چرا ایران به قراردادهای نفتی جدید و جذاب نیاز دارد؟ قطر= 500 هزار بشکه در روز؛ ایران = صفر

چرا ایران به قراردادهای نفتی جدید و جذاب نیاز دارد؟ قطر= 500 هزار بشکه در روز؛ ایران = صفر

اقتصاد > انرژی - نرسی قربان/ تحلیلگر ارشد بازار نفت در هفته نامه صدا نوشت: وضعیت بازار نفت در حال حاضر بسیار حساس است. قیمت نفت در یکسال گذشته افت چشمگیری داشته است و تولید نفت و گاز از لایه شیل در امریکا در چند سال گذشته عرضه و تقاضا را تحت تاثیرمستقیم قرار داده است .

قیمت نفت که در کمترین مقدار خود در پانزده سال گذشته است باعث شده که تولید از این لایه کاهش زیادی داشته باشد ولی هر زمان که قیمت نفت بالاتر از هزینه تولید نفت و گاز از لایه شیل باشد تولید انبوه آن دوباره آغاز خواهد شد.

1000 میلیارد دلار از طرح های آتی و دردست انرژی در جهان یا بکلی متوقف شده یا به تعویق افتاده است. در چنین شرایطی ایران سعی می کند جذب سرمایه گذاران و تکنولوژی روز را برای حوزه های نفت و گاز خود که سالها بعلل مختلف از جمله تحریم های ظالمانه انجام نگرفته بوده است عملی سازد . تجدید نظر در قراردادهای نفتی از آن جهت صورت گرفت که همه کارشناسان بر آن بودند که الگوی قبلی قراردادها در ایران جذابیت لازم را برای سرمایه و تکنولوژی ندارد.

تاریخچه قراردادهای نفتی ایران

صنعت نفت و گاز ایران در صد سال گذشته که تولید نفت از ایران آغاز شد دستخوش تحولات زیادی بوده است و تقریبا همه نوع قرارداد نفتی در ایران تجربه شده است. در نیم قرن اول صنعت نفت در ایران، تولید نفت توسط شرکت انگلوپرشین اویل کمپانی که نام آن در سال 1935 به شرکت انگلو ایرانیان اویل کمپانی تغییر یافت و بر مبنای قرارداد امتیازی بود انجام میگرفت. در سال 1950 نفت ایران ملی اعلام شد ولی بعلل مختلف شرکت ملی نفت ایران که همان زمان شکل گرفت نتوانست صادرات نفت را انجام دهد و بالاخره پس از تحولات سیاسی در کشور در سال 1954 قرارداد کنسرسیوم با مجموعه ای از شرکتهای امریکایی و اروپایی و شرکت انگلیسی سابق که نامش به بریتیش پترولیوم تغییر یافته بود انعقاد گردید و نفت ایران بتدریج به بازارهای جهانی راه یافت. در دهه 1960 و 1970 قراردادهای مختلفی خارج از حوزه کنسرسیوم با شرکتهای مختلف بامضاء رسید. این قراردادها برمبنای مشارکت، مشارکت در تولید و خدماتی همراه با ریسک بود که بتدریج سهم کشور را بازاء هر بشکه نفت صادراتی افزایش میداد. پس از انقلاب اسلامی تصمیم به کاهش تولید نفت ، ملی شدن سهم شرکتهای خارجی در میادین نفت و بلاخص جنگ تحمیلی برای یک دهه شرکتهای بین المللی حضوری در صنعت نفت ایران نداشتند. در دهه 1370 قراردادهای بیع متقابل در ایران ارائه گردید و شرکتهای متعددی در مناقصات انجام شده شرکت نمودند و چندین حوزه نفتی در لوای این قراردادهای خدماتی به بهره برداری رسید. اما در بیشتر این قراردادها طرف خارجی ناراضی بود و ادعا می کرد که علاوه بر مشکلات عملیاتی در زیر چتر این قراردادها که انعطاف پذیری زیادی نداشت نتوانسته است منافعی بدست آوردند. عدم جذابیت این قرارداد و تشدید تحریم های ظالمانه سبب شد که دوباره برای مدتی نزدیک به یک دهه از حضور شرکتهای مهم انرژی در ایران محروم باشیم.

