرامرزی عدد عجیبی است. در سال ۲۰۱۴ حجم مبادلات تجاری دنیا  ۳۶ هزار میلیارد دلار بوده است.ایران با داشتن نفت، تقریبا چهار دهم این عدد را به خود اختصاص داد.در حالی که ۱.۲ درصد جمعیت دنیا را داریم .تجارت فرامرزی ما بسیار کوچک بوده و با این روند کوچک تر هم خواهد شد.با محدودیت هایی که برای خودمان ایجاد می کنیم باعث کوچکتر شدن سهم اقتصاد شده ایم.هرچقدر سهم اقتصاد کشور کاهش یابد ضرر آن به همه مردم می رسد.

حاج کاظمیان:حداقل درامد سرانه یک کارگر ساده در چین ۴۱۰ دلار است.

حریری: اما حداقل دستمزدی که در ایران پرداخت می شود حدود ۷۰۰ هزار تومان است که ۲۱۰ دلار می شود.

حاج کاظمیان: اگر تحریم ها برداشته شود فرصت حضور شرکت های بین المللی در ایران برای توسعه تجارت و تولید مشترک افزایش می یابد.چرا ما باید کالایی را مصرف کنیم که از چین وارد می شود؟ پاسخ روشن است چون خارجی ها تولید را دانش محور کرده اند.شما بخواهید از چین یک کانتینر بارگیری کنید و به ایران بفرستید چه قاچاق یا غیر قاچاق، باید بین ۱۸۰۰ تا ۲۰۰۰ دلار هزینه کنید در حالی که انها با۷۰۰  دلار این کار را انجام می دهند. 

چرا قیمت تمام شده کالا در کشور ایران بالا است و شما چه راهکاری پیشنهاد می دهید؟

حاج کاظمیان:چون تقاضای سرمایه گذاری در بخش تولید به دلیل نبود امنیت مالی کم است. منظور از ناامنی این است که یک سرمایه گذار در چین می تواند سرمایه گذار خودش باشد، یعنی فقط یک پروپوزال به دولت چین یا بانک های چینی ارائه می کند و از امتیاز هایی که بانک برای تولید می دهد را استفاده می کند، بانک ها امکاناتی مانند ۸۰ درصد وام با ۶ درصد بهره ارائه می دهد.حال اینکه در ایران این شرایط وجود ندارد.

حریری: هزینه تامین مالی در قیمت تمام شده کالا، طبق  آمار مرکز پژوهش های مجلس حدود ۷درصد است.یعنی استکان را ۱۰۰ تومان تولید می کنید، ۷ تومان از این کالا هزینه تامین مالی می شود. اگر نرخ سود شما ۶ درصد باشد ۷ تومان تبدیل به ۲ تومان می شود.مشکل همین تفاوت هایی است که در تولیدات ایران و چین مشاهده می شود که گاه تا  ۱۰۰ درصد است. 

حاج کاظمیان: در بحث تجارت بین الملل نیز تمام تلاش یک تولیدکننده و درنهایت صادرکننده که تولید صادرات محور است،این است که بتواند تمام توان تولید یا صادرات خود را در چرخه صادرات قرار دهد تا پول راحت تر برگردد. قبل از شدت گرفتن تحریم ها وقتی اسناد ثبت سفارش  محصول را به بانک تحویل می دادیم زمان زیادی طول می کشید تا بانک وام را می پرداخت .زمانی که یک سرمایه گذار از بانک وام می گیرد باید این ارامش داشته باشد که بر مبنای استاندارد های جهانی وام دریافت می کند که منجر به سودآوری است.  ستاندارد جهانی برای شرکت ها سالانه ۶ تا ۷ درصد است.

حریری: هزینه تامین مالی فرمول دارد .حسابدار صنعتی وقتی وارد کارخانه ای می شود هزینه دستمزد،تامین مالی و هزینه های مواد اولیه برای هر کالا را می پرسد.هیج وقت نمی توانید به جای گفتن ۲۵درصد سود،  ۲۵ درصد هزینه تامین مالی را اعلام کنید.برای اینکه نقش هزینه تامین مالی در تولید کالا نمی تواند بیش از ۷ الی ۸ درصد باشد.اگر غیر این باشد آن خط تولید از بین می رود.تامین مالی نقش گریس را دارد. باید چرخ دنده بچرخد که تامین مالی گریس کند.به نظر من اشکال در نامناسب بودن فضای کسب و کار است، این ادرس غلطی است که دولتمندان به تولیدکنندگان دادند. محیط کسب و کار ما نا امن است. هیچ وقت سرمایه گذاران خارجی برای حضور در ایران صف نکشیده بودند که در کشور ما سرمایه گذاری کنند.من اگر بخواهم امروز در چین کار کنم فقط حساب می کنم که چقدر سود دارد.دلم برای هیچ چیز آن کشور نمی سوزد و  اهمیت نمی دهم.در آن کشور ۱۰۰ دلار سرمایه گذاری می کنم سالی ۱۱۰ دلار  برمی گردانم.

