سایت تخصصی «بررسی‌های مالی» گزارش کرد

بازندگان 9 «ابر روند» جهانی

بازندگان 9 «ابر روند» جهانی

سرمایه‌گذاران همواره نیازمند تحلیل روند‌های اصلی اقتصادی و تکنولوژیک هستند تا بتوانند منابع خود را در بهترین مسیر ممکن هدایت کنند. سایت «بررسی‌های مالی» 9 ابرروندی را مورد بررسی قرار داده است که در آینده بلندمدت روندهای سرمایه‌گذاری را متحول می‌کند و برندگان و بازندگان جدیدی را خلق خواهد کرد. بر مبنای این تحلیل یکی از بزرگ‌ترین بازندگان، تولید‌کنندگان سوخت‌های فسیلی خواهند بود. گسترش انرژی‌های تجدیدپذیر و کاهش هزینه تمام شده این انرژی‌ها به همراه استفاده از فناوری باتری‌های پیشرفته در خودروهای جدید از جمله مهم‌ترین دلایلی است که تولید‌کنندگان نفت را در راس بازندگان قرار خواهد داد.

 

این خصیصه نوع بشر است که به مسائل کوتاه‌مدت بیشتر از مسائل بلندمدت اهمیت می‌دهد. از طرفی، نمی‌توان نسبت به بازارهای سرمایه بی‌تفاوت بود و بررسی آن برای سرمایه‌گذاری موفق لازم است. سایت «بررسی‌های مالی» (financial review) 9ابرروند که سرمایه‌گذاری در جهان را تحت تاثیر قرار می‌دهند، بررسی می‌کند. در این گزارش ضمن بررسی عوامل دموگرافیک همچون پیری و کاهش جمعیت، ناآرامی‌های ژئوپلیتیک در مناطق مختلف جهان، همچنین محدودیت در اعتبارات به‌عنوان بزرگ‌ترین تهدیدات سرمایه‌گذاری در سال‌های آتی پرداخته شده است. جهانی شدن، روند کاهشی قیمت کالاها و افزایش اتوماسیون نیز از جمله مهم‌ترین فرصت‌هایی است که بر آینده اقتصاد جهان متمرکز شده‌اند. در این گزارش و با فرض تداوم روندهای فعلی، بخش‌های خدمات درمانی و امور تفریحی از بزرگ‌ترین برندگان و شرکت‌های چندملیتی و تولیدکنندگان انرژی از سوخت‌های فسیلی، از بزرگترین بازندگان بالقوه هستند.

 

 
1 -روندپیری و کاهش جمعیت

 

در مورد روند پیری و کاهش جمعیت بحث‌های بسیاری شده است و در حال حاضر موضوعی است که تاثیرات بسیاری دارد. به لطف پیشرفت‌های پزشکی، انسان‌ها سال‌های بسیاری سالم زندگی می‌کنند (برای مثال امید به زندگی در استرالیا در سال 1990میلادی، 77 سال بود و اکنون 83سال است و پیش‌بینی می‌شود که تا سال 2050 میلادی به 89 سال برسد). کاهش نرخ باروری منجر به کاهش رشد جمعیت می‌شود. تاثیر این مساله بیشتر در کشور‌هایی به چشم می‌آید که با کاهش و پیری جمعیت روبه‌رو هستند (مثل ایتالیا و ژاپن) تا کشوری مانند استرالیا (چرا که در استرالیا، مهاجرت و نرخ باروری بالا اثر پیری جمعیت را خنثی می‌کند) یا در کشورهایی که رشد جمعیت بالا است (مانند آفریقا و منطقه خاورمیانه).این امر در سطح کلان به این معنا است که رشد نیروی کار روندی کاهشی دارد که بر پتانسیل رشد اقتصادی سنگینی می‌کند؛ چراکه این مساله باعث می‌شود فشار بر بودجه دولت جهت صرف بیمه خدمات درمانی و بازنشستگی بیشتر شود و نسبت کارکنان به بازنشستگان کاهش یابد. در این راه، تلاش برای حفظ مهارت‌های خاص و تمدید مدت کار لازم است. در سطح صنعت، این موضوع، رشد را در چندین صنعت حمایت می‌کند. صنایعی همچون خدمات بیمه و امور تفریحی. در سطح سرمایه‌گذاری، محتمل است که بر استراتژی‌هایی بیشتر توجه نشان داد که بر ایجاد درآمد تمرکز دارند. همچنین بهتر است که برای پوشش طول عمر به دنبال رشد با ثبات‌تر بود.

