پرداخت الکترونیکی پس از رفع تحریم چه مشکلاتی خواهد داشت؟ / مقصر کیست؟

پرداخت الکترونیکی پس از رفع تحریم چه مشکلاتی خواهد داشت؟ / مقصر کیست؟

اقتصاد > اقتصاد کلان - قوانین و مدل کسب و کار در صنعت پرداخت و بانکداری الکترونیکی از مهمترین چالش های این حوزه است. ذی نفعان اصلی این صنعت معتقد هستند این دو معضل نیاز به اصلاح و بازنگری دارد اما هیچ یک از این ذی نفعان حاضر به آغاز این تغییر نیستند.

یکی از مهم ترین موضوعاتی که در فضای صنعت پرداخت الکترونیکی وجود دارد موضوع SWT و فرصت‌ها و تهدیدهای مربوط به آن است. بررسی وضعیت فعلی و ظرفیت شبکه پرداخت الکترونیکی کشور در بخش فنی و تکنیکال از یک سو و در فضای کسب و کار از سوی دیگر آمادگی لازم برای ورود به دوران پس از تحریم‌ها را نشان خواهد داد.

از مهمترین اقداماتی که دولت می تواند برای مواجه شدن شبکه پرداخت الکترونیکی کشور با دوران پس از تحریم انجام دهد اصلاح فضای قانون گذاری و فرهنگ سازی است.

شهاب جوانمردی، مدیرعامل  شركت فناوری اطلاعات و ارتباطات پاسارگاد آریان (فناپ) و محمد نژاد صداقت، مدير كسب و كاري پرداخت الكترونيك فناپ با حضور در کافه خبر خبرآنلاین با تشریح مشکلات نهادی و ساختاری پرداخت الکترونیکی کشور، از توانایی ها و ظرفیت های ایجاد شده در سال های اخیر گفتند.

مشروح این گفتگو را در ادامه بخوانید:

 * در حوزه پرداخت الکترونیکی ما می‌توانیم به عنوان یک کشور پیشرفته تلقی شویم؟

جوانمردی: در فضای بین المللی اگر ما جایگاه خودمان را به درستی تشخیص ندهیم، در هر حوزه‌ای ممکن است اقداماتی که انجام می دهیم اقدامات متناسبی نباشد. ولی به گمان من به واسطه اقدامات و فرهنگ سازی‌هایی که در کشور طی بیش از دو دهه اخیر انجام شده است در حوزه پرداخت الکترونیکی جایگاه شایسته‌ای را پیدا کرده ایم و آن چیزی که مهم است این است که ابتدا بررسی کنیم که در پیوستن مجدد به زیست بوم جهانی چه کم و کاستی‌های داریم.

یکی از مهم ترین مسائلی که در این بازگشت مجدد به زیست بوم باید به آن توجه کنیم، استانداردها و زیرساخت‌هایی است که در حوزه امنیتی، حوزه کاربری و در بحث‌های توسعه‌ای باید ایجاد شود. ضریب نفوذ کارت در مردم ما بسیار بالا است و از حیث نفوذ دستگاه‌ها و یا مکانیزم‌های پرداخت در درگاه های مختلف اعم از کیوسک‌ها، اینترنت و موبایل از حیث حجم تراکنش‌ها به استناد اعداد و آمار ما با یک اکوسیستم بسیار فعال در داخل کشور مواجه هستیم.

* اما دو مساله را باید جدی ببینیم. نخست اینکه آیا پایداری و پایایی این اکوسیستم به واسطه زیر ساخت‌های فنی و امنیتی و مدل‌های کسب و کاری ادامه حیات و توسعه آن را تضمین می‌کند یا نه؟ و دوم این یک زیست بوم کاملا مستقل و مجرد است و در حال حاضر به جریان‌ها و شریان‌های جهانی متصل نیستیم. این عدم اتصال چه مشکلاتی را برای ما ایجاد کرده است و ما چه مشکلاتی را در اتصال خواهیم داشت؟

در این رابطه باید بگویم ابتدا باید دید هدف ما از اتصال به سیستم جهانی چیست؟ برای پاسخ به بخش اول ابتدا باید پاسخ این سوال را داشت.

