مدیران و کارشناسان صنعت فولاد

تقابل قیمتی فولاد سازان و بورس کالا | دنیای اقتصاد

تقابل قیمتی فولاد سازان و بورس کالا | دنیای اقتصاد

بررسی مشکلات صنعت فولاد در دوران رکود یکی از انگیزه‌های اصلی برگزاری میزگرد فولاد بود که در این شماره قسمت سوم و پایانی آن را مشاهده می‌کنید.

 

این میزگرد با حضور کارشناسانی از حوزه بازار، صنعت، بورس کالا و سازمان حمایت از تولید کنندگان و مصرف‌ کنندگان برگزار شد. در این قسمت از میزگرد موضوعاتی نظیر چرایی کنترل بازار و قیمت‌ها از سوی فولاد سازان، بررسی عملکرد بورس کالا و تاثیر آن بر مدیریت بازار و نبود فرهنگ پرداخت مالیات بر ارزش افزوده در کشور مورد بحث قرار گرفت. نظرات کارشناسان در رابطه با موضوعات یاد‌شده را در ادامه مطالعه کنید.

 

نعمت‌ الله محسنی: در زمان کاهش قیمت‌ها، تجار به‌عنوان لایه میانی کارخانه و بازار که نقش هماهنگ‌ کننده و واسط را دارند و سرمایه آنها درگیر است، دچار یک شوک می‌شوند. من از این دیدگاه می‌گویم که تولید کننده باید ابتدا راه‌های دیگر را برای کاهش هزینه امتحان کند و در نهایت اگر نتیجه نگرفت به سراغ قیمت برود.

 

شهرام میرآخورلو: فولاد خوزستان همین کار را کرد و در نرخ کارمزد تخفیف داد، قیمت را پایین نیاورد. یکی از اتفاقاتی که می‌تواند منجر به تحریک تقاضا شود ال سی داخلی است. تا قبل از پیش آمدن اختلاس بانک ملی ما ال سی داخلی داشتیم، شاید در آن زمان پول زیادی جا به جا نمی‌شد و تولید کنندگان با تکیه بر همین ال سی منابع مالی را یک جوری در اختیار خریدار می‌گذاشتند. از موقعی که ال سی برداشته شد، شرایط خرید برای مصرف‌ کننده سخت‌تر شد. این موضوع هم می‌تواند یکی از علت‌های واقعی نبودن تقاضا در بازار باشد.

 

در حال حاضر از چه ابزارهایی می‌توان برای تحریک تقاضا استفاده کرد؟

 
شهرام میرآخورلو: بورس کالا می‌تواند برخی ابزارها را تامین کند. بورس کالا فقط در ابزارهای خرید نقدی و سلف خلاصه نمی‌شود. باید سایر ابزارهای معاملاتی (که بخشی از آنها با مسائل شرعی مواجه هستند و باید برای اجرا استفساریه داشته باشند که البته ظاهرا در حال پیگیری هستند) مانند معاملات آتی، آپشن، سلف موازی و مانند این ها نیز وارد کار شوند. حالا اگر اینها در بورس اجرایی شوند حجم معاملات افزایش پیدا می‌کند و تقاضا ایجاد می‌کند. با این ابزارها امکان خرید کالا به وجود می‌آید و می‌توان این خریدها را در آینده روی حواله جابه‌جا کرد.

 

اما ظاهرا تولید کننده‌ها با این روش‌ها موافقت چندانی ندارند؟

 
شهرام میرآخورلو: ببینید وقتی بورس کالا راه افتاده است به این معناست که ما باید اجازه بدهیم تمامی عرضه یک کالا در مقابل تمامی تقاضا قرار بگیرد تا یک قیمت شفاف کشف شود. ما از زاویه قیمت چیزی به نام مدیریت بازار نداریم، ما یک وقتی به دلیل کاهش عرضه و افزایش تقاضا حتما باید وارد حراج شویم تا قیمت به دست بیاید نه اینکه این اجازه را بدهیم که در قالب فروش سهمیه‌ای یا فروش انحصاری بخواهیم رفتار بازار را مدیریت کنیم، اصلا این کار زشتی است که ما در کنار بورس کالا چنین اقداماتی را انجام دهیم.

