رئیس کمیسیون معدن خانه اقتصاد ایران
معدنکاری در عصر یخبندان | سعید صمدی
با مطالعه، بررسی و دقت در روند معدنکاری ایران در سنوات اخیر به ویژه طی 2 سال گذشته پی خواهیم برد که معادن كشور از دو جهت در معرض فشار و تنگناهاي اقتصادی، بازاریابی و فروش قرار داشتهاند و به جرات میتوان گفت که این امر در چند دهه اخیر بي سابقه بوده است.
از يكسو قيمت جهاني مواد معدنی تحت تاثير رکود جهاني، دچار افت شدیدی شده است؛ به نحوی که اين افت قيمت در پاره اي از كانيها، حتی از میزان کاهش قيمت نفت هم شديدتر بوده است. بهعنوان مثال باوجود افزایش اغلب هزینههای معدنکاری، قیمت سنگ آهن از تنی 88 دلار به كمتر از 34دلار در هر تن رسيده است؛ لکن با این وجود معدنکار ناگزیر است محصول تولیدی خود را به قیمت کاهش یافته روز (متاثر از قیمت جهانی) در بازارهای داخلی و جهانی عرضه کند.
از سوی دیگر فشار و تنگنایی که معدنکاران در دو سال اخیر با آن دست و پنجه نرم میکنند، ركود اقتصادي حاكم بر كشور بوده كه متاسفانه بهصورت مستقیم و غیرمستقیم منجر به افت وکاهش شديد مصرف مواد معدني مختلف شده و اين افت قيمت در شرايطي است كه برخی از معادن تحت فشار تعهدات و بدهيهای خود موفق نمیشوند بخشی از محصولات خود را حتي با قیمتی پایین تر از قیمت تمام شده محصول به فروش برسانند. در این شرایط دشوار و به قولی عصر یخبندان معدنکاری، لشکری از معادن فلزی،معادن سنگ آهن و معادن تامین مصالح ساختمانی به اجبار در وضعیت تعطیل یا نیمه تعطیل قرار گرفتهاند.
درجلسه اخیر اعضای هیات دولت با مقام معظم رهبری، ایشان فرمودند: معدن بهترین جایگزین نفت در اقتصاد کشور است و در بخش معدن کشور باید از ظرفیت و توان بخش خصوصی استفاده کرد. با توجه به رهنمودهای ایشان انتظار میرفت وزارتخانه مربوطه و سازمانهای تحت پوشش، گامهای اساسی، جدی و اجرایی را برای مرتفع کردن مشکلات حاضر و همچنین توسعه و رشد و پویایی معدن و صنایع معدنی بهعنوان یکی از ارکان اقتصادی و زیرساخت مهم بردارند.
خاطر نشان میسازد زمانی که بحث بسته اقتصادی خروج از رکود مطرح میشد، فعالان بخش معدن تلاشهای زیادی برای استفاده بهینه معادن و صنایع معدنی از این فرصت کردند؛ اما پس از انتشار جزئیات بسته خروج از رکود، متوجه شدند در این بسته نه تنها اینکه سهمی برای خروج از رکود و رونق بخش معدن در نظر گرفته نشده، بلکه حتی نامی هم از معدن وصنایع معدنی در این بسته برده نشده است و در عوض یکی از بخشهای صنایع موسوم به صنعت خودرو در این بسته حضور تمام و کمال داشته است. جالب اینجاست که با یک مقایسه ساده و استدلال آسان متوجه میشویم که صنعت خودرو به هیچ وجه درشرایط طاقت فرسا و بسیارسخت بخش معدن قرار نداشته و ندارد.
برای تنویر فکر و ذهن خوانندگان و اثبات این نظریه، هر دو بخش معدن و خودروسازی را بهصورت اجمالی مورد بررسی تطبیقی به شرح ذیل قرار دادهام. برای مقایسه این دو بخش (معدن و خودروسازی) از دو روش استفاده میکنیم. در ابتدا قیمت تعدادی از محصولات معدنی که در سبد تولیدات معادن کشورمان نقش مهم و تعیینکنندهای دارند و همچنین تعدادی از محصولات شرکتهای خودروسازی که نسبتا در بازار تولیدات داخلی شاخص میباشند را به شرح جدول ذیل در دو مقطع زمانی مربوط به آبان ماه سال 92 و آبان ماه سال 94 میآورم.