حریری:البته انگیزه کسانی که همه تجارت شان را به خارج می برند با کسانی که در ایران کار می کنند متفاوت است.چون آن ها مجبورند با یک بانک خارجی شریک شوند.مثلا قبل از تحریم ها، تجار کشور از بانک های دبی وام می گرفتند.

مشکل این است که در کشور برنامه ای نیست که مثلا مشخص کند چه مقدار GDP از محل تولید و چه مقدار خدمات باشد.باید GDP بخش ها بازتعریف شود. تمام کشورهایی که دولت سیاستهای اقتصادی می نویسد، همین کار را انجام می دهند.در حالی که در کشور ما فقط  سه بار بعد از انقلاب برنامه استراتژیک صنعتی نوشتند. یک بار زمانی که  آقای جهانگیری وزیر صنایع و معادن بود، یک باز زمان آقای غضنفری و یک بار در حال حاضر که آقای نعمت زاده مسئولیت وزارت صنعت،معدن و تجارت را بر عهده دارد، این موضوع در دستور کار قرار گرفته است.وقتی نمی دانید قرار است صنعتتان چقدر ازGDP کشور باشددرمورد چه موضوعی می خواهند تصمیم بگیرید؟ مشکل این است که  ما فکر می کنیم برای کوتاه مدت زندگی می کنیم . برای این طرز تفکر هم  هرکی زرنگ تر باشد، برنده می شود.

 در قانون برنامه چهارم و پنجم تاکید شده که هیچ مانع غیر تعرفه سر راه واردات نباید وجود داشته باشد. برای صادرات هیچ نوع عوارضی نباید باشد،در حالی که چنین نیست. اقای رئیس جمهورسال گذشته بر خروج غیر تورمی از رکود تاکید کرد اما هنوز تولید گرفتار رکود است.

به نظر شما مزیت های رقابتی در کشورما و در دوران پساتحریم چه می تواند باشد؟

حاج کاظمیان: یکی از ایراداتی که متاسفانه در تفکر اقتصادی کشور جاری است،اینکه فقط داریم از نظام های موفق اقتصادی در آسیای جنوب شرقی کپی می کنیم، درحالی که ما الگوهای موفقی هم در اروپا داشتیم . آلمان یکی  از همین مثال هاست، آلمان مهد کشاورزی است. تمام توفیقاتی که در حوزه صنعت و تا به امروز داشته، بر مبنای اقتصاد کشاورزی است، تجربه و تخصص من صادرات خشکباراست. اصرار دارم که بگویم ایران هم می توانست همان رویه را پیش گیرد. آلمان بعد از جنگ جهانی دوم کار صادرات محصولات کشاورزی را شروع کرد حالا محصولات این کشور در تمام اروپا و آمریکا مصرف می شود. یونان در حال فروپاشی را بینید ، وقتی به لبنیاتی و سوپرمارکت ها این کشور مراجعه می کنید، همه محصولات آلمانی است .مزیت رقابتی و مزیت های نسبی که کشور ما دارد بسیار شبیه به آلمان است.ما کشاورزی پرقدرتی داریم. تمام شهر های ما  در کنار رودخانه ها ساخته شده اند وباید خودمان را با بزرگان هر حرفه و صنعتی مقایسه کنیم. ایران مزیت های بسیاری دارد،فقط از شرایط مان درست استفاده نمی کنیم. 

حریری: ممکن است توضیح دهید که ایران در دنیا به صورت تاریخی چه محصول کشاورزی در دنیا عرضه می کند؟مثالی شبیه سیب لبنان؟

حاج کاظمیان: پسته ایران.زعفران ایران.

حریری:پسته قدمتش ۱۵۰ سال است.ما هیچ وقت در طول تاریخ کشور به لحاظ کشاورزی شناخته شده نبوده ایم.

حاج کاظمیان:قدمت پسته ۵۷۰ سال ثبت شده است. ۸۰ سال است که در کالیفرنیا که در حال حاضر بزرگترین رقیب ایران است،پسته کشت می شود که آن هم خود ایرانی ها در ان جا پرورش دادند.تجارت ایران کشاورزی بوده است.

حریری:کشور ایران میان راه قدیمی جاده های تجاری بوده است.ایرانی ها از قدیم الایام  تاجر بودند.اگر کشاورز بودیم که تا ۴۰ سال پیش با گاو زمین را شخم نمی زدیم.آن هایی که کشاورز هستد ۱۰۰ سال پیش کمباین را به اسب می بستند ولی ایران کمباین را بعد از دهه چهل شناخت.ماشین الات کشاورزی از جایی که کشاورز بوده و نیاز به ان ها بوده،  وجود امده است ولی چاپار و کاروان سرا برای ایران است.چون کار ایران از اول تجارت بوده است.