 

در دنیا قیمت ال‌ام‌ ایی روی آلومینیوم چطور صورت می‌گیرد؟ می‌آیند می‌گویند انبارهای ال ام ایی در دنیا اینجاها قرار گرفته‌اند، موجودی آن مشخص است بعد بر اساس میزان نیازی که آن روز وارد می‌شود و بر اساس میزان موجودی قیمت آن روز تعیین می‌شود. خیلی شفاف و روشن. اما در کشور ما چه اتفاقی رخ می‌دهد؟ خیلی راحت یک شرکتی این هفته عرضه نمی‌کند و تا هفته بعد قیمت حتی تا 200تومان نیز بالا می‌رود.

 

در بخش مدیریت بازار من عقیده دارم چون منفعت این کار به مصرف‌ کننده باز نمی‌گردد، انحصاری کردن آن درست نیست. الان آقای آزاد عقیده دارند بازار تیرآهن وضعیت بهتری دارد به خاطر اینکه جذابیت دارد، اما جذابیت آن به چه دلیل است؟ به این دلیل است که الان این بازار دست یکی، دونفر است و ذوب آهن اصفهان این کالا را به‌ صورت انحصاری عرضه می‌کند. یعنی مدیریت شده این کار را انجام می‌دهد اما قیمت آن قیمت پرتی است و اینجا من به‌ عنوان سازمان حمایت وارد عمل می‌شوم تا از مصرف‌ کننده حمایت کنم. سازمان حمایت هم با ارزان‌ فروشی کالا باید مقابله کند و هم با گران‌ فروشی کالا.

 

الان نظر شما در رابطه با بازار تیرآهن چیست؟

 
شهرام میرآخورلو: نظر من این است که اگر بورس کالا داریم به هیچ وجه نباید توزیع انحصاری داشته باشیم. اگر ما ضوابطی برای قیمت‌ گذاری بر اساس قیمت تمام شده داریم، پس ذوب آهن می‌تواند بر اساس آن اقدام کند و ایرادی هم به آن نیست زیرا می‌تواند سود متعارف خود را ببرد. اینکه کالایی را به‌صورت هدفدار در اختیار افرادی خاص قرار بدهیم وارد یک پروسه مسموم خواهیم شد که منفعت آن به مصرف‌ کننده نمی‌رسد و فقط افرادی خاص از این جریان سود می‌برند.

 

در چنین شرایطی حلقه‌های نهایی هستند که متضرر می‌شوند زیرا در هر مرحله‌ای که این کالا دست به دست می‌شود سود می‌آید روی آن در چنین شرایطی آخرین حلقه به دلیل بالا بودن قیمت نمی‌تواند آن را نقدی به فروش برساند و مجبور می‌شود آن را چکی بفروشد یا آن را زیر قیمت بفروشد، حالا این اتفاق چه زمانی رخ می‌دهد؟ دو یا سه ماه بعد از اقداماتی که تحت عنوان مدیریت بازار از آن یاد می‌شود و این ها که گفتم آینده تیرآهن است که آن را به ذلت خواهند کشاند. چرا؟ زیرا این بازار الان جذاب به نظر می‌رسد ولی در واقع باید فاصله منطقی و معناداری بین قیمت تیرآهن و میلگرد وجود داشته باشد زیرا پروسه تولید آنها به یکدیگر بسیار نزدیک است.

 

از طرفی امکان ندارد که تقاضا برای تیرآهن خوب باشد برای میلگرد بد باشد، زیرا هر دو اینها در یک‌جا مصرف دارد. حالا وقتی قیمت در یک سمت حبابی می‌شود، بازار آن کالا را خودبه‌خود خراب می‌کند. زیرا وقتی تقاضا نیست باری که در دست دارد را باید زیرفروشی کند، دود این زیرفروشی در نهایت به چشم تولید کننده اصلی می‌رود ولی این وسط نه تولید کننده منفعت می‌برد و نه مصرف‌ کننده نهایی و فقط پولی است که برای مدتی یک جایی جابه‌جا می‌شود.

 

الان فاصله بین میلگرد و تیرآهن چقدر است؟

 
نعمت‌الله محسنی: حدود 200 تومان.

 

این 200 تومان کمی زیاد نیست؟

 
نعمت‌الله محسنی: چرا زیاد است، اما من هم تحلیلی روی صحبت‌های آقای میرآخورلو دارم. ما یا مکانیزم بورس کالا را قبول داریم یا نداریم. اگر مکانیزم آن را قبول داریم و کالایی که در بورس کالا عرضه می‌شود را فکر کنیم که می‌توان به‌صورت انحصاری معامله کرد، بهتر است بورس کالا را تعطیل کنیم. روش معامله در میلگرد و تیرآهن در بورس کالا یکی است اما وقتی به تیرآهن می‌رسیم می‌گوییم نه این به‌ صورت انحصاری عرضه می‌شود. خب ما عرضه هر محصولی را از یک هفته قبل اعلام می‌کنیم.

