مدیرعامل شرکت صبا فولاد زاگرس

لزوم همگامی همه جانبه صنعت فولاد ایران با جهان | علی محمد زمانی

لزوم همگامی همه جانبه صنعت فولاد ایران با جهان | علی محمد زمانی

صنعت فولاد برای کشورهای توسعه یافته و یا در حال توسعه به عنوان یک شاخصه پیشرفت در مسیر صنعتی شدن همواره جایگاه ویژه ای در میان تحلیلگران صنعتی و اقتصادی دارد. هر چه میزان سرانه تولید و مصرف فولاد در کشوری بالاتر باشد نشان دهنده رشد اقتصادی آن کشور است.

 

در کشور ما نیز برنامه ریزی های میان مدت و بلند مدتی در خصوص افزایش ظرفیت تولید فولاد صورت گرفته است که نشان از اهمیت بالای صنعت فولاد در رشد و توسعه کشور و اشتغال زایی پایدار دارد. در طول این مسیر نیز سرمایه گذارانی هستند که با تمام مشکلات پیش رو همچنان سعی در مشارکت در توسعه اقتصادی و زیرساختی کشور دارند. سرمایه هایی که با نگاه تولید و اشتغال وارد صنعت فولاد شده است و بدون شک نیازمند حمایت و همکاری های نزدیک برای ادامه مسیر هستند. استیل پدیا گفت و گویی با جناب آقای مهندس زمانی، مدیریت محترم عامل شرکت صبا فولاد زاگرس ترتیب داده است که در ادامه تقدیم شما مخاطبین گرامی می گردد.

 

1-      لطفاً در ابتدا در خصوص بنگاه صنعتی تحت مدیریتتان توضیحاتی در خصوص محل جغرافیایی، محصولات تولیدی و ظرفیت تولید سالیانه بفرمایید.

شركت صبا فولاد زاگرس در سال ١٣٨٩ در استان چهارمحال وبختياري به منظور توليد سالانه ٤٠٠ هزار تن فولاد و محصولات فولادي شروع به فعاليت نمود و در فاز اول با بهره برداري واحد نورد مقاطع فولادي در سال ١٣٩٢ انواع ميلگردهاي اجدار AIII از سايز ١٠ تا ٤٠ ميليمتر را تحت استاندارد ملي ايران به صورت ترمكس و يا آلیاژی حسب مورد و سفارش خريدار توليد مي نمايد.

 

2-     نظر شما در خصوص قیمت گذاری شمش فولاد، آهن اسفنجی و غیره در کشور چیست؟

قيمت گذاري كلمه ايي است كه در اقتصاد و بازار بين المللي مفهومي متفاوت از آنچه در ايران بكار مي بريم دارد. قيمت كالا بايد در تقابل عرضه و تقاضا تعيين گردد.

در ايران از آنجا كه اقتصاد دولتي بوده و شركتهاي معدني و توليدكنندگان فولاد همه دولتي بودند و منافع حاصل از اين فرآيند به هر حال متعلق به دولت می باشد سهم بندي هایي با عنوان محصول شاخص، تعيين و ملاك قيمت گذاري بوده است.

امروز هر چند معادن و شركت هاي فولادي به شركتهاي سهامي تبديل شده و بخشي از سهام آنها عرضه عام شده است ولي همچنان توسط دولت هدايت شده و مديران و سياست گذاري آنها به همان رويه هاي قبل تعيين مي شوند.

ظاهرسازي بدي صورت نگرفته است ولي در ماهيت امر تغييري ايجاد نشده و مثلاً مبناي تعيين قيمت گندله و يا آهن اسفنجي بخشي از بهاي شمش يك واحد توليدي تعيين مي شود.

 

اين نگاه به صنعت فولاد، معادن و توليدكنندگان درگير در چرخه فولاد تا آنجا عميق است كه حتي تعيين حقوق مالكانه معادن نيز با بخشي از بهاي شمش مذکور مي باشد و مبين اين است كه نگاه دولت به اين شركت ها بعنوان بخش خصوصي خيلي پر رنگ نيست. 

از طرفي اين منطقي نيست زيرا فولاد سازان قابليت انتخاب آهن اسفنجي قيمت گذاري شده و آهن اسفنجي موجود در بازارهاي بين المللي را ندارند و اين به معني خارج شدن از عرف قيمت گذاري بر مبناي عرضه و تقاضا است.