همان گونه که در جدول ملاحظه میفرمایید، در 2سال اخیر محصولات تولیدی معادن بین 25تا 61 درصد افت قیمت داشتهاند، اما محصولات شرکتهای خودروسازی نه تنها افت قیمت نداشته، بلکه بین 6تا 28درصد رشد قیمت هم داشته است. در ادامه بررسی برای مقایسه این دوبخش سهام این شرکتها را نیز در بورس مقایسه میکنیم. بدیهی است اکثر اقتصاددانان و کارشناسان اعتقاد دارند بورس، دماسنج اقتصاد كشور است و زماني كه میخواهيم شرايط اقتصادي شرکتها و حوزههاي مختلف را ارزيابي كنيم سراغ تابلو آنها در بورس میرويم.
در جدول ذيل، مقایسه قیمت سهام هشت شركت بزرگ ومهم معدنكاري و خودروسازي را در دوره زمانی دو ساله مشاهده میکنید. با بررسي و دقت درمیزان نزول قيمت سهام شرکتهاي معدني به عدد جالبي میرسيم. در طول 2 سال اخیر بهطور متوسط سهام شركت هاي معدني 78 درصد نزول كرده یا به عبارتي دیگر، اين سهام 78درصد از ارزش خود را از دست دادهاند و باز به عبارت سادهتر اگر یک معدنکار در 2سال قبل 100میلیون تومان ارزش سهام داشته اما بعد از2سال باید آن را به قیمت 22میلیون تومان بفروشد! اما سهام شركت هاي خودروسازي به طور متوسط حدود 27 درصد کاهش یافتهاند.
حال با توجه به مراتب فوق الذکر و شرايط موجود خودتان قضاوت كنيد كدام بخش شرايط اضطراري داشته و مسوولان امر برای خروج آنها از رکود و کمک به رشد و توسعه آنها که تاثیر بسزایی در رشد و پویایی ارکان اقتصادی کشور دارد، بايد به آنها كمك کنند. پر واضح است که بخش معدن در طول 2 سال اخير شرايط بسيار سختی را تجربه کرده و با مشکلات عدیدهای مواجه است حال آنکه در بسته رونق اقتصادي بخش معدن مغفول واقع شده و با نگاه ویژه به برخي از خودروسازي ها، به رغم مخالفت جمعی افكار عمومي، با اختصاص و تزریق پول و همچنین اعطای تسهیلات جهت خرید خودرو، مساعدت و کمک میشود.
حوزه معدن پتانسیلهای زیادی جهت رشدوشکوفایی اقتصاد کشور دارد. البته مقایسه این دو بخش در صادرات نیز خالی از لطف نیست. بهطوری که بخش معدن در دو سال قبل و در شرایط رونق بازار خود، بیش از 3 میلیارد دلار صادرات مستقیم و غیرمستقیم و به عبارت دیگر ارزآوری و درآمدزایی (به همراه اشتغال زایی) داشت در حالی که صادرات بخش خودرو تنها حدود 100میلیون دلار بود.
بخش معدن در راستای اقتصاد مقاومتی کاملا درونزا است و نقش مهمی را بازی میکند ضمن اینکه محصولات خود را علاوه برصادرات عموما کمتر از قیمتهای جهانی به بازار عرضه میکند و بخش عمدهای از صنایع به صورت مستقیم یا غیرمستقیم وابسته به مواد اولیه معدنی هستند، اما خودتان قضاوت بفرمایید آیا بخش خودرو هم همین شرایط را دارد؟ بخش معدن اغلب در خارج از شهرهای کلان و در دوردستترین نقاط محروم و روستاها ایجاد اشتغال میکند وعمدتا قشر واقعا محروم کشور نان خور بخش معدن هستند. آیا صحیح است اینگونه به بحرانهای این بخش کم توجه بوده و شاهد تعطیلی روزافزون معادن کشورباشیم. معادنی که ثروتهای هنگفت و خدادادی محسوب میشوند.
