گزارش گاردین از مرد شماره یک روسیه

گزارش گاردین از مرد شماره یک روسیه

سال ۲۰۰۰ پیش از آنکه انتخابات ریاست‌جمهوری در روسیه برگزار شود، «ولادیمیر پوتین» در مصاحبه با شبکه بی‌بی‌سی گفت:«روسیه بخشی از فرهنگ اروپاست. تصور اینکه روسیه از اروپا به عنوان جهان متمدن جدا شود غیرممکن است.»

در آن زمان پوتین رییس‌جمهوری بود که بعد از استعفای ناگهانی «بوریس یلتسین» در سال ۱۹۹۹به دلیل وخامت حال و مزاج بر سر کار آمد. تنها ۱۵سال بعد در سالگرد روی کار آمدن پوتین، چهره روسیه تغییر کرد. او در طول این زمان یا سمت رییس‌جمهوری داشته یا بر صندلی نخست‌وزیری تکیه کرده است. حالا روسیه پوتین دیگر به عنوان کشوری پر هرج و مرج که انجام هر خلافی در آن آزاد است، شناخته نمی‌شود. از نظر بین‌المللی این کشور با انزوا و تحریمی روبه‌رو است که می‌توانست پیش درآمد جنگ سردی دیگر باشد.

به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از روزنامه تعادل، از نظر داخلی نیز وضعیت اقتصاد به دنبال تحریم‌های غربی بعد از یک دوره رونق اقتصادی، تعریف چندانی ندارد با این حال محبوبیت پوتین در فوریه ۲۰۱۵ در میان مردم روسیه چیزی حدود ۸۶درصد برآورد شد. این همان لحظه‌یی است که باید با دیدی باز با آن رو به رو شد. چه بخواهیم و چه نخواهیم انکار پوتین کار سختی است و باید تاثیر آن بر روسیه و جهان را قبول کرد.

منتقدان پوتین معتقدند که استبداد او روسیه را به کوچه بن بستی کشانده که راه در آمدن از آن دشوار است در مقابل طرفدارانی هم هستند که می‌گویند او تنها نقطه ثبات روسیه پس از یلتسین است که می‌تواند با اقتدار در برابر غرب ایستادگی کند. فوربس او را قدرتمندترین سیاستمدار جهان نامیده است و با هر معیاری چه از نوع معیارهایی که غربی‌ها برای ارزیابی جهان غیرغرب انتخاب می‌کنند و چه به معیارهای واقع‌بینانه او برای روسیه امروز، سیاستمداری بزرگ و موثر است.

با نگاهی کوتاه به دستاوردهای ۱۵ساله پوتین قضاوت درباره نحوه تاثیر او بر روسیه و جهان کار راحت‌تری خواهد بود.


 اوکراین، گرجستان و خارج نزدیک

«خارج نزدیک» برای روسیه حالا کمی نزدیک‌تر از قبل شده است. درگیری با اوکراین روابط روسیه و غرب را شکرآب کرده است اما آنچنان مهم نیست. حرکت روسیه در قبال اوکراین نمونه کاملی از «حقوق» روسیه برای اعمال قدرت بر حیاط خلوتی است که پوتین آن را خارج نزدیک معرفی می‌کند. آنها که از الحاق کریمه به خاک روسیه و شروع درگیری‌ها در خاک اوکراین تعجب می‌کنند باید به خاطر بیاورند که ۶ سال قبل از آن نیز همین سیاست در گرجستان دنبال شد.

در آن زمان نیروهای روسیه برای حفاظت از منافع کشور در خاک گرجستان مستقیما وارد عمل شدند تا از نفوذ بیشتر ناتو در این منطقه حیاتی کم کنند. آن زمان امریکا تنها توانست نظاره‌گر این مساله باشد اما قمار بر سر اوکراین ریسک بیشتری دارد. افکار عمومی در روسیه موافق مانور دادن در کریمه هستند اما روس‌های زیادی در دونتسک و لوهانسک جانشان را از دست داده‌اند. تحریم‌ها همزمان با کاهش قیمت نفت گریبان اقتصاد را گرفته است. درحال حاضر پوتین کشورش را در کنار خود دارد و به اهداف استراتژیک‌اش هم دست پیدا کرده اما قطعا برای این اهداف هزینه‌هایی هم پرداخت کرده است.