 

معادن امروز سنگ آهن را ١٨ دلار در بورس كالا عرضه کرده و مي فروشند ولي در صورت هاي مالي رسمي يكي از توليدكنندگان بزرگ داخلي قيمت خريد سنگ آهن تقريبا ١٥٠ هزار تومان براي هر تن بوده است. اين روش قيمت گذاري تنها در شرايط بسته و اقتصادهاي خود تحريم يافت مي شود.

در ايران مزيت هاي نسبي فراواني براي توليد فولاد وجود دارد كه اگر خود تحريمي ها لغو شود و با استفاده از قواعد بازار حركت كنيم پتانسيل خوبي براي ايجاد ارزش افزوده و كسب درآمد در صنعت فولاد وجود دارد.

 

3-     راهکار پیشنهادی شما برای قیمت گذاری چیست؟

به هر حال اقتصاد اين كشور بايد از لاك خود تحريمي بيرون آمده و براي ادامه حيات به بازارهاي بين المللي وارد شود.

امروز در بازارهاي جهاني، سنگ آهن و يا هر يك از محصولات چرخه فولاد بهاي مشخصي دارد كه تابع بهاي تمام شده و سود منطقي مورد انتظار از سرمايه گذاري انجام شده مي باشد.

 

بعيد به نظر مي رسد که معدن داران استراليا و يا فولادسازان در كره و چين با زيان و به اصطلاح دامپينگ حتی در ميان مدت بتوانند ادامه دهند. اگر بهاي جهاني فولاد ٢٣٠ تا ٢٥٠ دلار است به واقع با تكنولوژي نسل چهارمي مورد استفاده در فرآيند توليد و حجم محصولات توليدي تا ١٠٪‏ عايدي و سود دارند. پس قيمت هاي جهاني مبناي منطقي خواهد بود براي تعيين قيمت و پس از منظور نمودن برخي هزينه هاي مترتب بر خريد خارجي، قيمت گذاري شرايط منصفانه ايي را ايجاد خواهد نمود. قيمت منطقي محصولات فولادي داخلي جايي در بازار براي محصولات وارداتي نخواهد گذاشت و قيمت بالاي محصولات داخلي با واردات، فشار قيمتي روي مصرف كننده را برطرف خواهد نمود.

اين روش در اقتصاد بين الملل و كشورهايي كه اقتصاد پويا دارند جواب خود را داده است ولي در ايران موافقان چنداني ندارد زيرا بخشي از هزينه هاي غيرعملياتي مديريت غيرعلمي را پوشش نمي دهد.

 

4-     انتظار شما از دولت برای حمایت از صنعت فولاد چه می باشد؟

بهترين انتظار از دولت براي حمايت از صنعت فولاد و به طور کلی، صنعت كشور اين است كه از وارد شدن به حوزه اقتصاد خودداري نموده و اجازه بدهد علم اقتصاد جايگزين شيوه هاي دستوري بشود.

دولت تعهدات و وظايف مهمي در قبال اقتصاد كشور بر عهده دارد و بجاي تمركز روي آنها دنبال توسعه بنگاه داري در شركتهاي وابسته و تحت نفوذ خود است.

امروز در اولين سفر بعداز توافق هسته ايي و رفع تحريم ها دولت فقط دنبال توسعه چند واحد صنعتي تحت نفوذ خود در ايتاليا و فرانسه بوده است، در صورتي كه براساس مقررات، دولت ملزم به كوچك سازي بدنه خود مي باشد ولي واقعاً اين دولتمردان نمي توانند اقتصاد را رها نموده و به وظايف اصلي خود برسند.

 

امروز مهمترين وظيفه دولت كه اقتصاد و فعاليتهاي اقتصادي از آن بهترين بهره مندي را مي توانند داشته باشند اجراي صحيح و كامل طرح تحول اقتصادي مي باشد. طرحي كه در دولت قبل شروع و از ان به عنوان جراحي بزرگ اقتصاد ياد شد.