با امعان نظر به مراتب مشروحه فوق، باید گفت بخش معدن و صنایع معدنی به معنای واقعی کلمه وارد عصر یخبندان شده است و در این شرایط بغرنج متولیان بخش معدن کشور وظایف بسیار حساس و خطیری دارند بنابراین باید با همفکری و استفاده از تجربه و خرد جمعی متخصصان امر، به جای ایراد سخنان کلیشهای که عمدتا بار تبلیغاتی داشته و در نهایت این بخش را به تعطیلی کامل میکشاند، مشکلات موجود را رمزگشایی کرده و با نگاه دلسوزانه و مسوولانه، ضمن انعکاس مشکلات و معضلات بخش معدن کشور، با کمک و یاری و حرکت جهادی کابینه محترم دولت و اعضای محترم مجلس و سایر وزارتخانههای ذی ربط از جمله اقتصادی و همچنین سازمانهای مرتبط، نسبت به ارائه راهکارهای عملی و کاربردی جهت خروج بخش معدن از این عصر یخبندان و رساندن آن به سر منزل مقصود اقدام نمایند.
به رغم مشکلات موجود، مسوولان امربا اظهارنظرهای عجیب و تبلیغاتی، متاسفانه در سطح رسانهها و افکار عمومی، شرایط معادن را به گونهای جلوه میدهند که معادن کشور شرایط ایدهآل و مناسبی دارند و خارجیها صف کشیدهاند که در معادن ایران سرمایهگذاری کرده و آمادهاند تا نقدینگی به این بخش تزریق کنند، بنابراین این بخش نیاز به کمک و تزریق نقدینگی ندارد.
ذیلا تعدادی از این اظهار نظرها را به سمع و نظرتان میرسانم:
- ورود هلدينگ چيني در 6 طرح معدنی
- كره جنوبي در مسير همكاري با بخش معدن
- استراليا خواهان گسترش همكاري با بخش معدن ايران
- حضور لهستان در معادن عميق
- مشاركت ايران و هند در حوزه عناصر خاكي
- سفر به جمهوری آذربایجان با هدف افزایش مراودات معدنی
- رونمايي از گنج هاي پنهان در نوار شرقي كشور
- پیشنهاد جالب آلمانیها به خانه معدن
- توليد طلاي ايران سال آينده 3 برابر میشود
- در طول 2 سال اخير دو برابر 100 سال اخير معادن كشف كردهايم
و ساير سخنان اين چنيني که نه تنها كمكي به بخش معدن نمیكنند، بلكه اذهان مسوولان تصمیم گيرنده و دلسوزكشور را از بحران حاكم بر معادن ایران منحرف میكنند. با این سخنان که تیتر درشت روزنامهها و سایتها میشود، تصمیمگیرندگان کلان کشور تصور میکنند اين بخش شرایط ایدهآل دارد و آنقدر با رونق و اقتصادي هست كه كشورهاي مختلف میخواهند در اين حوزه سرمایه گذاري كنند و طبيعتا دليلی ندارند که منابع دولت و منابع بانكي، صرف اين بخش كنند. به همین دلیل، تصور و احساس عموم جامعه و تصمیم گيران اقتصادی و کلان كشور، متفاوت از فضاي واقعي بخش معدن و مشکلاتی است که گریبان آن را گرفته و رها نمیکند.
بنابراین زماني كه قرار میشود نسخه اي براي برون رفت از ركود بخشهای اقتصادی کشور پيچيده شود، هيچ نامي از بخش معدن در ميان نيست، اما بخش معدن واقعا دچار بحران است. فعاليتهاي زيادي برای جذب سرمایهگذاري خارجي شده اما اين فعالیتها بيشتر جنبه خبری داشته تا عملی و بیشتر در حد همايش و كنفرانس باقی مانده است اما میتوان اقرار کرد که در جهت برداشتن موانع سرمایه گذاري حتي براي سرمایه گذاران داخليها هم قدم موثر و جذابی برداشته نشده است.بدیهی است که سرمایه گذار خارجي هم بسیار هوشيار و زیرک است و با دقت فراوان اخبار و اطلاعات واقعی نه تبلیغاتی، حوزه مورد نظر را رصد میکند و صد البته که وارد حوزه هاي پر ريسك و غیرقابل اطمینان نمیشود.
در يك كلام بايد گفت عصر يخبندان فعاليت معدنكاري از دو سال قبل آغاز شده و معدنکاران درست در وسط این عصر گیر کردهاند و نه راه پیش و نه راه پس دارند، حال نکته و سوال اصلی این است: آيا وزارتخانه مربوطه و سازمانهاي معدني، پذیرش این امر را داشتهاند و ضمن بررسی مشکلات و ارائه راهکارهایی جهت برون رفت از این مرحله، فعاليت عيني و واقعي براي عبور از اين مقطع را خواهند داشت؟!
استیل پدیا | مرجع خبر و تحلیل صنعت فولاد ایران و جهان