 مخالفت با ناتو

در زمان یلتسین روس‌ها متقاعد شدند که همکاری کردن با ناتو چیز بدی نیست اما در زمان پوتین به یک‌باره همه‌ چیز تغییر کرد. پوتین از زمان روی کارآمدن تا به امروز بر این حقیقت که گسترش ناتو به سمت شرق تهدید برای روسیه است، پافشاری می‌کند. حالا روسیه این بازوی نظامی را به دست آورده تا ناتو را عقب براند. با توجه به گزارش نوامبر سال ۲۰۱۵ با افزایش خطر برخوردهای نظامی نزدیک میان غرب و روسیه میزان مانور نظامی جت‌های جنگی به نسبت سال ۲۰۱۳ سه برابر شده است. موضع تهاجمی تازه لهستان، بالتیک و کشورهای شمال اروپا نگران‌کننده است. حتی سوئد و فنلاند آشکارا به دنبال آن هستند تا عضوی از ناتو شوند.

 ایستادگی با اقتدار

شاید اینگونه به نظر برسد که پوتین درحال پشتک وارو زدن در زمینه اقتصاد داخلی‌است و ممکن است این موضوع برای وی شکست به همراه داشته باشد اما حقیقت امر این است که او همچنان به قدرت خود روسیه تکیه دارد. پوتین در سال ۲۰۰۴ قانونی را تصویب کرد که به رییس‌جمهور این اجازه را می‌دهد تا دولتمردان محلی را انتخاب کند. با وجود آنکه در سال‌های ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ تظاهراتی در روسیه برگزار شد اما انحصار این امتیاز همچنان در دستان پوتین قرار دارد.

بازی معروف «جایگزینی» پوتین با دیمیتری مدودف موجب شد تا او دوباره در سال ۲۰۱۲ به جایگاه قبلی خود در ریاست‌جمهوری بازگردد. در این میان مجلس هم آنچنان موضع مخالفی با پوتین نداشت و به راحتی طرح تغییر تعداد سال‌های ریاست‌جمهوری از چهار سال به ۶ سال را تصویب کرد. پوتین اعلام کرده که برای رقابت‌های سال ۲۰۱۸ وارد کارزار انتخابات ریاست‌جمهوری نخواهد شد اما اگر وارد شود و رای بیاورد طول حضور او در صحنه قدرت روسیه رکورد لئونید برژنف به مدت ۱۸سال را خواهد شکست.


 بازی با کارت اقتصاد

زمانی که پوتین روی کارآمد اصلاحات ناکارآمد بازار در سال در دهه ۹۰ اثرات خودش را در سال ۱۹۹۸ به خوبی نشان داد. رییس‌جمهور جدید هیچ چشم‌انداز اقتصادی در مقابل خود نمی‌دید. او مالیات را به نفع کسب وکار کاهش داد، پست‌های کلیدی را بازتعریف کرد و این کار را با تغییرات اساسی در شرکت نفت «یوکو» که متعلق به دشمن سیاسی‌اش یعنی میخاییل خودورکوفسکی بود در سال ۲۰۰۳ شروع کرد. با این حال استفاده از ظرفیت‌های بلااستفاده تولید در کارخانه‌ها، بالا رفتن قیمت نفت و افزایش ظرفیت صادرات روسیه دست به دست هم داد تا پوتین بتواند تغییرات چشمگیری در دستمزد روس‌ها در میان سال‌های ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۶ ایجاد کند.

بحران مالی جهانی این رشد توفنده را ناگهان متوقف کرد. با وجود آنکه افزایش قیمت نفت جان تازه‌یی به اقتصاد بخشیده بود اما پیشرفت‌های اندکی در زمینه تنوع بخشی در زمینه صنایع مدرن روسی ایجاد شد. حتی قبل از آنکه قیمت نفت کاهش پیدا کند و مناقشات اوکراین موجب شود که شرایط اقتصادی در سال ۲۰۱۴ برای روسیه دشوار شود، اقتصاددان‌ها پیش‌بینی کرده بودند که ادامه این روند هیچ عایدی جز فرو رفتن در یک رکود طولانی‌مدت نخواهد بود. اگرچه پوتین معتقد است که واکنش دولت نسبت به کاهش ارزش روبل در سال ۲۰۱۴ «بهینه» بوده است اما بسیاری معتقدند که برای این موضوع باید بانک مرکزی را به خاطر بالا بردن ناگهانی نرخ بهره سرزنش کرد.


  جهان چند قطبی؟

یک نگاه خوش‌بینانه به سیاست خارجی ولادیمیر پوتین این است که او در برابر هژمونی غربی به پاخاسته و در کنار چین به دنبال ایجاد یک تعادل در برابر قدرت نظامی و سیاسی ایالات متحده امریکاست. اگر بوریس یلتسین همواره به امریکا متکی بود شاید پوتین نیز در همان مسیر قرار می‌گرفت.