شرکت هایی که به ایران نیامدند کجا رفتند؟

در چند دهه گذشته حوزه های نفتی و گازی زیادی در جهان توسعه یافته است. دریای شمال، دریای خزر ، استرالیا، امریکا، کانادا و افریقا تولید نفت و گاز از این حوزه ها عمدتاً توسطی همان شرکتهایی انجام گرفته است که نسبت به سرمایه گذاری در ایران علاقه نشان نمی دادند در حالی که حوزه های نفتی و گازی ایران به مراتب دارای ذخائر بالاتر و هزینه تولید پایین تر بوده است. دلیل این امر تحریم های ظالمانه و همچنین جذاب نبودن قراردادهای بیع متقابل بوده است. البته ایران هم بیکار ننشسته و تا آنجا که ممکن بوده توسعه میادین نفت و گاز خود را با کمک شرکتهای داخلی و بعضا چند شرکت خارجی جلو برده است. ولی علارغم این کوشش که تجربیات ذیقیمتی را به شرکتهای ایران داده است تولید نفت و گاز کشور نسبت به ذخائر و پتانسیل موجود و ضریب برداشت از حوزه های نفتی و سایر پارامترهایی که در این زمینه معیار مطرح است چشمگیر نبوده است.

زمانی عربستان رقیب ایران بود امروز عراق با 5/3 میلیون بشکه!

در حوزه های مشترک نفت و گاز این همسایگان ایران بودند که بیشترین برداشت را نسبت به ذخائر مشترک داشته اند. مثلا در لایه نفتی پارس جنوبی در ایران و گنبد شمالی در قطر این کشور حدود نیم میلیون بشکه در روز برداشت دارد در حالی که ما هنوز نتوانسته ایم یک بشکه نفت از این میدان تولید بنماییم.

از سوی دیگر در سازمان صادرکنندگان نفت (اوپک) و منطقه نیز وزن استراتژیک کشور بعلت کاهش تولید و صادرات نفت با مشکلات روبرو گردید بطوری که کشورهایی که نسبت به جغرافیا و جمعیت نیروی کار متخصص بسیار کوچکتر از ایران هستند نقشی همانند ایران پیدا نموده اند. تولید نفت ایران که زمانی حدود 6 میلیون بشکه در روز بود و با عربستان سعودی رقابت می کرد به تدریج کاهش پیدا نمود و رقیب عراق با تولید حدود 5/3 ملیون بشکه در روز شد و اخیراً نیز در رقابت با کویت و امارات متحده عربی می باشد. این روند نه تنها از نقطه نظر درآمد بلکه از دید استراتژیک برای کشور و رسیدن به اهداف سند چشم انداز نیز می بایست تغییر نماید. درآمد سرانه بالای کشورهای همسایه در مقایسه با ایران می تواند به تدریج به یک تهدید برای ایران تبدیل شود در چنین شرایطی است که کشور برای رسیدن به اهداف چشم انداز اشتغال و توسعه پایدار می باید جذب تکنولوژی و سرمایه را بطور جدی دردستور کار خود قرار دهد.