برای پاسخ به این سوال باید گفت قاعدتا وقتی که ما در یک جزیره به تنهایی به سر ببریم تبادلات فرهنگی و گردشگری و تجاری نباشد و یا بسیار محدود باشد، ممکن است که این نیاز هم بسیار محدود تلقی بشود. همانطور که این روزها این مطرح می‌شود که مگر حالا مردم چند بار می‌روند خارج و یا چند تا خارجی می‌آیند که ما این نیاز را این قدر پر رنگ می‌بینیم.

در حالی که اولا تعداد مسافرین و گردشگران خارجی در کشور ما کم نیست، و پس از رفع تحریم ها نیز هدف گذاری بسیار جدی شده است برای پذیرش توریست‌ و وقتی صحبت بیش از هزار پروژه برای یک سرمایه گذاری سنگین می شود تا حدود بیست و پنج تا سی میلیارد دلار در حوزه گردشگری کسب درآمد شود، قطعا معنی آن این است که ما می‌خواهیم پذیرش توریست را هم خیلی جدی تر هم انجام بدهیم  پس به طبع این‌ها برنامه ریزی‌های خاص خودش را می‌خواهد.

در حالی که امروز به راحتی نمی‌توانیم یک هتل یا خودرو را خارج از کشور رزور کنیم، یا خریدهای خودمان را خارج از کشور انجام بدهیم. چراکه نه از آن طرف برای پذیرش ابزارها آمادگی وجوددارد و نه ارتباط ما برقرار است. چه به صورت بحث‌های آنلاین و چه به صورت حضوری.

مستقل از این‌که شبکه پرداخت فعلی ما چقدر آمادگی و پذیرش این تعامل ها را دارد، در گام های نخست ما طرح اقدامی را باید داشته باشیم که حتی اگر شده است به صورت یک سیستم مجزا و موازی بتواند امکانات را فراهم بکند و در یک دوره میان مدت نگاه کنیم به این‌که آیا این‌ها را باید با هم ترکیب کنیم که یکی بشوند و یا خیر.

این سوالی است که نیاز به یک کارشناسی جدی تر دارد و حتما باید یک اقدام فوری و عاجل برای تسهیل گری طرفین این قضیه انجام بدهیم. و سوال این است که آیا برای این‌که به نظام پرداخت جهانی متصل بشویم می توان گفت آمادگی کامل برای این اتصال و ورود به زیست بوم جهانی را داریم یا نه؟

من فکر می‌کنم که حالا می‌توانم گریز بزنم به سوال شما و پاسخ آن را بدهم. در حال مطالعه و بررسی بسیاری از استانداردها و قوانین هستیم و با بسیاری از زیرساخت‌های مورد نیاز مدون آشنایی عمیق تری را پیدا خواهیم کرد و به طبع یک فرصتی را برای ما فراهم می‌کند که برای ارتقای استاندارهای موجود خودمان هم با یک شناخت واقعی بینانه و عملیاتی اقدام بکنیم.

شما در نظر بگیرید که در حال حاضر ما نه تنها از کارت‌های مگنت استفاده می‌کنیم، بلکه استانداردهای EMV در کشور برای حوزه پرداخت الکترونیکی مستقر نشده اند. حال اگر ما بخواهیم راجع به تغییر در سه میلیون پایانه فروش و سی هزار ای‌تی‌ام و بیش از یکصد میلیون کارت صحبت کنیم پروژه بسیار بسیار عظیم با منابع مورد نیاز بسیار سنگین است.