 

ما تمام تلاش خود را می‌کنیم برای اینکه در نهایت وقتی با سازمان امور مالیاتی مواجه می‌شویم این اتهام به ما وارد نشود که شفاف عمل نکرده‌ایم، اما پاسخی که به ما داده می‌شود این است که خیال شما راحت، شما هر مسیری را که بخواهید بروید باید سازمان امور مالیاتی را به‌ عنوان یک مشکل پیش روی خود ببینید. اما ما وقتی سیستم بورس کالا را می‌بینیم، مشاهده می‌کنیم این سیستم شفاف است و ما حتی قیمت‌ها را از یک هفته قبل نیز اعلام می‌کنیم اما کسی نمی‌آید بخرد. پس این مکانیزم ایرادی ندارد.

 

اما روی این مکانیزم بحث وجود دارد، الان ذوب آهن اصفهان و بقیه تولیدکنندگان تمام محصولات خود را در بورس کالا می‌فروشند.

 
نعمت‌الله محسنی: الان فقط ذوب‌آهن محصولات خود را در بورس کالا عرضه می‌کند. ما زمانی می‌توانیم بگوییم کسی ایراد دارد که این یک نفر در میان یک جمع حضور داشته باشد. حضور ذوب آهن در بورس در حالی است که ما در کشور قانون مصوب داریم که همه باید کالاهای خود را در بورس کالا عرضه کنند.

 

چرا بقیه در بورس کالا حضور پیدا نمی‌کنند؟

 
نعمت‌الله محسنی: ما امروز مصوباتی داریم که اجازه می‌دهد بیرون از بورس کالا هم معاملاتی انجام شود. این مصوبات داخلی هستند و ذوب‌آهن نیز آن را دارد.


شهرام میرآخورلو: ببینید ذوب‌آهن اصفهان لیدر بازار است، بنابراین اگر بتوان لیدر را کنترل کرد و عرضه آن را در مقابل تقاضا قرار داد، می‌توان به قیمتی رسید که از بابت تولید کنندگان کوچک‌تر نگران نبود زیرا آنها باید خودشان را با لیدر بازار تطبیق دهند. ماهیت بورس نیز این است که قیمت را به‌ صورت شفاف بررسی کند. اما چرا تولید کنندگان دیگر در بورس کالا حضور پیدا نمی‌کنند، علت اصلی عدم حضور شرکت‌های کوچک‌تر در بورس این است که این شرکت‌ها با تضامینی برای ورود به بورس روبه‌رو هستند که شاید هیچ‌ گاه نتوانند آنها را تامین کنند.

 

پس ابتدا از لحاظ ماهیتی یک شرکت کوچک نمی‌تواند کالای خود را وارد بورس کند. ضمن اینکه مصوبه قانونی می‌گوید فولادهای ساختمانی وارد بورس شود، در صورتی‌که ممکن است بعضی از اینها محصولات صنعتی یا با کاربرد دوگانه تولید کنند. یا اینکه واحدی که در یزد کالا تولید می‌کند می‌گوید من برای این منطقه تولید می‌کنم پس چه لزومی دارد که محصول خود را در بورس عرضه کنم، اصلا شاید کسی آن را نخرد در صورتی‌ که من به نقدینگی نیاز دارم و از سویی عرضه من چندان زیاد هم نیست و تریلی فروش هستم. بنابراین ما تصمیمی کلی می‌گیریم که وقتی پای اجرای آن می‌رسیم می‌بینیم مشکلات زیادی خودنمایی می‌کند. بنابراین در جایی که ذوب آهن اصفهان هست و کالای آن خریدار دارد یک شرکت کوچک ترجیح می‌دهد اصلا وارد نشود و کار خودش را انجام دهد.

 

علی‌اصغر بهرامی: آقای مهندس من با این نظر شما موافق نیستم. وقتی شما به‌ عنوان نماینده یک نهاد نظارتی چنین نگاهی دارید، اینجاست که بحث عدم شفافیت به میان می‌آید، اینجاست که بحث کالای غیراستاندارد پیش می‌آید.