 

 

2-رشد ناچیز در بدهی خانوار

 

برخی افزایش بدهی خانوار را مرتبط با درآمدها می‌دانند. این مساله دهه‌ها قبل از بحران مالی جهانی به‌عنوان «چرخه عظیم بدهی» شناخته شد. با کاهش بدهی‌ها، حذف مقررات مالی و حرکت از نرخ بهره بالا به پایین تقویت شده است؛ اما اکنون به نظر می‌رسد که بحران مالی جهانی و رشد اقتصادی محدود شده، مصرف‌کنندگان را وادار کرده است که در افزایش سطوح بدهی خود مراقب باشند و معیارهای بانک‌ها برای وام‌دهی بانک سخت‌تر شده است. این مساله بدهی خانوار را کم کرده و نرخ پس انداز نسبت به قبل از بحران مالی جهانی بالاتر رفته است. احتمالا این امر به این معنا است که رشد پایین بدهی خانوار در مخارج مصرفی رشد کمتری داشته باشد. با کاهش نرخ بهره و تنظیم مقرراتی در بانک‌های مرکزی باید در تحریک تقاضای خانوار تلاش شود. کاهش رشد اعتبارات ممکن است منجر به تخلیه منابع بانکی شود.

 

 

3 -کاهش در روند گردش کالاها

 

افزایش در عرضه کالا در پاسخ به افزایش قیمت کالاها در دهه گذشته، اکنون با رشد پایین چین و کشورهای نوظهور ترکیب شده که به کاهش قیمت کالاها منجر شده است و با نوسانات شدید چرخه‌های تجاری، با الگوی بلندمدت که از سال 1900 مطرح شده است، بیشتر مطابقت دارد و مانند یک محدودیت بر تورم و رشد در کشورهای تولیدکننده کالا (مانند آمریکای جنوبی، روسیه و استرالیا) عمل می‌کند. در حالی که مصرف‌کنندگان کالاهای کشورهایی نظیر آمریکا، آسیا، اروپا و ژاپن از آن منتفع می‌شوند. این امر بیشتر به نفع مصرف‌کنندگانی است که بیشترین سهم را از اقتصاد کلاسیک دارند تا به نفع بازارهای نوظهور.

 

 

4- نوآوری در فناوری و اتوماسیون

 

نوآوری در فناوری تاثیر بلندمدت دارد. چنین به نظر می‌رسد که اینترنت نقش مهمی در تعاملات جهانی دارد. 75 درصد از جمعیت جهان به موبایل دسترسی دارند و تا سال 2030میلادی، 50درصد آنها به اینترنت دسترسی خواهند داشت. انقلابی در محیط کار صورت گرفته است به این شکل که شرکت‌ها می‌توانند عملیات تولید خود را هر کجا که کمترین هزینه را داشته باشد، قرار دهند. همچنین اتوماسیون، استفاده از ربات، نانوتکنولوژی، پرینت سه بعدی و استفاده از GPS برای مدیریت لجستیک و...، هزینه‌ها را کاهش می‌دهد. تمرکز بسیار بر پس‌انداز، درآمد نیروی کار برای بهره‌وری و حاشیه سود مناسب است؛ اما تاثیر آن برای مخارج مصرف‌کننده مبهم است و حتی ممکن است دستمزدها را محدود و نابرابری را بیشتر کند. با وجود بسیاری از نرم‌افزارهای رایگان (برای مثال تلفن منGPS دارد که دو سال پیش برای نصب آن روی ماشینم باید هزاران دلار هزینه می‌کردم) رشد در اقتصاد ممکن است تحت‌تاثیر تورم بیش از حد برآورد شود. این امر دلیل دیگری برای پایین نگه داشتن تورم و بالا نگه داشتن حاشیه سود است.

 

 
5. جهانی‌سازی و خارجی‌سازی

 

اتفاق چندان جدیدی در جهانی شدن وجود ندارد، بلکه قرار است شرکت‌ها در شرایط فشار مداوم رقابتی برای کاهش هزینه‌ها به کشورهای نوظهور نگاه کرده و با دستمزد پایین‌تر و سطوح آموزش و پرورش بالاتر زنجیره تامین خود را غنی کنند. در حالی که قبلا این مساله به تولید محدود شده بود، اما در حال حاضر به خدمات نیز منتقل شده و سبب بالا رفتن کیفیت این خدمات شده است (ازحوزه‌های اصلی به حوزه‌هایی مانند پزشکی، پژوهش و امور مالی). فناوری کلید توانمندسازی است. انتقال فناوری به آن سوی مرزها برای شرکت‌ها می‌تواند تغییرات مثبتی به همراه داشته باشد و این کمک خواهد کرد تورم پایین بیاید.

 

  

6. تعالی آسیا و کشورهای نوظهور اما آشفته

 

با توجه به سطح نسبتا پایین‌تر از شهرنشینی، درآمد و صنعتی شدن، کشورهای نوظهور پتانسیل رشد بسیار بیشتری نسبت به کشورهای توسعه یافته دارند، با این حال در شرایطی که ترجیح کشورهای نوظهور برکشورهای پیشرفته 15 سال پیش بدیهی بود اما در حال حاضر پیچیده‌تر شده است، چراکه بسیاری از کشورهای نوظهور و بزرگ جهان اصلاحات را رها کرده‌اند. برزیل و بسیاری از کشورهای آمریکا جنوبی به سیاست‌های پوپولیستی گذشته خود بازگشته‌اند و روسیه مایل به بازگشت به شکوه قدیم دوران اتحاد جماهیر شوروی است. همه آنها نیازمند اصلاحات برای غلبه بر بحران است. با این حال، داستان اصلاحات و رشد در آسیا به خصوص در چین و هند همچنان زنده باقی مانده است.

