تأثیر شهرسازی بر روزگار دروازه غار

تأثیر شهرسازی بر روزگار دروازه غار

این روزها ماجرای حمله برخی افراد به کارتن‌خواب‌ها و معتادان در روز ١٨ آبان در پارک‏های محله دروازه‌غار (شهید هرندی) بحث روز شده است: اینکه واقعا اهالی محله بوده‏اند که اندک دارایی ناچیز کارتن‌خواب‏ها و معتادان پارک‏های محله را به آتش کشیده‏اند و آنان را مورد ضرب‌وشتم قرار داده‏اند یا خیر.

اینکه برخورد قهری با یکی از آسیب‌پذیرترین گروه‌های جامعه که تهدیدی برای ساکنان محله نیز هستند، اقدامی صحیح است یا خیر. اینکه راندن کارتن‌خواب‏ها و معتادان از محله باعث بهبود آنها می‌شود یا خیر و اصلا آیا با چنین اقداماتی کارتن‌خواب‏ها و معتادان از محله خواهند رفت یا شاید با شرایط نابسامان‏تری بازخواهند گشت؟
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از شرق ، در میان همه این بحث‏ها، سؤال مشترکی وجود دارد: چرا این محله یکی از بزرگ‌ترین مراکز تجمع و به‌عبارتی مرکز خوابگاهی کارتن‌خواب‏ها و معتادان کلان‌شهر تهران شده است؟ آیا نقش دست‏های پشت پرده به این اندازه قوی بوده که جریان اقامت کارتن‌خواب‏های تهران را به این محدوده هدایت کند؟ یا جامعه تخصصی و حرفه‏ای شهرسازی و مسئولان مربوطه بستر را آماده کرده‌‏اند؟
٢٢,٥ هکتار فضای سبز در قلب یک محله، آن هم محله‏ای که از دهه‌های ١٠ و ٢٠ سابقه آسیب‏های اجتماعی در آن وجود داشته است، اقدامی هوشمندانه در عصر توسعه هوشمند شهرها به نظر نمی‌رسد. فضای سبزی که محدوده‌های حقیقتا سبز آن نسبت به محدوده‌های آسفالت و کفپوش آن چندان نیست ولی این وسعت زمین، ریزپهنه سبز را در طرح تفصیلی از آنِ خود کرده است. شاید این محله محکوم به تأمین سرانه فضای سبز منطقه برای تدقیق محاسبات شهرداری است و زندگی مردم آن فراموش شده است.

اولین حصار بزرگ تهران به دستور شاه طهماسب صفوی احداث شد و در آن زمان دروازه‌غار خارج از شهر و واقع در حومه جنوبی حصار بود. با رشد شهر تهران در زمان سلطنت ناصرالدین‌شاه، شهر از سمت جنوب تا نزدیکی محدوده گسترش می‌یابد. به‌مرور دروازه‌غار (بین خانی‌آباد و میدان شوش) به‌عنوان یکی از دروازه‌های جنوبی ورود به تهران ناصری بر حصار واقع می‌شود. در دوران رضاخان، تهران رشد شتابانی به خود گرفت و با تخریب حصارها و خیابان‌کشی‌های جدید به‌مرور دروازه غار به‌عنوان محدوده‏ای وارد شهر شد. از آغاز پیدایش این محدوده تا سال ١٣٠٩ ه. ش کوره‌های آجرپزی در جنوب محله و در محل کنونی پارک‌ها پدید آمدند و فعال شدند.
در این دوره کم‌کم محلات مسکونی جدیدی در اراضی جانبی این کوره‌ها شکل گرفته که درواقع محل اسکان و زندگی کارگرانی بوده که در کوره‌ها مشغول به کار بوده‌اند. با توجه به فعالیت کوره‌ها، گودهایی همچون گود عرب‌ها، گود نجیمی و گود معصومی نیز در آن اطراف پدید آمدند. گودها با توجه به نداشتن نظارت کافی، مأمنی برای بروز بسیاری از ناهنجاری‏ها شدند.
 به‌مرور برای بهبود وضعیت محله منطبق بر جایگاه کوره‌ها که تبدیل به فضای بایر شده بودند و گودها، پارک‏هایی ایجاد شدند که منجر به روآمدن ناهنجاری‏های درون گود شد. این تغییرات باعث تنزل جمعیت ساکن در این محله شد به‌طوری‌که از حدود ٦٢‌ هزار نفر در سال ١٣٥٩ به حدود ٢٦‌ هزار نفر در سال ١٣٧٥ رسیده است و همچنان با وجود افزایش جمعیت عمومی کلان‌شهر تهران این روند کاهشی ادامه یافته است.