 
شهرام میرآخورلو: بهتر است در این بحث تولید را دخالت ندهیم، زیرا هر واحدی که شروع به تولید می‌کند یک نسخه از پروانه تولید آن به موسسه استاندارد می‌رود، این موسسه نیز موظف است بحث‌های استانداردی این تولیدکننده‌ را پیگیری کند. اصلا ذوب‌آهن اصفهان می‌تواند به‌ عنوان تولیدکننده‌ای که آزمایش‌هایی انجام داده است، برود نتایج آزمایش خود را به موسسه استاندارد ارائه دهد. باید این را پیگیری کرد زیرا این کالایی است که مهر اجباری رعایت استاندارد را دارد و قابل پیگیری است.

 

علی‌اصغر بهرامی: کالایی که وارد بورس کالا می‌شود نیز باید استاندارد داشته باشد، بحث عدم شفافیتی که می‌گویم دقیقا همین است. حرف من این است که اگر زمانی گفتیم شمش حتما باید از طریق بورس کالا عرضه شود، همه آمدند پذیرش گرفتند و به نوعی در این بازار شرکت کردند اما این جریان بعدا رها شد زیرا قیمت شمش کاهش پیدا کرد و رکود حاکم شد. به نظر من اگر شدت نظارت مانند دوران قبل از رکود باشد، حضور حداکثری تولید کنندگان در بورس امکان‌پذیر است.

 

نعمت‌الله محسنی: ما سال 82 وارد بورس فلزات شدیم و تمام شرکت‌ها پذیرش شدند. بورس به هرحال سازوکارهای خود را دارد و تضامین را برای این می‌خواهد که بگوید یک کالا را حتما تحویل می‌دهد.

 
شهرام میرآخورلو: اما من همین دو سال قبل با بورس نامه‌نگاری می‌کردم تا چک تضمین یکی از تولیدکنندگان را برای ورود به بورس کالا قبول کند.

 
نعمت‌الله محسنی: ببینید امروز نکته اینجاست که ذوب‌آهن اصفهان به‌عنوان لیدر بازار شناخته می‌شود اما چند تولیدکننده بزرگ دیگر در کشور وجود دارند که معاملات خود را خارج از بورس انجام می‌دهند در حالی‌که اگر تمام اینها به بورس بیایند قطعا کشف قیمت با شفافیت بیشتری انجام می‌شود.

 

حالا اگر ما بخواهیم از تمام این بحث‌ها نتیجه بگیریم، باید بگویم بهترین ابزار برای مدیریت بازار شاید همین بورس کالا باشد. اگر تولیدکننده احساس کند از نظر مالیاتی، معافیت‌های مالیاتی، تامین منابع مالی و مانند اینها بیرون از بورس کالا دچار مشکل خواهد شد، آرام آرام وارد این بازار می‌شود و اقدام به رقابت می‌کند.

 

شهرام میر‌آخورلو: اتفاقی که الان در بازار فولاد در حال رخ دادن است، این است که متقاضیان عمدتا طلب فاکتور نمی‌کنند. پس تولید کننده مجبور است 9درصد مالیات بر ارزش افزوده را از جیب خود پرداخت کند یا با یک فاکتور صوری در اسناد خود نشان بدهد، ولی در قالب یک پیشنهاد به خریدار بگوید که بیا من بدون مالیات بر ارزش افزوده این کالا را به تو می‌فروشم. اینها بعدا ضربه‌های وحشتناکی به بازار وارد می‌کند زیرا بازار را به این روش غلط عادت می‌دهد. این جریان اگر تبدیل شود به یک فرهنگ، یک نسل زمان خواهد برد تا به جهت درست تغییر پیدا کند.

 

شما به این نکته اشاره می‌کنید که فقط شما در بورس کالاهایتان را عرضه می‌کنید، اما عرضه‌های شما همگی در حجم‌های بالا هستند، چرا؟

 
نعمت‌الله محسنی: خب ببینید ما نه تنها در ایران بلکه در تمام دنیا لایه‌ای در بازار داریم که به آنها دلال یا واسطه می‌گوییم، عموما هم برداشت بدی از این اسامی داریم اما در واقع اینها تسهیل‌گر هستند و کار بدی انجام نمی‌دهند، خب ما عرضه‌های بالا داریم، زیرا خرده‌فروشی برای ما صرفه ندارد پس ما خرده‌فروشی را به تسهیل‌ گران می‌سپاریم. اما زمانی‌که ما این لایه را دچار مشکل می‌کنیم، حجم عظیمی از چرخه اشتغال را دچار مشکل می‌کنیم، بعد سرمایه‌ها کجا می‌روند؟ به هر حال ما در بازار لایه‌های مختلفی از عمده‌فروش تا خرده‌فروش داریم که نمی‌توانیم آنها را حذف کنیم.