به واقع طرح تحول اقتصادي الزام آورترين اقدام دولت در بهبود شرايط كسب و كار و ابزار رونق و توسعه اقتصادي كشور مي باشد. هدفمندي يارانه ها، سيستم مالياتي، سيستم بانكي، امور گمركي، بهره وري سازماني، سيستم توزيع و ارزش پول ملي بعنوان اركان طرح تحول اقتصادي ضامن رشد و توسعه اقتصادي بود ولي در دولت قبل كه فقط بخش درآمدي آن براي دولت يعني هدفمندي يارانه ها اجرايي شد آن هم به صورت ناقص و سهم صنعت كه بخشي از قانون هدفمندي يارانه ها بود به فراموشي سپرده شد.

در دولت يازدهم نيز اين مهم مغفول ماند و تاكنون هيچ اثري از دنبال كردن طرح تحول اقتصادي نيست.

در سال ٩٢ با توجه به خلق حماسه سياسي مردم و روي اقبال به تدبير و اميد امیدوار به بهبود شرایط بودیم و مردم از دولت انتظار برطرف نمودن كاستي هايي كه به ان راي ندادند داشتند، كه متاسفانه محقق نشد.

 

5-     معضلات فعلی بخش تولید فولادکشور را در برهه ی زمانی فعلی چه می دانید؟

ركود ناشي از خود تحريمي بزرگ ترين معضل اقتصاد ايران است. اين خود تحريمي نه تنها از سوي دولت بلكه از بدنه جامعه هم متاثر مي شود و آثار آن اقتصاد را فلج نموده است.

برخي تهديد اين تحريم ها را تبديل به فرصت براي منافع شخصي و سازماني خود نموده اند در صورتيكه غافل از آن هستند كه اين ركود در نهایت دامن گير خودشان هم خواهد شد.

 

برخي شركت هاي بزرگ به هر صورت كه مي خواهند با بازار رفتار مي كنند و نا امني بسيار بدي را به بازار تزريق مي نمايند. از يك طرف برخي از محصولات خود را با قيمت بالا عرضه مي نمايند و از طرف ديگر محصولات ديگري را با بهاي بسيار نازلتر روانه بازار مي نمايند. اين شركتها تماماً از مجموعه ايميدرو و شركت ملي فولاد هدايت مي شوند و علي رغم خصوصي سازي ظاهري هنوز بعنوان ابزارهاي بدنه دولت ايفاي نقش نموده و با برهم زدن معادلات بازار و تغييرات ناگهاني قيمت ساير توليدكنندگان بخش خصوصي را دچار زيان مي كنند.

 

اين روشها مسلماً در بلند مدت دوام نخواهد داشت ولي آيا اين اطمينان وجود دارد كه بخش خصوصي بتواند بعد از فروكش كردن آثار اين روش ها رمقي برای ادامه فعالیت و حیات داشته باشد؟!

از طرف ديگر اين شركت ها با عناوين پرتمطراق صادرات، محصولات خود را بسيار پايين تر از قيمت داخلي و بعضاً زير قيمت هاي جهاني در بازارهاي بين المللي مي فروشند و حاضر به تامين نياز داخل كشور نيستند.

امروز شمش توليدي در بزرگترين واحد فولادسازي كشور تقاضاي متعارفي دارد ولي با كمتر از نرخ فروش داخلي در بازارهاي جهاني عرضه مي گردد و اين تفاوت قيمت كه بايد به عنوان مشوق صادراتي توسط دولت تامين شود به قيمت فروش داخلي افزوده شده و مراجع نظارتي نيز به دلايل متعددي نسبت به تضعيع حقوق مصرف كننده داخلي سكوت مي نمايد.

 

6-     به نظر حضرتعالی نقش انجمن تولیدکنندگان فولاد برای صنعت فولاد کشور چقدر کلیدی و راهگشا است و چقدر نقش انجمن را در برون رفت از بحران های صنعت فولاد موثر می دانید؟

به هر حال انجمن بعنوان يك تشكل صنفي و محلي براي تضارب آرای واحدهاي مختلف توليدي مي باشد كه از يك جهت پيگيري براي حقوق مشترك توليدكنندگان در مجامع دولتي را عهده دار مي باشد و از جهت ديگر تعاملات بين اعضا را رصد مي نمايد.

امروز در انجمن توليد كنندگان فولاد اكثريت اعضای انجمن متعلق به بخش خصوصي است ولي آن چه شاهد هستيم، توان انجمن کمتر معطوف به نيازهاي بخش خصوصي واقعي صنعت فولاد کشور است.