محتوا و هدف تدوین از بند بند قرارداد مهمتر است

مسئله آن نیست که سعی کنیم قراردادی را ارائه دهیم که بیشترین برد را در تولید هر بشکه نفت برای ایران داشته باشد مهم آنست که کشور به اولویت های کلی خود در غالب سند چشم انداز و تفوق در مسائل استراتژیک منطقه دست یابد. نیاز به تغییر الگوی قراردادها، تعامل با جهان و جذب سرمایه و تکنولوژی برای رسیدن به اولویت های اصلی جمهوری اسلامی ایران مهم تر از چندین میلیون دلار افزایش درآمد نفتی است. آن هم اگر کسی حاضر باشد با الگوهای گذشته کار کند. در هر قراردادی محتوای آن و هدف تدوین آن مهمتر از بند بند قرارداد است مهم آنست که محتوای قرارداد میلیاردها دلار سرمایه جذب کند بهترین تکنولوژی را راهی کشور کند و تولید نفت و گاز را بنحو احسن انجام دهد. باید بخاطر داشت که شرکتهای بین المللی نفت دیگر آن شرکتهای دهه های گذشته نیستند که اوپک بخاطر بی عدالتی های آنها شکل گرفت شرکت های نفتی بزرگ که به هفت خواهران معروف بودند با حمایت کشورهای انگلستان و امریکا و فرانسه کنترل صنعت نفت را از تولید تا پالایش و بازارها در اختیار داشتند. این شرایط در  دنیای امروزی بکلی عوض شده است هرچند که متاسفانه در ذهن بسیاری از ایرانیان هنوز وجود دارد. شرکتهای بین المللی انرژی امروزه شرکتهایی هستند که بدنبال منافع سهامداران خود که عمدتاً موسسات مالی و اشخاص عادی هستند می باشند و الگوی چند دهه گذشته دیگر وجود ندارد مگر در ذهن بعضی اشخاص غیر مطلع.

کشورهای مختلف با مشارکت با شرکتهای نفتی و عمدتاً با قراردادهای امتیازی که در کشور ما منع شده است و بعنوان قراردادهای استعماری معروفند توانسته اند حوزه های نفت و گاز خود را توسعه دهند.  بزرگترین انقلاب هیدروکربوری در امریکا در غالب این قراردادها شکل گرفته که این کشور را از بزرگترین مصرف کننده هیدروکربوری جهان کم کم به صادرکننده نیز تبدیل خواهد کرد. کشورهای نروژ، کانادا، انگلستان ، امریکا، روسیه و بسیاری از کشورهای دیگر هنوز با قراردادهای امتیازی کار می کنند و بسیار هم موفق بوده اند. پس مسئله نوع قرارداد نیست بلکه محتوای آن است. اگر دولتی قدرتمند است و می تواند در شرایط مختلف از منافع خود از روشهای مختلف از جمله اخذ مالیات دفاع کند ترسی از شرکتهای چند ملیتی نخواهد داشت.

آنهایی که به قراردادهای نفتی اعتراض دارند وظیفه ملی دارند که ...

با چنین شرایطی و با درنظر گرفتن کلیه قوانین کشور تجدید نظر در قراردادهای نفتی بعد از به روی کار آمدن دولت جناب آقای دکتر روحانی در دستور کار قرار گرفت . برآیند هم فکری ها ، مشاوره ها ، بررسی قراردادهای معتبر نفتی در دیگر کشورهای جهان و در نظر گرفتن قوانین و فضای کسب و کار ایران منجر به پیشنهاد الگوی جدید قراردادهای نفت و گاز در ایران به نام IPC گردیده است این قرارداد بدون شک بمراتب جذاب تر از قراردادهای بیع متقابل است. الگوی قراردادهای قبلی نتوانست نقش واقعی ایران را متناسب با ذخائر، جغرافیا و نیروی انسانی کارآمد حفظ و تثبیت نماید.  کسانی که به این قرارداد معترض هستند وظیفه ملی دارند که بصورت سازنده و بر اساس معیارهای دقیق، نه بر اساس توهم نسبت به موضوعات گذشته شرکت های خارجی که دیگردر جهان امروز وجود ندارد، در اصلاح ان برای رسیدن به توسعه پایدار، جذب سرمایه و تکنولوژی، اشتغال، افزایش قدرت استراتژیک ایران و رسیدن به اهداف چشم انداز بکوشند.

 3939

 

بازگشت به شاخه اخبار صنعت و اقتصاد بازگشت به صفحه نخست

نظرات کاربران

دسته بندی های "بازتاب رسانه ها" استیل پدیا