اما اگر درباره این صحبت بکنیم که می‌خواهیم یک شبکه‌ای به موازات همان شبکه اول ایجاد کنیم و احتمالا نقاط پذیرش آن لازم نیست که سه میلیون باشد و شاید مثلا ده هزار نقطه باشد، گام اول و کارت‌هایی که صادر می‌شود برای پذیرش در خارج از کشور ممکن است که مثلا صد میلیون نباشد، یک عدد زیر ده میلیون باشد.

از طرف دیگر تسهیلاتی که برای خارجی‌ها در بدو ورود به کشور فراهم می کنیم با تمهیدات میانی و کارت‌های موقت و یا پذیرش در نقاط محدود و کارت‌های بین المللی است. با این کار عملا داریم خودمان را در شرایط استانداردهای جهانی داریم محک می‌زنیم و آن موقع من فکر می‌کنم که با چشم بازتری می‌توانیم راه مناسب برای ارتقای استانداردها و همگونی آن با نظام پرداخت جهانی را فراهم بکنیم. 

 

 

نژاد صداقت: ما به لحاظ صنعت پرداخت، کشور ضعیفی نیستیم و بسیاری از چیزهایی که ما این‌جا تجربه می‌کنیم شاید در دنیا نمونه‌های آن بسیار نادر باشد. به لحاظ قابلیت‌ها و فیوچرها و توسعه‌هایی که در این شبکه داشتیم و همیچنین در بحث‌های سیستم و استانداردهای داخلی می توانیم این ادعا راداشته باشم. به هر حال بسیاری از پی‌اس‌پی‌های ما جزء اکوورهای بزرگ دنیا محسوب می‌شوند. یعنی جزء صد و پنجاه اکوورهای بزرگ دنیا چند پی‌اس‌پی ایرانی وجود دارد.

پس می توان گفت به لحاظ توان فنی کمبودی نداریم ولی آن چیزی که کمبود داریم این است که در سال های تحریم طبق روال استاندارد بین المللی عمل نکردیم. پس بسیار کار داریم که این روند را تبدیل کنیم به روال استاندارد. اما خیلی کار دشوار و  دور از دسترسی نیست. 

* ما این جمله را زیاد می‌شنویم که کشور ما یک جزیره پیشرفته در صنعت پرداخت الکترونیکی است و از نظر عملکردی در یک بازه کوتاه زمانی خودمان را به دنیا رساندیم و الان کاملا همسان با دنیا پیش می‌رویم. حال باید دید اگر ما به سیستم های بین المللی هم وصل بودیم با رعایت استانداردها همین سرعت رشد را داشتیم؟ ما چه از لحاظ فضای کسب و کار که همه بازیگران این صنعت ناراضی هستند و چه از نظر خدمات و دریافت سرویس‌ها که نمی‌توانیم بگوییم مشتریان ما در سطح بالایی از رضایت هستند و حتی به اذعان خود فعالان این صنعت از لحاظ کیفی هنوز جای کار داریم. اگر ما یک جزیره هستیم که یک سری خدمات در حوزه پرداخت الکترونیکی ارائه می‌دهیم، به هیچ جای دنیا وصل نیستیم و از هیچ جایی هم خدمات نمی‌گیریم، اما خودمان را به سیستم های دنیا رساندیم. پس چرا به آن سطح کیفی که لازم است نرسیدیم هنوز؟ 