به نظر مي رسد از توان انجمن و جايگاه آن براي رفع موانع توليدكنندگان به نحو شايسته ايي استفاده نمي شود.

 

7-     در دوران پسا تحریم چه توصیه ای برای بخش خصوصی صنعت فولاد دارید؟

اينكه اين مقطع زمان را با عنوان پساتحريم و یا هر عنواني مي ناميم موضوع شايد فقط براي فعال نگهداشتن گذشته ايي باشد كه بخشي از محدوديتها را با موضوع تحريم پوشش مي داديم و همچنین تلاش مناسب و منطقي براي رفع مشكلات در آن برهه زمانی صورت نمی پذیرفت.

 

در فعاليت اقتصادي و در هر مقطعي از زمان دو موضوع تحقيق و توسعه و همچنين توسعه بازار كليدهاي موفقيت هستند. اگر فكر مي كنيم از دوران تحريم منابع مالی مجزایی برای صنعت فولاد و برای ما تولیدکنندگان بخش خصوصی صنعت فولاد نگه داشته اند و امروز براي ما در دسترس قرار گرفته و قابل استفاده مي باشد خيلي صحيح نيست. ارزهايي كه به واسطه تحریم ها بلوكه شده بود، سهم قابل ملاحظه ای از آن توسط دولت از پيش استفاده شده و قرار هم نيست كه سهمي از آن به كسي تخصيص يابد. چاه هاي دولت و شركتهاي دولتي و وابسته، بسيار عميق تر از آن است كه سهمي براي بخش خصوصي در نظر گرفته شود.

 

ولي امروز شرايط براي تعاملات بين المللي فراهم و امكان تامين فاينانس ايجاد شده است. اين شرايط بايد براي به روزرساني تكنولوژي و نوسازي تجهيزات مورد استفاده قرارگيرد و بهاي تمام شده توليد را كاهش داده تا بتوان در عرصه بازار با قدرت رقابت بيشتري حركت نمود.

امروز تكنولوژي توليد فولاد در دنیا بيش از دو نسل از آنچه در ايران مورد استفاده قرار مي گيرد تغيير كرده و اين تغيير از مدت ها قبل از تحريم ها وجود داشته است ولي به هرحال امروز بايد به دنبال اصلاح امور بود. سنگ آهن ١٨ دلاري با ضريب مصرف 2 تا 2.5 برابري و حداكثر ١٥٠ دلار بايد تبديل به فولاد شود تا قدرت رقابت در بازارهاي بين المللي داشته باشيم وگرنه نه تنها سهمي از بازارهاي جهاني نخواهيم داشت بلكه بازار داخلي را هم بايد با بسته نگهداشتن كشور و ابزارهاي پوسيده تعرفه ايي حفظ كرده و نهايتاً فشار به مصرف كننده وارد شود. مصداق بارز اين شرايط كه ما در صنعت فولاد به شدت خواهان آن هستيم كه با اعمال تعرفه و محدوديت براي واردات محصولات فولادي، مصرف كنندگان هزينه بالاي توليدات ما را پرداخت كنند عيناً در مورد صنعت خودرو مورد اعتراض عمومی است و عقب ماندگي صنعت خودرو و بالا بودن هزينه تولید كه قيمت خودروهاي داخلي را بالا برده، به عنوان مصرف كننده مورد قبول نباشد و با خودرو های روز دنیا و قيمت آن در بازار بين المللي مقايسه مي نماييم.

 

پس نتيجه مي گيريم تا فرصت ايجاد شده در تعاملات بين المللي دستخوش تغييرات سياسي داخلي و خارجي قرار نگرفته است به سرعت بروزرساني تكنولوژي و نوسازي تجهيزات توليدي را در دستور كار قرار دهيم و آماده رقابت در بازارهاي بين المللي بشويم.

 

استیل پدیا آماده بازتاب نقطه نظرات سایر دست اندرکاران و مدیران صنعت فولاد کشور می باشد.


استیل پدیا | مرجع خبر و تحلیل صنعت فولاد ایران و جهان

بازگشت به شاخه تحلیل و مصاحبه بازگشت به صفحه نخست

نظرات کاربران

دسته بندی های "تحلیل و مصاحبه" استیل پدیا