 

اما همین حالا بسیاری از این واسطه‌ها حذف شده‌اند و کارخانه‌ها در حجم‌های کم و درب کارخانه هم فروش دارند.

 
محمد آزاد: بله الان کارخانه‌های زیادی خرده‌فروشی دارند و نزدیک به 1500 واحد آهن‌فروشی مجبور شده‌اند مغازه‌های خود را تعطیل کنند. خب تمام این سرمایه‌ها از بازار فولاد خارج می‌شوند، اتفاقی که می‌تواند ضعف این بازار را چند برابر کند.

 
نعمت‌الله محسنی: بخشی از سرمایه در گردش واحدهای تولیدی از طریق همین لایه‌های میانی بوده که اگر حذف شود چرخه دچار مشکل می‌شود.

 
اما به‌ صورت کلی در بحث مدیریت بازار ما باید چند نکته را مورد نظر قرار دهیم، یکی از آنها بحث استانداردها است که در رابطه با آنها صحبت کردیم زیرا امنیت ساختمان‌ها و سلامت شهروندان ما به آن بستگی دارد و باید دنبال شود. بحث دوم هم مدیریت قیمت‌ها است. برای من خیلی سخت است گفتن مدیریت قیمت اما در نهایت می‌بینیم اگر این کار را انجام ندهیم لایه‌ تجار از بین خواهد رفت. بحث مالیات را هم باید در مدیریت بازار در نظر گرفت و من به آن اعتقاد کامل دارم و برای آن واقعا باید فرهنگ‌ سازی شود.

 

واقعیت این است که ما آموزش کافی در رابطه با بحث مالیات نداده‌ایم و سازمان امور مالیاتی یا دولت هم کمترین هزینه‌ای در رابطه با آموزش در این زمینه نمی‌کند. بنابراین ترسی در بازار از اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده ایجاد شده که اشتباه است. اما با اجرای صحیح این قانون آنهایی که می‌خواهند غیرشفاف عمل کنند یا تولید کنندگانی که استانداردها را رعایت نمی‌کنند و تمام کسانی که نمی‌خواهند صداقت و عدالت را رعایت کنند از دور خارج می‌شوند. اما اگر بخواهیم مسیر فعلی را ادامه بدهیم چه کسانی از بین می‌روند؟ افرادی که می‌خواهند صادق باشند.

 

علی‌اصغر بهرامی: در رابطه با تجار باید بگویم استفاده از منابع افرادی که به‌ صورت عمده خرید می‌کنند بسیار به نفع فروشنده است، من به‌عنوان یک کارگزار خیلی علاقه‌مند هستم که کالای فولادسازان را در حجم‌های 22 تنی به فروش برسانم اما به هرحال فولاد سازان در بورس به نوعی خرده‌فروشی هم دارند زیرا بر فرض آنها محموله‌های زیر 2 هزار تن را با قیمتی بالاتر به فروش می‌رسانند که همان خرده‌فروشی به شمار می‌رود.


 

در حال حاضر قیمت‌ گذاری محصولات فولادی چگونه انجام می‌شود؟ آیا بورس کالا یا قیمت‌های جهانی تاثیری بر شفافیت قیمت‌ها دارند؟

 
نعمت‌الله محسنی: الان شرایط به گونه‌ای است که هرکه از هر راهی بخواهد قیمت تعیین می‌کند.

 

یعنی سیستم خاصی برای این کار وجود ندارد؟

 
شهرام میرآخورلو: به هر حال تولید کننده بر اساس یک قیمت پایه‌ای کالای خود را در بورس ارائه می‌دهد و تقاضا بر مبنای آن شکل می‌گیرد، اما الان تولید کننده از دو طرف تحت‌فشار است، یکی از جانب نبود تقاضا و انتظار کاهش قیمتی که در بازار وجود دارد. از طرف دیگر انتظاری که نوردکار از شمش‌ساز برای کاهش قیمت دارد نیز مساله است، تولید کننده شمش نیز تا حدودی می‌تواند این انتظار را پوشش دهد و وقتی می‌خواهد این هزینه را جبران کند و آن را به حلقه قبلی خود بدهد در اینجا دچار مشکل می‌شود. پس می‌بینیم که در اینجا تولید کننده شمش زیر فشار له می‌شود، بعد این فشار را به نوردکار منتقل می‌کند و آن هم له می‌شود و مصرف‌ کننده نیز سرجای خود ایستاده است و عملا اعلام می‌کند که من نمی‌خرم. پس رویه‌های مختلف شکل می‌گیرد که تمام آنها اشتباه است مانند همین پرداخت نکردن مالیات بر ارزش افزوده، دو دفتره شدن و...