حاج کاظمیان: اقتصاد کشاورزی ظرف ۴۰ سال گذشته و درست در ۳۰ سالی که ایران شرایط سیاسی خاص داشت توانست قامت برافراشته کند و  رشد کرد.همان طور که همه صنایع رشد کردند.در این ۴۰ سال تمام دنیا امد زیرساخت ها هم تغییر کرد.


شعار دولت یازدهم حمایت از بخش خصوصی و افزایش صادرات های غیر نفتی است.نقش حاکمیتی دولت در توسعه صادرات غیرنفتی چگونه بوده است؟

حاج کاظمیان:کسانی که تصمیم گیرنده هستند، متاسفانه خودشان دستی در آتش تولید و تجارت صادراتی ندارند.

حریری: یعنی اقای نعمت زاده تا پارسال در کار پتروشیمی نبود؟الگوی اقتصادی ایران  الگوی برنامه نویسی است .حال آنکه  در بسیاری از  کشور های دنیا و اقتصاد های مطرح این شیوه دنبال نمی شود و برنامه نمی نویسند. به نظر من اشکال اصلی اقتصاد ایران در سه بخش است؛ اقتصاد ایران آزاد،رقابتی و شفاف نیست. ۸۰درصد اقتصاد در اختیار دولت است و ۲۰ درصد در اختیار بخش های خصوصی  است.
تقریبا ۱۲ درصد بخش کشاورزی خصوصی است و  ۱۷ درصد از اقتصاد را اصناف تشکیل می دهند که بخش خصوصی محسوب می شوند. ۱۰ الی ۱۵ درصد هم بخش معدن و تولید را تشکیل می دهند.در واقع  حدود ۴۰ درصد اقتصاد را بخش خصوصی کنترل می کند، این درحالی که حتی  یک درصد هم بخش خصوصی نمی تواند در تصمیم ها دخالت داشته باشد.۲۰ درصد اختیارات سیاست گذاری به بخش خصوصی بدهید، ببینید چه اتفاقی می افتد.موضوع ازاد سازی اقتصاد است. یک بار خصوصی سازی را شروع کردیم ولی چون آزادسازی باید پیش زمینه این موضوع باشد، نتیجه ای گرفته نشد.دولت اول باید تصمیم بگیرد که اقتصاد را آزاد کند.وقتی اقتصاد آزاد شود، رقابت پذیری که شرط آزاد سازی اقتصاد است،مهیا می شود. وقتی رقابت پذیری شرط شد شفافیت به دنبال آن می آید.غلبه سیاست بر اقتصاد درست نیست.در نهایت آنکه ما نابغه نیستیم،بلکه کاسبیم،دولت هم می داند گره کار کجاست. 

حاج کاظمیان: من مدل صادراتی کشور را مدل صادراتی جزیره ای می بینم.دولت به جای اینکه بر تولید و صادرات تمرکز شود،درگیر مسائل داخلی با تفسیرهای غلط می شود.دولت باید نظام مالی خود را درست کند و اگر قرار باشد تحریم ها برداشته شود، باید انتظار داشته باشیم بانک های خارجی به ایران بیایند.ولی متاسفانه با نظام بانکی ایران همخوانی ندارند. نرخ ارز باید واقعی شود .دولت باید در راستای حقیقی سازی نرخ ارز و ارزان کردن تسهیلات بانکی حرکت کند.تا زمانی که از این اتفاق ها رخ ندهد نمی توان به توسعه صادرات اعتمادی داشت.

حریری:دولت باید کارصادرات  را به بخش خصوصی بسپارد؛ صادرات ما در حال حاضر سنتی است.باید این مسیر عوض شود و مسیر صادراتی به سمتی تنظیم شود که یا متکی به تکنولوژی بومی باشد و یا متکی بر نیروکار بومی. در اقتصاد مقاومتی  درونزا و برون نگری این موضوع بحث کوچکی نیست. شاکله تولید ایران مشکل دارد به این دلیل که کالاهای ایرانی در بازار های داخلی نمی تواند با کالاهای خارجی رقابت کند.این یعنی با داشتن بالا ترین دیوار تعرفه دنیا که در ایران هم وجود دارد، تولیدکننده داخلی باز از ورود جنس خارجی می نالد. با این شرایط کالاهای ایران در دنیایی که دیوار تعرفه هم نیست، نمی تواند رقابت کند.امروزه اگر بازار عراق و افغانستان را از ما بگیرند صادراتی نداریم .همین مقداری که در حال حاضر صادر می کنیم هم نمی توانیم انجام دهیم.بازار را باید سامان دهی کنیم و محصولاتی که قابل صادرات هستند رابرای صادرات آماده کنیم.

 

بازگشت به شاخه اخبار صنعت و اقتصاد بازگشت به صفحه نخست

نظرات کاربران

دسته بندی های "بازتاب رسانه ها" استیل پدیا