نژادصداقت: ببینید این‌ها چند تا پارامتر نزدیک بهم وجود دارد و ببینید در صنعت نرم افزار شما 0:13:22 را دارید، اویلبیتی را دارید، به عنوان چیزهای غیر فانکشنال که سیستم را جواب بدهد. سکیوریتی را دارید. ما ممکن است که در 0:13:31 بالا باشیم ولی در سکوریتی پایین هستیم. این نیست که این را که داریم می‌گوییم این است که ما شبکه‌ای را داریم که دارد میلیون‌ها ترنزکشن را ساپورت می‌کند و این در دنیا کم نظیر است و اما این‌که در بعد سکیوریتی خوب عمل کر دیم یا نه؟ آن‌جا ضعیف عمل کردیم. ما رگولاتور ما آن طور که باید نظارت نکرد و شبکه‌های ما خیلی توسعه پیدا کرد مبتنی بر یک بیزیس مدل‌های غلطی و آن وقت که آمد دخالت کرد رگولاتور ما فرایند آن را باز کامل نکرد و آمد یک ضربه‌ای زد و شرایط را عوض کرد ولی ادامه نداد مسیرش را و شرایطی را به وجودآورد که پی‌اس‌وا نارضایتی داشته باشند و مشتری نارضایتی داشته باشد به خاطر این‌که خب زمانی که ورودی نداشته باشیم خب نمی‌توانیم هزینه بکنیم. هزینه ما می‌آید پایین و این خیلی متفاوت است از این‌که در دنیا دارد رخ می‌دهد و یعنی این‌که جزیره ما جزیره ما جزیره قوی است کاملا درست است ولی با مدل درستی این جزیره شکل نگرفته است.

* یعنی هر آن احتمال دارد منجر به خطر آفرینی و خطر سازی بشود؟ احتمال دارد در صورتی که ما از حالت جزیره دربیآییم این سیستم کلا برود زیر آب؟ 

نژاد صداقت: نه، ما باید تلاش کنیم که خودمان را با استانداردهای جهانی تطبیق دهیم و این تلاش، تلاشی است که خیلی دور از دسترس نیست. یعنی اگر از الان تصمیم بگیریم که ظرف شش ماه تا یک سال آینده خودمان را با استانداردهای جهان تطبیق بدهیم، به شرط تلاش تمام فعالان، بازیگران، رگولاتور، تیم‌های فنی و همه دست اندکاران این صنعت، قطعا می‌توانیم.

* به نظر شما برای ساماندهی این وضعیت رگولاتور باید چه کند؟ یعنی مطالباتی که صنعت پرداخت از رگولاتور دارد چیست؟ 

جوانمردی: من فکر می‌کنم که مساله ای که می‌خواهیم حل کنیم خیلی شبیه باز کردن یک کلاف کاموای در هم پیچیده است و این‌که از کجا اول سر این نخ را می‌کشیم خیلی مهم است. ممکن است از یک جایی شروع ‌کنید، کلاف باز می‌شود اما به سختی. در نهایت هم  تعدادی گره روی نخ اصلی باقی بماند. اما ممکن هم است از یک جایی به درستی سر نخ را بکشید که کلاف خیلی هم عادی باز ‌شود و هیچ گره‌ای هم نخورد.

به نظر من در سال‌های گذشته موضوع فناوری برای ما خیلی اصالت داشته است. البته این موضوعی که می خواهم بگویم در مباحث جامعه شناسی است و تخصص من نیست. مردم ما مردمی تکنولوژی فن هستند پس تصمیم گیری ما هم بر مبنای تکنولوژی است یعنی در لایه‌های سیاست گذار و بهره بردار همه منظر آن‌ها منظر تکنولوژی است. در حالی که من فکر می‌کنم که در همه جای دنیا از مفهوم کسب و کار مسائل شروع می‌شود، نه از مفهوم تکنولوژی.

تکنولوژی یک ابزار است برای این‌که ما بتوانیم کسب و کار خودمان را به عنوان گسترده ترین و پایین ترین لایه خوب پیش ببریم. اگر مدل کسب و کار ما درست تعریف نشده باشد به طبع هر ابزاری که استفاده می کنیم و و هر اقدامی که انجام می‌دهیم ممکن است که یکی از آن گره‌ها را برای فعالیت ما ایجاد کند. این امکان هم وجود دارد که در جاهایی با گلوله‌هایی از کلاف مواجه بشویم که حتی مجبور بشویم دو سر آن را قیچی بکنیم و به یک گره قناعت بکنیم برای این‌که این نخ قابل استفاده بشود.