 

 

7. محیط و ارزش‌های اجتماعی

 

در حالی که بحران مالی جهانی شدت در قیمت‌گذاری کربن در سطح جهان را کندتر کرده است، آگاهی عمومی از تاثیر بر محیط زیست افزایش یافته است و همزمان مردم تقاضای استاندارد زندگی بالاتری را از دولت‌ها و شرکت‌ها دارند. این موضوع نشان‌دهنده طیف وسیعی از تحولات از جمله افزایش شواهد آگاهی از تاثیر محیط زیست بر فعالیت‌های انسانی و عواقب بلندمدت رفاه است. نسل جوان خواستار استانداردهای اجتماعی و زیست‌محیطی بالاتر و رسانه‌های اجتماعی است که بتواند در مقابل شهرت بایستد. این امر موجب می‌شود که استانداردهای بالاتری از سوی دولت‌ها برای محیط زیست درخواست شود.

 

 

8. تکامل انرژی

 

این حقیقت است که منابع تجدیدپذیر بیش از 30درصد از انرژی تولید شده در اروپا را تشکیل می‌دهند. این گونه انرژی‌ها مانند انرژی خورشیدی در حال رشد روز افزون هستند و هزینه آنها نیز رو به کاهش است و در آینده به‌عنوان جریان اصلی در بازار انرژی مطرح هستند. استفاده از فناوری باتری‌های پیشرفته در ماشین‌ها رو به افزایش است و این مسیر آینده خودروهایی را نشان می‌دهد که از منابع مختلف طبیعی مانند خورشید شارژ می‌شوند. این امر تاثیر منفی بر تقاضای نفت و زغال سنگ در آینده را نشان می‌دهد و حاکی از آن است که قیمت برخی از کالاها پایین خواهد آمد. به نظر می‌رسد واکنش منفی شدید مقابل اجماع جهانی در برابر جریان آزاد بازار به نفع لیبرال دموکراسی بسیار دور از انتظار شده است. در حالی که پس از چاپ کتاب فرانسیس فوکویاما با عنوان «پایان تاریخ» در دهه 90 این گونه مخالفت‌ها بسیار بیشتر بودند.

 

 

9. تنش‌های ژئو پلیتیک

 

جهان چندقطبی پس از پایان جنگ سرد و یکتا شدن آمریکا به‌عنوان قدرت جهانی تغییراتی را در پی داشته است. در حال حاضر سهم نسبی ایالات متحده از اقتصاد جهانی کاهش و سهم نسبی چین در حال افزایش است. بسیاری از کشورها به سمت جهانی شدن حرکت می‌کنند و روسیه برای بازگشت به دوران شوروی سابق تلاش می‌کند و برخی کشورهای دیگر برای پرکردن خلأهای قدرت تنش‌های زیادی را ایجاد کرده‌اند. بسیاری آن را محیط سخت ژئوپلیتیک جهان چند قطبی نامیده‌اند. افزایش تنش در خاورمیانه بین عربستان سعودی و ایران، مداخله روسیه در اوکراین و تنش بین چین و ژاپن و در جنوب دریای چین پیامد این جهان چندقطبی است. چنین مخاصمه‌هایی می‌تواند علاوه بر خطرها پیامد‌های منفی بر سرمایه‌گذاری داشته باشد.


 

مفهوم روند‌ها برای سرمایه‌گذار

 

البته روندهای اصلی دیگری مانند روندهای تحصیلی و اضافه وزن وجود دارند، اما در اینجا تنها بر مسائل اقتصاد کلان تمرکز کرده‌ایم. در سطح عمومی برای سرمایه‌گذار چندین مفهوم وجود دارد:

اول- برخی از این روندها به تورم کمک می‌کند تا در سطح پایین باقی بماند برای مثال روند کاهشی قیمت کالاها در پی اتوماسیون و جهانی شدن.

دوم – بسیاری از این روندها موجب رشد اقتصادی محدود است مثل پیر شدن، کاهش جمعیت، محدود شدن وام و واکنش شدید علیه بازار باز و ناآرامی‌های ژئوپلیتیکی که البته فراگیر نیست. هرچند اتوماسیون موجب سود بیشتر تولیدکننده است و از سوی دیگر کاهش قیمت کالا را برای مصرف‌کننده در پی دارد.

این مسائل وقتی با نرخ بهره پایین همراه شوند (هرچند ممکن است در چرخه‌ها نوساناتی در نرخ‌ها وجود داشته باشد) یک نرخ بازگشت سرمایه معقول را در پی خواهند داشت. در نهایت چندین بخش برندگان این بازی هستند، بخش‌هایی چون خدمات درمانی، امور تفریحی و شرکت‌های چندملیتی. از سوی دیگر، تولیدکنندگان انرژی از سوخت‌های فسیلی بازندگان بالقوه هستند.

 

 


منبع: باشگاه اقتصاددانان روزنامه دنیای اقتصاد

بازگشت به شاخه تحلیل و مصاحبه بازگشت به صفحه نخست

نظرات کاربران

دسته بندی های "تحلیل و مصاحبه" استیل پدیا