با این حال در شرایطی که رییس‌جمهوری روسیه می‌تواند به‌گونه‌یی پذیرفتنی توجیه کند که در مخالفت با واشنگتن بر سر جنگ‌های عراق و افغانستان، تاریخ را با خود دارد، مواضعش در مساله سوریه و حمایت تزلزل‌ناپذیرش برای حمایت از بشار اسد باعث شده که انتقادها از برخی سیاست‌های مسکو (از جانب غرب) بالا بگیرد. اما همه اینها مخالفت نیست. دیپلمات‌های پوتین به طور بسیار سازنده‌یی با متحدان جهانی خود همکاری کرده و در برخی مسائل ازجمله به سرانجام رسیدن گفت‌وگوهای هسته‌یی قدرت‌های جهانی با ایران همکاری کرده‌اند.


  فراز و نشیب مسکو و لندن

در دوره زمامداری پوتین، روابط روسیه‌ـ انگلیس به یک تناقض تبدیل شد: در شرایطی که روابط رسمی دو کشور به ‌دلیل جاسوسی و قتل به‌ شدت آسیب دیده بود، تعداد بی‌سابقه‌یی از روس‌ها با سرمایه و پول‌های نقد خود راهی غرب شدند و بسیاری از آنان لندن را به عنوان خانه دوم خود انتخاب کردند. الیگارشی‌های روسی کودکان را در مدارس انگلیسی ثبت‌نام کردند و فهرست شرکت‌های آنان وارد تابلوهای بورس لندن شد. روسی‌ها در انگلیس باشگاه‌های فوتبال خریدند و... اما لندن همچنین به پاتوقی برای مخالفان پوتین شد، کسانی که در کشور خود از منتقدان سرسخت پوتین بودند و برای فرار از دست دولت به این شهر پناه بردند و این مساله‌یی بود که روابط لندن و مسکو را بیش از پیش پیچیده و متنشج کرد.


  پرستیژ جدید ورزشی

المپیک زمستانی سوچی در سال ۲۰۱۴میلادی یک پیروزی برای پوتین بود، کسی که برای میزبانی این رویداد به ‌شدت مبارزه کرد. روسیه در این بازی‌ها ۱۳مدال طلا را از آن خود کرد. در جریان برگزاری این مسابقات هیچ مشکل امنیتی یا سرافندگی سازمانی روی نداد. روسیه در سال ۲۰۱۸میلادی نیز میزبان جام جهانی فوتبال خواهد بود. اما چنین رویدادهایی با پیشتوانه حمایتی دولت، نیاز به اجرا کردن پروژه‌های عظیم عمرانی داشت، پروژه‌های عمرانی که برای مقام‌های روسی و الیگارشی این کشور حکم معدن طلای بزرگی را داشت. نمتسوف در گزارشی که درباره سوءاستفاده مقام‌های دولتی روسیه از پروژ‌ه‌های عمرانی بازی‌های المپیک سوچی منتشر کرده، آورده که نزدیک به ۳۰میلیارد دلار از ۵۰میلیارد دلاری که برای ساخت و تجهیز مراکز ورزشی هزینه شده در جریان فساد مالی جابه‌جا شده است. در این گزارش همچنین به شرایط نامناسب کارگران و اثرات زیان‌بار زیست‌محیطی پروژه‌هایی عمرانی که برای میزبانی بازی‌های المپیک ساخته شده، اشاره شده بود.

  نظامی‌گری

ولادیمیر پوتین پس از رسیدن به قدرت، ارتشی را به ارث بود که برای تحقق اهدافش چندان مناسب نبود. در دوران دوم ریاست‌جمهوری وی، او مجموعه‌یی از اصلاحات را با هدف احیای ارتش در پیش گرفت. این اصلاحات به ویژه پس از جنگ گرجستان و روسیه در سال ۲۰۰۸میلادی سرعت گرفت. روسیه اکنون بخش قابل توجهی از تولید ناخالص داخلی خود را صرف بودجه دفاعی می‌کند، رقمی که بیش از سهم بودجه دفاعی ایالات متحده امریکا از تولید ناخالص داخلی این کشور است. گفته شده بودجه دفاعی روسیه در سال ۲۰۱۵میلادی حدود ۸۱میلیارد دلار است. در شرایطی که اصلاحات پوتین و صرف بودجه‌های نظامی قابل توجه، ارتش این کشور را نسبت به دوران اتحاد جماهیر شوروی به مراتب کاراتر کرده اما هنوز تجهیزات جدیدی برای تقویت ارتش در راه است.