 

محمد آزاد: معاملات خارج از بورس یا بدون فاکتور نیز از این دست اقدامات نادرست در روند بازار هستند که باعث می‌شوند راه اشتباه طی شود. مشکل جدیدی هم که حالا وجود دارد این است که قانون مالیات بر ارزش افزوده که دوران اجرای آزمایشی خود را طی می‌کند، در حال بررسی برای تصویب نهایی در مجلس است درحالی‌که هنوز آموزش درستی برای این قانون به مردم داده نشده است. سازمان امور مالیاتی هم در این میان نمی‌خواهد هیچ هزینه‌ای از خود برای آموزش و فرهنگ‌سازی بکند. سازمان امور مالیاتی اقدامی انجام داد مبنی بر اینکه صندوق پوز یا نرم‌افزار در واحدهای فروش نصب شود اما در نهایت چه نتیجه‌ای به همراه داشت؟

 
شهرام میرآخورلو: ببینید آب مسیر خود را پیدا می‌کند، یعنی هر قانونی هم که برای دریافت مالیات وضع شود باز راه دیگری کنار آن باز می‌کنند تا پرداخت نکنند. کجای دنیا شما می‌توانید پول زیادی را جابه‌جا کنید بدون اینکه کسی از شما بپرسد این پول از کجا آمده است؟ اما در ایران ما منشأ پول را نمی‌توانیم پیدا کنیم و خیلی راحت هم جابه‌جا می‌شود پس راه دور زدن قانون هم به راحتی پیدا می‌شود. این ضعف سیستم پولی و مالی کشور است. متاسفانه ما به هیچ‌وجه به یکدیگر اعتماد نداریم.

 

با‌توجه به تمام بحث‌هایی که در این جلسه انجام شد، پیش‌بینی شما از آینده بازار چیست؟

 
نعمت‌الله محسنی: در رابطه با وضعیت بازار فولاد باید بگویم جز راست نباید گفت، هر راست نشاید گفت. اولین نکته در شرایط فعلی بحث روانی در شرایط فعلی است، زیرا الان شرایط به گونه‌ای است که کوچک‌ترین اظهار‌نظر می‌تواند بازار را تحت‌ تاثیر قرار داهد پس باید بسیار محتاط عمل کرد.

 

شهرام میرآخورلو: واقعا در حوزه فولاد به نظر می‌رسد ما در حال تجربه کردن یکی از سخت‌ترین شرایطی هستیم که تا به حال وجود داشته؛ یعنی سخت‌تر از این چه باید باشد؟ ماه‌هایی هم که پیش‌رو داریم محرم و صفر است که رکودی طبیعی را به همراه دارد که شرایط را تشدید می‌کند اما در نهایت با توجه اینکه شعار آقای روحانی در دولتش ایجاد رونق اقتصادی است، دولت مجبور است منابعی را تزریق بکند تا بازار گردش داشته باشد، حالا این تلاش می‌تواند تزریق منابع مالی باشد، ایجاد تسهیلات خرید یا کاهش هزینه‌ها باشد. به این ترتیب اگر این اتفاق‌ها رخ بدهد به عقیده من سال 95 می‌تواند سال رو به رشدی برای صنایع باشد.

 

نعمت‌الله محسنی: شاید خریدها برای ذخیره‌ سازی از انتهای سال انجام شود، به این ترتیب شرایط رو به بهبود به نظر می‌رسد اما قطعا زمان خواهد برد.

 
علی‌اصغر بهرامی: بله دقیقا به‌ صورت سنتی بحث انبار کردن کالاهایی که در اردیبهشت به مصرف می‌رسند از بهمن ماه آغاز می‌شود که یک تورم تقاضا را به همراه دارد. از طرفی معمولا قیمت‌ها در سال جدید با افزایش همراه می‌شوند که همین موضوع نیز انگیزه‌ای برای خرید آخر سال است.


استیل پدیا | مرجع خبر و تحلیل صنعت فولاد ایران و جهان

بازگشت به شاخه تحلیل و مصاحبه بازگشت به صفحه نخست

نظرات کاربران

دسته بندی های "تحلیل و مصاحبه" استیل پدیا