من فکر می‌کنم در حوزه پرداخت ما همیشه سعی می‌کنیم که از موضوع کسب و کار دور شده و به آن اهمیت ندهیم. به جای آن سعی می کنیم با مسائل دیگر بحث کم و کاستی های حوزه کسب و کار را پوشش دهیم.

در حالی که در گام نخست باید فکر کرد که در یک صنعت با ذی النفع‌های مختلف، اعم از ارائه کنندگان خدمت و تسهیل کنندگان خدمت و بهره برداران خدمت، و هر ذی النفع دیگری در این زیست بوم چه رابطه ای باید برقرار کنیم تا یک کسب و کار شکل گرفته و پایا و مانا و توسعه یابنده باشد و در دراز مدت هم مدام بتواند خودش را حفظ کرده و مسائل خودش را مرتفع کند.

در حال حاضر در این بحث ما مشکل مدل کسب و کار داریم. اما با این حال ساختار و سازمان ما از این جهت فرو نمی‌پاشد که در یک نظام پولی و اقتصادی تورمی می‌توانیم به واسطه قیمت بالای تمام شده پول برای بنگاه‌هایی مثل بانک‌ها آن‌ها را متقاعد بکنیم که صنعت پرداخت را به عنوان یک دکاپ جدی جذب منابع کوتاه مدت ارزان قیمت تلقی بکنند.

به این واسطه می‌گوییم چون شما این منابع را دارید و با چند درصد پایین تر دارید این را جذب می‌کنید خب اشکال ندارد یک بخشی از این هزینه‌های صنعت پرداخت را شما آن داخل پوشش بدهیم . در اصل با این روش داریم مثل تام و جری که در کارتون این آشغال‌ها را زیر فرش قائم می‌کردند بازی می کنیم.یعنی بخشی از مشکلات خودمان را پوشش می‌دهیم و پنهان می‌کنیم که فردا روز ممکن است که اصلا و ابدا پاسخگوی حل مسائل جاری ما نباشد.

اگر شما بیزینس مدل را درست تنظیم کرده باشید می توانیم بگوییم به صورت پارامتریک می‌شود بخشی از هزینه‌ها را از نقطه آ به نقطه ب منتقل کرد، ولی به این شرط ‌که وقتی وضعیت برگشت دوباره بتواند به همان نقطه آ برگردد. در حال حاضر این وضعیت را ما نمی‌بینیم و یعنی در گروه‌های تخصصی و غیر رسمی این دغدغه در ذی نفع‌های مختلف بسیار بسیار پر رنگ دنبال می‌شود.

 ولی رگولاتور حداقل این قدر که ما احساس می‌کنیم عکس العمل نشان نمی دهد. البته ما از تمام گفتمان‌های درون رگولاتور مطلع نیستیم و این قدر که ما احساس می‌کنیم به این موضوع اهمیت لازم را نمی‌دهد. شاید هم نقشه‌هایی دارد که نیازی نیست که با دیگر ذی نفع‌ها به اشتراک بگذارد و مطرح بکند. ولذا گمان این است که ما از اصلاح مدل کسب و کار خودمان باید شروع بکنیم و اگر از این‌جا شروع بکنیم شبکه نوسازی و بهسازی و استاندارد می‌شود، رضایت خاطر ذی نفع‌ها فراهم می‌شود.

اما باید بذیریم این به منزله یک جراحی است و چون ما با یک مدل غلط و یا بدون در نظر گرفتن مدل کسب و کار جلو رفتیم و جایی که اتفاقا به آن پرداختیم از حیث مدل کسب و کاری به گمان من یک نقطه بسیار اشتباه بود.

 

 

بازگشت به شاخه اخبار صنعت و اقتصاد بازگشت به صفحه نخست

نظرات کاربران

دسته بندی های "بازتاب رسانه ها" استیل پدیا