  رشد جمعیت

پوتین کشوری را تحویل گرفت که نرخ رشد جمعیتش روی خط هشدار قرار داشت. روسیه- جمعیتی حدود ۱۵۰میلیون نفر در زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی داشت-سالانه جمعیتی حدود یک میلیون نفر به دلایل مختلف از دست داده بود که این ترکیب از اکراه خانواده‌ها برای بچه‌دار شدن به دلایل اقتصادی و نیز جوانمرگی را شکل می‌داد.  اما این کاهش نرخ جمعیت به تدریج پایان یافت و از سال ۲۰۱۰ نرخ رشد جمعیت آغاز شد. دلیل این نرخ رشد جمعیت تا حد زیادی اقتصادی بود: وقتی وضعیت مالی در دوره پوتین پیشرفت کرد، روسیه کم کم دارای فرزندان بیشتری شدند. براساس آماری که اداره آمار روسیه منتشر کرده است، این کشور حالا دیگر بیش از ۱۴۶میلیون نفر جمعیت دارد که نسبت به سال ۲۰۰۴ که جمعیت کشور حدود ۱۴۲میلیون نفر بود ۴میلیون افزایش نشان می‌دهد. این بدون افزودن جمعیت ۲.۲میلیون نفری شبه جزیره کریمه است که حدود یک سال قبل به این کشور الحاق شده که نشان می‌دهد روند رشد جمعیت هنوز روندی مثبت است.  اما حالا و پس از تحریم‌های غرب، چشم‌انداز اقتصادی کشور دوباره تاریک شده که این می‌تواند روی نرخ رشد فعلی جمعیت تاثیر بگذارد چنانکه نرخ زاد و ولد در ماه ژانویه سال جاری ۴درصد کاهش داشته است.


  چرخش به سمت آسیا

 پوتین که همواره طرفدار جهان چند قطبی بوده است در سال‌های اخیر به سمت همکاری‌های بیشتر اقتصادی و نظامی با کشورهای آسیایی که اقتصادهای درحال رشدشان، تشنه و محتاج نفت و گاز روسیه هستند و دولت‌هایشان کمتر قضاوتی در مورد وضعیت حقوق بشر در روسیه دارند، تمایل پیدا کرده است. سال گذشته، دو قرارداد بزرگ برای صادرات گاز به چین با این کشور منعقد کرد که یکی از آنها ارزشی معادل ۴۰۰میلیارد دلار داشت. البته ابتدا باید روسیه خط گازی برای انتقال گاز از میان کوه‌ها و دشت‌ها به طول ۲۵۰۰مایل احداث کند). در ماه مه سال جاری نیز دو کشور همچنین یک مانور دریایی مشترکی در دریای مدیترانه اجرا کردند. پوتین همچنین با انعقاد قراردادی تکنولوژی ساخت راه آهن را به کره شمالی صادر کرد. خراب‌تر شدن رابطه با اتحادیه اروپا از ماه دسامبر سال ۲۰۱۴ به روسیه فشار آورد تا ساخت خط گاز به بلغارستان که تقریبا ساخته شده را لغو و چرخش به سمت آسیا را سریع‌تر کند. نگاه به شرق برای روسیه و پوتین، استراتژی بسیار مهم و اثر‌گذاری است. چین در همسایگی روسیه با جمعیتی معادل یک و نیم میلیارد، شریک خوبی برای همکاری‌های اقتصادی و نیز مشتری پایداری برای گاز و نفت این کشور است. این استراتژی بیش از یک پاسخ موقت به فشار اروپا در پی بحران اوکراین است. پوتین با مشکل بزرگی در چچن با جدایی‌طلبان این جمهوری مواجه بود اما در این مورد هم کوتاه نیامد و با سرکوب بی‌ملاحظه آنها، رهبری خود را بر روسیه و نیز پرچمداری برای تامین منافع روسیه را تضمین کرد. چچن محل فعالیت بخشی از تندروهای اسلامی بود، مشکلی که پوتین در منطقه قفقاز شمالی هم با آن مواجه بود و برخورد با تندروها و یاغیان چچن، خشونت در قفقاز شمالی را توسط تندروهای اسلامی کاهش داد.

بازگشت به شاخه اخبار صنعت و اقتصاد بازگشت به صفحه نخست

نظرات کاربران

دسته بندی های "بازتاب رسانه ها" استیل پدیا