مجاورت حدود ٢٢,٥ هکتار فضای باز گسترده در مرکز محله منجر به کاهش شدید نظارت بر این فضا شده است و تنها نظارت همراه با حس تعلق تا حدودی در لبه‌های آن وجود دارد و وقتی قبح فعلی در فضایی ریخته شود، محدود‌کردن آن به‌دشواری امکان‌پذیر می‌شود و به فضاهای پیرامون هم تعمیم پیدا می‌کند. تأثیر محیط بر رفتارهای اجتماعی به‌خصوص موضوع جرم، بیش از نیم‌قرن است که ثابت شده است؛ همچون نظریه CPTED که محصول دهه ۶۰ میلادی در آمریکا است. بعد از این دهه در اثر فعالیت‌های افرادی چون جین جیکوبز با کتاب «حیات و مرگ شهر‌های بزرگ آمریکا» (Jacobs، ١٩٦١)، اسچلمو آنجل با کتاب «جلوگیری از جرم از طریق طراحی شهری» (Angel، ١٩٦٨) و الیزابت وود با کتاب «جنبه‌های اجتماعی خانه‌سازی در توسعه شهری» (Wood، ١٩٧٦)، روابط میان محیط و رفتارهای اجتماعی بیشتر آشکار شد. اسکار نیومن نیز به طرح موضوع فضاهای قابل‌دفاع پرداخت.
اشتراک تمام مطالعات و نظریه‌ها و اقدامات در این زمینه حاکی از ضرورت طراحی محیط به گونه‏ای است که کمترین فرصت ارتکاب جرم را در اختیار مجرم قرار دهد. با توجه به بروز جرم‏هایی چون قاچاق مواد مخدر، سوء‌استفاده از کودکان و... در پارک‏های دروازه‌غار و سابقه تاریخی آن، این سؤال مطرح می‌شود که آیا طراحی محیط، فرصت ارتکاب جرم را فراهم نکرده است؟!

اگر محدوده‏ای از میزان جرایم بیشتری رنج می‌برد، به این علت نیست که فرصت بیشتری برای مجرمان فراهم شده است؟ جین جیکوبز ایده طراحان شهری در آن زمان را به چالش کشید؛ وی نشان داد طراحی شهری، مردم را از خودنظارتی مؤثر باز می‏دارد ولی ما همچنان درصدد تجربه این ایده‌ها و نظریات هستیم. اختصاص بیش از 22/5 هکتار زمین به ریزپهنه سبز در طرح تفصیلی منطقه ١٢ تهران در محله‏ای با سابقه تاریخی ناهنجاری‏های اجتماعی، حاکی از عدم توجه به ویژگی‌های فضا، هویت و نیازهای جاری در محله است. وقتی بدون توجه به افزونگی فضای سبز محله و کمبود نظارت بر پارک، اراضی وسیعی به فضای سبز (ریزپهنه G) اختصاص می‏یابد و با حساسیت‏های عام و بدون درنظرگرفتن شرایط خاص هر محله، تغییر این ریزپهنه را از هفت‌خوان رستم نیز دشوارتر می‌کنند، باید منتظر رخدادهایی مثل آنچه در ١٨ آبان اتفاق افتاد هم بود. اتفاقی که علاوه بر ترویج الگوهای خشونت‌آمیز میان مردم، آسیب‏ها را تشدید می‌کند و همدلی‏ها را از بین می‏برد. به همین دلیل است که من معتقدم شهرسازی در حق این محله اجحاف کرده است.

بازگشت به شاخه اخبار صنعت و اقتصاد بازگشت به صفحه نخست

نظرات کاربران

دسته بندی های "بازتاب رسانه ها" استیل پدیا