عضو کمیسیون اقتصادی مجلس تشریح کرد؛
جایگاه بنگاههای کوچک در برنامه ششم توسعه
سخنگوی دولت اعلام کرده که لایحه بودجه سنواتی«سال95»را تا آخر این هفته تقدیم مجلس میکند؛ از سوی دیگر و بر اساس برآوردهای اولیه لایحه برنامه«ششم توسعه» نیز در خوشبینانهترین حالت، بهمنماه راهی بهارستان میشود.
به عبارت روشنتر ساختار اقتصادی ایران از سال آینده بر اساس یک نقشه راه تازه و با ترکیب جدیدی از نمایندگان وارد عصر متفاوتی از حیات تاریخیاش میشود. به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از تعادل ، با توجه به اهمیت نقش بنگاههای «کوچک» و «متوسط» در فرآیند کلی توسعه پایدار و قابلیت بالای انعطافپذیری این بنگاهها به سراغ ابراهیم نکو عضو کمیسیون اقتصادی مجلس نهم رفتیم تا درباره جایگاه بنگاههای کوچک و متوسط در اسناد بالادستی اقتصادی گفتوگو کنیم. نماینده رباطکریم در مجلس نهم معتقد است که دولت یازدهم با درک معقولانهیی که از اهمیت این نوع بنگاهها دارد، برنامهریزیهای مناسبی برای توسعه این نوع کسب و کار تدارک دیده است؛ توجهی که اهالی اقتصاد را به آینده این نوع فعالیتها خوشبین میکند.
آقای نکو به عنوان یکی از نمایندگان عضو کمیسیون اقتصادی مجلس، جایگاه بنگاههای کوچک و متوسط را در ساختار کلان اقتصاد ایران چطور ارزیابی میکنید؟
در ابتدا باید آغاز به کار صفحه بنگاههای روزنامه تعادل را تبریک بگویم. اینکه رسانههای عمومی متوجه اهمیت کسبوکار بنگاههای کوچک ومتوسط باشند، جای خوشحالی دارد. امروز دیگر فلسفه وجودی و اهمیت بنگاههای کوچک و متوسط در کشورهایی که یا توسعه یافتهاند یا اینکه در زمره کشورهای در حال پیشرفت محسوب میشوند، کاملا پذیرفته شده است. بر این اساس اتخاذ سیاستهای مربوط به حمایت از بنگاههای اقتصادی کوچک و متوسط برای افزایش رشد اقتصادی، ایجاد درآمد پایدار و اشتغال مولد و... از مهمترین اولویتهای اقتصادی اجتماعی دولتها محسوب میشود. ویژگیهای حیاتی بنگاههای کوچک و متوسط، از جمله انعطافپذیری در مقابل نوسانات بازارهای پول و سرمایه، به نتیجه رسیدن سریع تحرکات اقتصادی و ابتکار عمل بخش خصوصی در این بنگاهها، سرمایه اولیه محدود مورد نیاز و... باعث شده است که در تئوریسازیهای اقتصادی جهان امروز جایگاه ویژه و منحصر به فردی برای این نوع فعالیت اقتصادی در نظر گرفته شود. ضمن اینکه از آنجایی که فعالیتهای این نوع بنگاهها به طرز چشمگیری به مردم طبقه متوسط و پایین مربوط میشود، در اقتصاد و معیشت خانوادههای ایرانی هم تاثیر چشمگیری دارد.
ممکن است تعریفی از این نوع بنگاهها برای ما ارائه کنید؟ آیا میتوان بنگاههای کوچک و متوسط را دستهبندی کرد؟
هرچند در کشورهای گوناگون تعریفی که از صنایع کوچک و متوسط میشود با هم متفاوت است، اما در یک تعریف ساده میتوان گفت که آنچه به نام بنگاههای کوچک و متوسط خوانده میشود در واقع نوع خاصی از فعالیتهای اقتصادی است که در نقطه مقابل صنایع بزرگ قرار میگیرد. همانطور که اشاره کردم تعریف صنایع کوچک و متوسط در کشورهای مختلف با هم متفاوت است متغیرهای هر جامعه در تعریف نهایی آن تاثیرگذار است. برخی ویژگیهایی که برای مشخص کردن نوع صنایع به کار میرود، عبارتند از؛ تعداد کارکنان، سرمایه، دارایی کل، حجم فروش و ظرفیت تولید. در این میان رایجترین معیار، تعداد کارکنان است که این نیز از کشوری به کشور دیگر متفاوت تعیین میشود.
اشاره کردید که هر کشوری بر اساس ویژگیهای اقتصادی و اجتماعیاش تعریف خاصی از این نوع کسبوکار دارد. تعریفی که در ایران از بنگاههای کوچک ومتوسط ارائه میشود، چیست؟
بنگاههای اقتصادی در ایران به چند دسته تقسیم میشوند که از نظر من برای هر یک از این حوزهها باید برنامهریزی مشخصی داشت. نخستین دسته شامل بنگاههای خانگی است که این نوع کسبوکار بیشتر در منازل افراد انجام میشود. قالیبافی که در پستو منزلش تار و پود نخهای قالی را به هم میبافد در واقع یک بنگاه اقتصادی کوچک را تشکیل داده است و به اندازه زحمتی که میکشد در اقتصاد کشور موثر است. دومین دسته در این تعریف مربوط به بنگاههای «خرد» است که یک تا9نفر در آن بهطور مستقیم در حال فعالیت هستند. اصطلاح دیگری که برای این دسته به کار میبرند؛ بنگاههای خودجوش است که در همین دستهبندی قرار میگیرد. بنگاههای «کوچک» سومین دستهیی هستند که در این ارزیابی میتوان به آن اشاره کرد؛ این بنگاهها از 10 تا 49نفر را شامل میشوند.
ببخشید که صحبتهای شما را قطع میکنم؛ آیا نمودار مشخصی از فراوانی هر یک از بخشهایی که به آن اشاره کردید، وجود دارد؟
ببینید، با توجه به انعطافی که بنگاههای کوچک و متوسط دارند، فراوانی هر حوزهیی میتواند در سیر زمانی مشخص دچار تغییرات شود. اساسا به دلیل همین قدرت انعطاف است که این نوع کسب و کار در ساختارهای اقتصادی امروز، مورد توجه قرار گرفته است. البته میتوان بر اساس اعداد و ارقامی که ارائه میشود آمارهای نسبی از فراوانی این نوع فعالیت اقتصادی ارائه کرد، اما اینکه بهطور مشخص بشود عددی را در این حوزه مطرح کرد، گمان نمیکنم که عدد و رقمی را بتوان ارائه کرد. از آنجایی که تعریف بنگاههای کوچک و متوسط در ایران از نهادی به نهاد دیگر تفاوت دارد، ارگانها و سازمانهای مختلف هر یک بنا به مقتضیات کاری خود به تعریف و تقسیمبندی بنگاهها از حیث بزرگی، کوچکی و متوسطی پرداختهاند.
ادامه صحبتهایتان را بفرمایید؛ شما به سه دسته از بنگاههای کوچک ومتوسط اشاره کردید، به نظرم باید چهارمین دسته را معرفی کنید؟
چهارمین دستهیی که در این تقسیمبندی میتوان به آن اشاره کرد، بنگاههای متوسط هستند که افرادی بین 50تا 250 نفر در آن بهطور مستقیم مشغول فعالیت هستند. همانطور که مشاهده میکنید، دایره وسیعی از تحرکات اقتصادی کشور در حوزه همین بنگاهها به جریان میافتد و اقبال زیادی برای ورود به این حوزه وجود دارد.
دلیل اقبال فعالان بخش خصوصی به بنگاههای کوچک و متوسط چیست؟ چه ویژگیهای این نوع فعالیت را در بورس قرار داده است؟
بنگاههای بزرگ و کارتلهای عظیم اقتصادی به دلیل قالبهای مشخص و از پیش تعیین شدهیی که دارند، معمولا قدرت انعطاف کمتری را نسبت به بنگاههای کوچکتر دارند. مثلا یک کارخانه بزرگ خودروسازی تنها میتواند در یک حوزه مشخص به تولید محصول بپردازد. در حالی که این شرایط برای بنگاههای کوچک متفاوت است وکسانی که در این حوزه فعال هستند، میتوانند با بسترسازی لازم مجموعه متنوعی از محصولات را تولید کنند و در صورت شکست یک طرح اقتصادی، بلافاصله به بازسازی خود اقدام کرده و در حیطه دیگر اقدام به تولید، بازاریابی و فروش محصولاتشان کنند.
در حال حاضر چه چشماندازی از این نوع کسبوکار در کشورمان وجود دارد؟ فکر میکنید در حال حاضر نبض بنگاههای اقتصادی کوچک ومتوسط متعادل میزند؟
باید توجه داشته باشید که وضعیت این بنگاهها در کشورمان هم تابعی از شرایط کلان اقتصاد کشور است. مشکلاتی که در سایر بخشهای اقتصادی وجود دارد در این بخش هم به چشم میخورد. اما با وجود این مشکلات تقاضا برای اینگونه بنگاهها هر روز در حال افزایش است که میتواند خبر امیدوارکنندهیی باشد.
دولت از چه طریقی میتواند به رشد و توسعه این نوع کسب و کار که در کنار کارتلهای تولید و تجاری بزرگ، نقش غیر قابل انکاری در رشد تولید و متعاقب آن رشد صادرات دارند، کمک کند؟
دولت یازدهم نشان داده که در عرصههای مختلف اجرایی (از جمله اقتصاد) از رفتاری خردمندانه و کارشناسانه پیروی میکند. واقعیات امروز اقتصاد ایران که به دلیل سوءمدیریتهای گذشته ایجاد شده، حمایت دولت از بنگاههای کوچک و متوسط را ضروری کرده است. البته دولت در این زمینه به تنهایی قادر نیست تمام جوانب امر را پوشش دهد. نقش نمایندگان مجلس و سایر قوای سه گانه در این زمینه حیاتی است. باید ببینیم در بطن بودجه سال95چه برنامههایی برای حمایت از تولید تدارک دیده شده است، بعد از این مرحله بهتر میتوان ابعاد مختلف این موضوع را بررسی کرد.
پیشبینی شما از برنامه ششم توسعه چیست؛ تصور میکنید که کدام بخشها در بطن این برنامه بیشتر مورد توجه قرار گرفته است؟
بهطور مشخص میتوان به اقتصاد مقاومتی اشاره کرد که سیر حرکتی اقتصاد کشور را مشخص میکند. اگر اصول اقتصاد مقاومتی مورد توجه قرار بگیرد، مطمئن باشید که جایگاه ویژهیی هم به بنگاههای کوچک و متوسط تخصیص داده خواهد شد. در برنامه ششم توسعه با توجه به نقش اقتصاد مقاومتی میتوان پیشبینی کرد که دولت برنامههای متنوعی را برای شکوفایی این نوع کسب و کار تدارک دیده باشد. به هر حال مردمی که با کمترین امکانات و سرمایه برای گذران معیشت خود یک فعالیت اقتصادی کوچک یا متوسط را دنبال میکنند باید مورد حمایت مسوولان کشور نیز قرار بگیرند.